سردار محمد باقری رئیس جدید ستاد کل نیروهای مسلح کیست؟
حضور در تسخیر لانه جاسوسی، حضور داوطلبانه در جریان حوادث کردستان در ابتدای انقلاب، عضویت در سپاه از سال ۵۹ و حضور در همه عملیاتهای مهم دوران دفاع مقدم در مسئولیتهای اطلاعاتی – عملیاتی از جمله سوابق سرلشگر محمد باقری فرمانده جدید ستاد کل نیروهای مسلح است.
به گزارش « نسیم آنلاین »، متن گفتگوی، سردار محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با برنامه شناسنامه که در آن خود را معرفی کرده بدین شرح است:
مجری: آیا قبول دارید زیر سایه نام برادر بزرگوارتان کمتر دیده می شوید، برخی نیز می گویند سردار محمد باقری دوست دارد گمنام باقی بماند، کدام درست است؟باقری: من خود را عددی نمی بینم که بخواهم دیده شوم، طبیعی است شهید حسن باقری همانند بسیاری از شهدا این بزرگی را داشتند که سایه این شهید من و امثال من را در بر بگیرد البته نوع کار و اشتغالات من هم به گونه ایی است که کمتر فرصت حضور در رسانه ها را دارم، البته خود من هم کمتر علاقه دارم در منظر عام باشم.
مجری: چه شد که برای افشردی ها نام خانوادگی باقری انتخاب شد؟باقری: ماه اول جنگ به اهواز رفتم و در جبهه خوزستان حاضر شدم، اخوی به من تذکر دادند که نام من در جبهه برای عدم شناسایی به حسن باقری تغییر کرده است، من سعی کردم با اسم واقعی خود حرکت کنم ولی به اندازهای شباهت چهره ما زیاد بود که همه متوجه می شدند ما برادر هستیم در نتیجه من نیز تغییر نام دادم و شدم محمد باقری و به احترام اخوی این اسم برای ما باقی ماند.
مجری: در خانواده که این گونه نیست؟باقری: نخیر، در محل دانشگاه، خانواده و... من را به نام افشردی می شناسند ولی در مجموعه کاری به نام باقری شناخته شدم.
مجری: به عنوان معاون ستاد کل نیروهای مسلح با توجه به تحولات منطقه و اتفاقاتی که به نام داعش دارد میافتد وضعیت جمهوری اسلامی را چگونه میبینید؟باقری: به حمدالله از تمام دوره های گذشته وضعیت ما بهتر است، با نگاهی به دوره های گذشته از انقلاب اعم از دوران تثبیت نظام، دفاع مقدس، دوران توسعه فعالیت ها عمرانی و اقتصادی و... همواره قدرت جمهوری اسلامی رو به ارتقا و افزایش بوده و امروزه نیز وضعیت جمهوری اسلامی در بهترین وضع ممکن نسبت به گذشته است. ما در شرایطی در دروازه های اهواز از کشور خود دفاع می کردیم، بسیاری از بخش های میهن ما در زیر چکمه های سربازان دشمن بود و مردم آواره ی شهر های دوردست و روستاها بودند اما امروزه به حمدالله نفوذ کلام، فکر، توان و... جمهوری اسلامی در بسیاری از مناطق و کشورهای منطقه وجود دارد. به حمد الله در امنیت و دفاع کشور هیچ مشکلی نداریم، قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی به اندازه ایی قوی عمل کرده است که در ذهن کسی خطور نمی کند که بتواند به جمهوری اسلامی ایران تهاجمی داشته باشد. در خاطر دارید بعد از تصرف عراق توسط جورج بوش پسر در سال ۸۱ مطرح میکردندهدف بعدی ایران است. از آن زمان ۱۲-۱۰ سال گذشته است ولی شرایط به نحوی است که اذعان داشتند تهاجم زمینی به ایران را منتفی می کنیم و بعد سایر انواع تهاجمات منتفی شد. امروزه حرفی از تهدید عملی جمهوری اسلامی ایران به آن معنی نیست. برخی مواقع سخنان مضحکی از سوی رژیم صهیونیستی شنیده می شود ولیکن خودشان و آمریکا جواب آن ها را می دهد که توان این کار را ندارند. کشور ما در صحنه دفاع و امنیت در موقعیت بسیار خوب و مقتدری قرار دارد، در سایر ابعاد نیز به عنوان یک شهروند یا مطلع می گویم وضعیت بسیار مناسبی داریم و افق بسیار روشنی برای آینده کشور وجود دارد. بسیاری از سرمایه گذاری ها که در پرتو توسعه دانش در کشور آغاز شده است، به بار خواهد نشست. انشاالله روز به روز نیز وضع مناسب تری خواهیم داشت.
