آتیلا پسیانی: با کارگردانانی که به آنها اعتماد ندارم کار نمیکنم
این بازیگر در برنامه "سفید" اعتماد به کارگردان را اصل مهمی بیان و تاکید کرد: اصلا با کارگردانانی که به آنها اعتماد ندارم، تمرین نمیکنم و وارد کارشان نمیشوم/ بازیگرانی که در تئاتر لحظه را تجربه نمیکنند مرتکب خطا میشوند
به گزارش «نسیم»، آتیلا پسیانی ، بازیگر تئاتر و سینما و تلویزیون مهمان برنامه شنبه شب "سفید" در شبکه آموزش بود که به تحلیل بازیگری و بازیگردانی پرداخت.
آتیلا پسیانی با اشاره به هدایت بازیگران در طول تمرین برای ایفای نقش مناسب گفت: من به شیوه تمرین کردن پیش از شروع تمرینات هم فکر می کنم و هم فکر نمی کنم. فکر می کنم به دلیل اینکه باید یک بستری فراهم شود برای کار که تقویت شود و فکر نمی کنم بر مبنای یک تصمیم گیری یعنی به ایده های ذهن مخاطب احترام می گذارم.
* بازیگرانی که در تئاتر لحظه را تجربه نمی کنند مرتکب خطا می شوند
وی افزود: باید بستر را فراهم کرد و اجازه داد بازیگر حرکت خودش را در آن بکند و به خاطر ذیق وقت مجبور هستم یک جاهایی این آزادی را از بازیگر بگیرم ولی خیلی مواقع آزاد می گذارم که بروز پیدا کرد.
پسیانی با اظهار به اینکه بازیگرانی که در تئاتر لحظه را تجربه نمی کنند مرتکب خطا می شوند، تصریح کرد: بازیگرهایی که کل نمایش را در ذهن دارند و بر مبنای کل نمایش شروع به تمرین می کنند، در تئاتر تجربی مرتکب خطا می شوند یعنی لحظه را تجربه نمی کنند. در حالی که برای من خیلی مهم است لحظه بازی تجربه شود به این مفهوم که نباید بدانید که نمایش چگونه پیش می رود و پایانش چه خواهد بود، این کار سختی است چون همه بازیگر ها می دانند.
وی یکی از مولفه های خیلی مهم تئاتر را طراوت و تازگی آن بیان و عنوان کرد: این اشکال دارد چون از طراوت بازی کم می کند تئاتر یکی از مولفه های خیلی مهمش طراوت و تازگی و بدیع بودن در لحظه است، غیر از اینکه کلیت کار احتمال بدیع بودن دارد، در لحظه باید بدیع باشد و این تازگی را با خودش داشته باشد و تماشاگر حس کند که همه چیز دارد شکل می گیرد. در واقع نمایش هیچ وقت تمام نمی شود و تازه بعد از ترک سالن در ذهن تماشاگر هم جاری است و ادامه دارد.
* بازیگر در طول بازی باید متکی بر انگیزه اش باشد
این کارگردان تئاتر با اشاره به تصمیم گیری بازیگر در طول نقش و اثرات آن در بازی، گفت: اساسا بازیگر وقتی روی صحنه و یا جلوی دوربین قرار می گیرد با خودش یک بی پناهی دارد یعنی در معرض یک دید بی رحم قرار دارد حالا این دید لنز می تواند باشد و یا ده ها و صدها چشم در یک نمایش زنده باشد. این دید بی رحم همیشه با خودش یک بی پناهی و یک ترس می آورد. ترس از اینکه چگونه مورد قضاوت از هر شکل نوع فیزیکی و نوع ذهنی قرار می دهد. نوع ذهنی این است که آیا بازی من مقبول است و نوع فیزیکی اش این است که من چه تصویری از خودم دارم به تماشاگر نشان می دهم و آیا تماشاگر من را زیبا می بیند، آیا من را با جذبه می بیند، آیا من را با حضور می بیند؛همه اینها باعث می شود که ذهن بازیگر پیشاپیش شروع به تصمیم گرفتن کند.