مجری: از شما خواندم چنان در منطقه قدرتمند ظاهر شدیم که با کوچک ترین اتفاق در خلیج فارس ناوهای آمریکایی به سرعت بر روی کانال ۱۶ بی سیم می روند و خاضعانه توضیح می دهند که اتفاقی نیفتاده است. در خصوص کانال۱۶ اندکی توضیح دهید، اتفاق خاصی تا کنون افتاده است؟باقری: کانال ۱۶ یک شبکه ارتباط عمومی در دریا است که شناورهای نظامی، تجاری، صیادی و... زمانی که بخواهند با یکدیگر صحبت کنند از شبکه داخلی خود به کانال ۱۶ می آیند و با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند چرا که نظامیان آمریکا قاعدتا شبکه داخلی بین خود دارند.ما هم همین طور و بقیه نیز همین طور. در موارد متعددی به دلیل تردد بسیاری از شناورهای آمریکایی در خلیج فارس و تنگه هرمز، پیش می آید با شناور صیادی یا نظامی ما روبه رو می شوند، برخی مواقع شائبه پیش می آید که قصد تخاصمی وجود دارد. در چند سال اخیر این گونه بوده است که به محض پرسش در خصوص علت حضور آمریکایی ها در خلیج فارس، پاسخ می دهند که ما از نیروهای ائتلاف هستیم و قصد تخاصم نداریم و در آب های آزاد بین المللی در حال تردد هستیم. برای مثال موردی در ماه های اخیر اتفاق افتاد. یکی از شناورهای تجاری توسط گشت برادران نیروی دریایی سپاه در آبهای بین المللی شناسایی شد که در نزدیک آن ناو امریکایی قرار داشت، این ناو، شناوری در دریا انداخت و قصد نزدیک شدن به شناور نیروی دریایی ایران را داشت؛ دوستان بر روی کانال ۱۶ اعلام کردند در حال نزدیکی به شناور سپاه هستید، از قصد آن ها مطلع شدند. آن ها بلافاصله آن شناور را بازگردانند و به سرعت منطقه را ترک کردند. این مسئله را پنتاگون به شیوه ای دیگر خبری کرد که از سوی ما پاسخ داده شد.این گونه موارد بسیار وجود دارد، اکنون در خلیج فارس و تنگه هرمز اقتدار جمهوری اسلامی را به طور کامل با عمل خود اذعان می کنند. عمل کشورهای دیگر نشان از این دارد که ادعایی در این منطقه ندارند.
مجری: آیا محمد باقری در دو دهه قبل گمان می کرد در چنین جایگاهی قرار گیرد؟ و در مسائل مهم امنیتی و مهم کشور صحبت کند؟باقری: قبل از انقلاب، در دوران حکومت گذشته و در دوران محصلی، زمانی که به مشاغل آینده فکر می کردیم، اگر هزار گزینه نام برده می شد، یک گزینه هم این نبود که وارد عرصه نظامی گری شویم. حکومت گذشته حکومتی بر خلاف جریان مردم بود و ما همواره نظر خوبی به حکومت گذشته و نیروهای شهربانی و نظامی نداشتیم. البته در ان طیف هم افراد خوبی هم ممکن بود باشند اما ما فکر می کردیم این نیروهای نظامی در جهت استحکام های بنیان حکومت طاغوتی خدمت می کنند. انقلاب پیروز شد و ما به سمت مسیر دروس فنی دانشگاه رفتیم. حوادث انقلاب و جنگ ما را به سوی نیروهای مسلح و باقی ماندن در سپاه کشاند. از آن زمان به بعد و با گذشت چند سالی از جنگ مطمئن شدیم به مسیر دانشگاه های صنعتی کشور نمی توان بازگشت، پذیرفتیم که در کسوت نظامی گری بمانیم و ضرورت نیز ایجاب می کرد.
مجری: چند سال با شهید حسن باقری اختلاف سن دارید؟باقری: ۵ سال شهید باقری بزرگ تر از من بود.