وی ادامه داد: اینکه تصمیم می گیرند در طول فیلم چه بپوشند و یا چطور در طول بازی به نقش نزدیک بشوند و یا اینکه اگر نقشی را قبلا بازی کردند و دوست دارند خودآگاه یا ناخودآگاه دوباره به سمت آن نقش بروند.
پسیانی با تاکید بر این که بازیگر در طول بازی باید متکی بر انگیزه اش باشد، عنوان کرد: یکی از کارهایی که من به عنوان کارگردان می کنم در شکل نوینی که انجام می دهم سعیم بر این است که این چیزها را از بازیگر بگیرم یعنی بازیگر هرچه خام تر باشد درست تر برخورد می کند وقتی تحلیل دارد لازم نیست به تحلیلش متکی باشد، تحلیل را داشته باشد ولی به انگیزه اش متکی باشد.
* هیچ وقت متن به دست بازیگر نمی دهم
وی یکی از ویژگی های کارگردانی خود در تئاتر را تمرین بدون متن بازیگران مطرح کرد و افزود: در اکثر کارهایم هیچ وقت متن به دست بازیگر نمی دهم، یعنی بازیگر از روز اول تمرین سرپا کار می کند و بر مبنای ایده ای که در هر صحنه جاری است برنامه ریزی می کند و بر مبنای چیزی که از متن بر یادش مانده می سازد و این باعث می شود که مرتب فکر کند.
وی خاطر نشان کرد: باید تمرین کند و اصلا لازم نیست که به عنوان بازیگر موفق باشد مهمترین چیز این است که بتوانی شناخته های خودت و شناخته های نقش را کشف کنی این مهم نیست که تو در شناختی که از خودت و از نقش داری اینها را به هم نزدیک کنی خیلی مهمتر است که خودت را به ناشناخته های نقش نزدیک کنی در این صورت است که بازیگر جذاب است و رمز و راز دارد.از نظر من حرفه ای ترین بازیگر، کسی است که بی شکل سر تمرین بیاید.
این بازیگر تئاتر و سینما و تلویزیون در رابطه با نوع بازی خود در تئاتر گفت: برای من خیلی مهم است که در حالی که تمرینات را شروع می کنم ببینم که خواست کارگردان چه چیزی است، چون به این نکته اعتقاد دارم که بازیگرها، نویسنده، طراح صحنه بسیار موثر هستند اما کسی که از بین تمام ایده هایی که تمام این عوامل در سفره تئاتر می ریزند، داشت و انتخاب می کند و آنها را کنار هم می چیند، کارگردان است.
* با کارگردانانی که به آنها اعتماد ندارم، تمرین نمی کنم
وی اعتماد به کارگردان را اصل مهمی در بازی هایش بیان و تاکید کرد: اصلا اعتماد کردن به کارگردان خیلی مهم است و من اصلا با کارگردانانی که به آنها اعتماد ندارم، تمرین نمی کنم و وارد کارشان نمی شوم.
وی ادامه داد: نحوه تمرین کردن با کارگردانانی که از من جوان تر هستند، چیزی در کشف الشهود من به عنوان بازیگر اضافه می کند و این خیلی مهمتر است تا نقش تکراری که در فلان فیلم موفق بوده را تکرار کنم، این برای من ارزشی ندارد.
پسیانی با ذکر اینکه در بازی هایش پیشنهادات خود را به صورت شفاهی به کارگردان نمی گوید بلکه با بازی خود آن را به کارگردان انتقال می دهد، افزود: دوست دارم خوب کارگردان را بررسی کنم و نگاهش را بدانم و در راستای نگاهش شروع کنم تمامی کارهایی که خودم می خواهم بر رویش تجربه کنم را انجام دهم، هیچ وقت اصرار ندارم که دفعه دوم روی چیزی پافشاری کنم که این نوع بازی را می خواهم انجام دهم هرگز پیشنهادم را شفاهی به کارگردان نمی گویم و در بازی می گویم.
این کارگردان تئاتر با اظهار به اینکه هیچ وقت خودم را جای تماشاگر به این مفهوم نمی گذارم که من دوست دارم چه ببینم نمی گذارم، ادامه داد: یعنی من تماشاگر دوست دارم چه ببینم و بنابراین تو کارگردان موظف هستی آن چیزی که من دوست دارم را نمایش دهی، اصلا صداقت و شجاعت در آن وجود ندارد. چیزی که بارها می تواند تکرار شود و بدون این که تولید کننده حامی و تماشاگر متوجهش باشد تئاتر ما را تکراری کند و تئاتری که پویایی ندارد.
وی افزود: بازیگری که در مقام منتقد و داور برای بازی خودش بشیند به نظر من امکان خلق کردن را از خودش می گیرد.
* اگر تئاتر را با رستوران مقایسه کنیم...
پسیانی با تشبیه کارگردان به یک آشپز، تاثیر کار آشپز در ذائقه مخاطب خود گفت: آشپزی که تمامی غذاها را همان طوری که شما از بچگی تجربه کرده ای و مادرتان برایتان پخته، رستوران های مشخصی رفته اید، در خانه اقوام غذا خورده ای همه را تکرار کند و جلویت بگذارد شما هیچ وقت عشق پیدا کردن به ذائقه جدید را در خودت نخواهی داشت. کارگردانی که با ذائقه شما بازی می کند و چاشنی های جدید به شما دهد به نظر من آشپزی را شما به ناچار دنبال می کنی و روی ذائقه ات تاثیر می گذارد و بعضا ممکن است خوشت نیاید ولی لابه لای تمام این پس زدن ها یک چاشنی هست که برای شما طعم جدیدی دارد و شما خوشتان می آید، این خیلی مهم است.
وی خاطر نشان کرد: اگر تئاتر را با رستوران مقایسه کنیم مشتری هایی همیشگی را به مرور پیدا خواهد کرد که انتظار دارند ذائقه جدیدی را برایشان به ارمغان بیاورد.
وی به نوع کار و در نظر گرفتن مخاطب اشاره کرد و افزود: به مخاطب فکر کردن و با چشم آن به کار نگاه کردن یک مطلب است که شریف و محترم است اما اینکه شما خودت را به جای تماشاگرت می گذاری به مفهوم اینکه چیزهایی را تماشاگر در کارهای دیگری پسندیده که شما آنها را در کار خودت می گذاری که باز هم بپسندد این تجارت و حسابگری است.
* روع تمرینم بدون تحقیق نیست
آتیلا پسیانی مدیریت زمان تمرین در نمایش های خود را متفاوت با هم و بستگی به خود نمایش دانست و متذکر شد: در بعضی از نمایش هایم تمریناتم کوتاه است که رکورد من در این نوع نمایش ها تمرین سه جلسه است، طول تمرین در کارهای من کاملا بستگی به خود نمایش دارد و نمی توانم از پیش مشخص کنم.
وی افزود: یک میانگین حدودی را می توانم فرض کنم ولی ممکن است بیشتر یا کمتر شود. اصرار به تمرین زیاد هیچ وقت نمی کنم، به خاطر این که هر جایی که طراوت کار را بگیرد و حس مکانیکال در من ایجاد کند سعی می کنم که پشت پای تازه برای نمایش بگیرم و یک کار دیگری اش کنم.
این بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، با اظهار به اینکه قبل از تمرین نسبت به کار خود تحقیق می کند، تصریح کرد: من یک تصویر گنگ، مبهم و یک تلقی نه چندان مشخص از کاری که قرار است انجام دهم را دارم و شروع تمرینم بدون تحقیق نیست اما نمی گذارم که خیلی وارد کار شود.
وی طراحی صحنه را بخش اعظمی از کار خود معرفی کرد و توضیح داد: طراحی صحنه معمولا ابتدایی ترین چیزی است که در موردش تصمیم می گیرم و بعضا حتی پیش از شروع تمرینات در مورد آن تصمیم می گیرم و این خود به خود با خودش یک چارچوب و یکجور محدودیت و یک جور امکانات را هم می آورد.
پسیانی متذکر شد: وقتی با طراحی صحنه پیش می آیم و سعی می کنم این طراحی را به بازیگر منتقل کنم، میزانسن ویژه ای بر مبنای طراحی صحنه به بازیگر پیشنهاد نمی کنم.