مجری: شهید باقری در سال ۵۱ فعالیت های خود را علیه رژیم پهلوی آغاز کردند، شما هم همراهی می کردید؟باقری: فعالیت های ما به عنوان دانش آموز در حد نوجوان ۱۳-۱۲ ساله بود. مطالعاتی در این زمینه داشتیم. کتاب هایی که سیاسی و مبارزاتی محسوب می شد را مطالعه و توزیع می کردیم.
مجری: روزهای پیروزی انقلاب خانوادگی کلانتری ۱۴ و پادگان عشرت آباد را گرفتید، درست است؟باقری: خیر، ما نگرفتیم. ما همراه مردم بودم. کلانتری ۱۴ به منزل ما نزدیک بود، عصر ۲۱ بهمن حمله به کلانتری شروع شد و ما هم در کنار مردم و مبارزان حضور داشتیم. شب هنگام این کلانتری سقوط کرد و به دست مردم افتاد. صبح روز ۲۲ بهمن به همراه اخوی در حمله به پادگان عشرت آباد (پادگان حر فعلی) حضور داشتیم، تقریبا تا حدود ساعت ۱۱ صبح این پادگان نیز سقوط کرد. در همان پادگان بودیم که ساعت ۱۴ اخبار صدای انقلاب را اعلام کرد.
مجری: بعد از پیروزی انقلاب نخستین منصبی که بر عهده گرفتید چه بود؟باقری: در آن زمان من سال آخر دبیرستان بودم. تشخیص برادرم این بود که به ادامه تحصیل بپردازم؛ البته من خود نیز علاقه مند بودم، فعالیت هایی در کمیته داشتیم، از معابر نگهبانی شبانه می دادیم. مدتی هم نگهبانی کاخ سعدآباد را دادیم، فعالیت ها بعد از انقلاب در حد حفاظت های امنیتی اطراف پادگان ها بود. مدارس تقریبا از یک هفته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بازگشایی شدند، من به تاکید برادرم به دبیرستان بازگشتم و کمتر برای این مسئولیت ها فرصت داشتم، سال آخر دبیرستان بود و همه چند ماه به دلیل تعطیلی مدارس از درس عقب مانده بودیم. تقریبا تمام زمان من را درس پر می کرد تا زمانی که دیپلم و کنکور فرا رسید.
در تابستان سال ۵۸ فرصتی برای شرکت در جهاد سازندگی استان تهران، شهریار و ورامین ایجاد شد. قدری به نگهبانی در کمیته مشغول بودیم تا این که در مهر ماه سال ۵۸ به دانشگاه رفتیم.
مجری: چه رشته ایی قبول شدید؟باقری: من رشته مهندسی مکانیک دانشگاه پلی تکنیک آن زمان پذیرفته شدم و تا انقلاب فرهنگی که عید سال۵۹ بود، در دانشگاه مشغول تحصیل بودم. در این یک ترم تحصیل هم حوادث لانه جاسوسی و... بود و درس حال و هوای انقلابی داشت.
مجری: شما هم حضور داشتید؟باقری: بله؛ در واقع لایه دوم لانه جاسوسی بودیم چرا که سال اول دانشگاه و ناشناخته بودیم. سران دانشجویان خط امام (ره) سال آخری و دانشجویان فوق لیسانس بودند. از زمانی که دانشگاه ها در بهار ۵۹ به سبب انقلاب فرهنگی تعطیل شد، حوادث کردستان شروع شد و ما به سمت عضویت در سپاه کشیده شدیم. از تابستان سال ۵۹ در سپاه مشغول فعالیت شدیم.
مجری: کردستان هم رفتید؟باقری: به طور ثابت نرفتیم. بلا فاصله جنگ آغاز شد، یک ماه از جنگ گذشته بود که به جبهه رفتم.
مجری: مهم ترین عملیات هایی که در آن شرکت داشتید را می توانید نام ببرید؟باقری: به دلیل نوع فعالیتی که من داشتم و مسئولیت های اطلاعاتی - عملیاتی که بر عهده من بود، تقریبا می توان گفت عملیاتی نبود که من در آن نباشم، من در عملیات ثامن اائمه که شکست حصر آبادان بود، حضور نداشتم و در باقی عملیات های مطرح دفاع مقدس حضور داشتم.