آتیلا پسیانی با مطرح کردن این اشکال که در تئاتر ایران بعضی از مفاهیم باعث سوء تفاهم است، ادامه داد: میزانسن یکی از مفاهیمی است که باعث سوء تفاهم شده است، برای بسیاری از کارگردان های ما میزانسن مترادف با حرکت استو اما اینطور نیست میزانسن جوهره تفکری نمایش است چون می توانید یک بازیگر را کاملا بی تحرک در صحنه داشته باشید و میزانسن جاری باشد.
* باید اجازه داد که تفکر نمایش در تمام طول نمایش جاری شود
وی در ادامه گفت: کارگردان باید اجازه بدهد که تفکر نمایش در تمام طول نمایش جاری شود و جوهر اصلی که می خواهد بگوید نمایش درباره چیست و نه اینکه نمایش چه می خواهد بگوید، بر مبنای آن شروع به هدایت مستقیم یا غیر مستقیم بازیگر ها کند.
این کارگردان تئاتر با بیان اینکه اولین بار در تئاتر ایران از ویدئو پروجکشن استفاده کرد است، اظهار داشت: امکان استفاده از فیلم و ویدئو پروجکشن در تئاتر امکان ذهنی گرایی بیشتری به من می داد، درست است که اساسا شکل گرایی با خودش دارد و به نوعی جزو طراحی هم می آید و با خودش هم امکان بصری و هم امکان مفهومی می آورد و هم به بعضی از ذهن گرایی های من کمک می کند.
وی ریتم در سینما را همان ضرب آهنگ در موسیقی معرفی کرد و گفت: متاسفانه باز هم در ایران ریتم و تپش و کنش صحنه ای سوء تفاهم هایی را به وجود می آورد که خلط مبحث می شود. اما ریتم همان ضرب آهنگ است و همان چیزی که در موسیقی اتفاق می افتد.
پسیانی متذکر شد: یعنی در موسیقی شما بعضی از قسمت ها را دارید که با سرعت و بعضی از قسمت ها کندتر نواخته می شود و بعضی از قسمت ها را داریم که بلند و پرقدرت نواخته می شود، عینا در تئاتر هم اینگونه است یعنی یکی از وظایف کارگردان این است که به کمک بازیگرهایش به ریتم نمایش بپردازد و بداند که در چه لحظاتی این تنفس فکری را برای تماشاگر ایجاد کند که از سرعت نمایش کم و کند کند و اجازه دهد که ذهن تماشاگر بدود که دوش به دوش نمایش شود و یک جاهایی است که باید فرصت تفکر را برای لحظاتی از تماشاگر بگیرد و آنقدر با سرعت اتفاق بیافتد که تماشاگر نهایتا یک رسوب شلوغی برایش بماند تا وارد صحنه بعد شود و خود نمایش تعیین می کند که کجاهایش باید چه اتفاقی بیافتد، به اضافه اینکه تحلیل کارگردان چه چیزی است که چگونه ریتم را دنبال کند.
این بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، سکوت را جزو ریتم دانست و افزود: اما یک نوع سکوت هم وجود دارد که جزو ریتم نیست، یعنی سکوتی که پشتش خالی باشد و هیچ تفکری پشت آن نباشد و فقط به عنوان یک مکث خودش را به تماشاگر نشان می دهد و تماشاگر حق دارد که از آن لحظه بدش بیاید ولی سکوت پر جزو ضربات نت نمایش است که حیات در آن جریان دارد.
* من جزو بازیگرهای خوش شانس بودم
آتیلا پسیانی در خاتمه به چند شاخصه مهم که در بازی های خود در پی آنها بوده است اشاره کرد و گفت: چندین چیز از جستجو کردن عشق بازیگری، پیدا کردن تجربیات، افق های تازه و کشف های جدید و انجام دادن حرفه و شغلم را در بازی هایم دنبال می کنم.
وی ادامه داد: من جزو بازیگرهای خوش شانسی بودم که فیلم بد در کارنامه ام کم دارم ولی مهترین چیزی که در دنیای سینما باعث ساخته شدن شخصیت بازیگری من شد، تمامی فیلم هایی است که رد کردم.