روایت شاعران مقیم "تهران" از "تهران"
عصر روز گذشته ششمین شب شعر ترانگیزان با محوریت موضوع "تهران" با حضور شاعران مختلف در تالار ایوان شمس برگزار شد
به گزارش خبرنگار «نسیم»، عصرِ روزِ گذشته ششمین شبِ شعرِ ترانگیزان با محوریت موضوعِ «تهران» در ایوانِ شمس برگزار شد.
شبِ شعری که تهراننشینها و تهرانیها را کنارِ هم نشاند تا از تهران بگویند.
در آغازِ این نشست، مهدی قزلی مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان برای خوشامدگویی پشتِ تریبون رفت و گفت: بهومیل هرابال نویسنده اهل چک کتابی با عنوان «تنهایی پرهیاهو» دارد و در این کتاب تصویری تلخ و گزنده از پراکِ بعد از جنگِ جهانی دوم ارائه میکند. با این حال وقتی اثر را تمام میکنی دلت میخواهد یک سفر هم شده به پراگ بروی. هدف در این کتاب ارائهٔ تصویرِ بد از پراگ نیست و تمرکز هم بر شهر نیست، ولی بعد از خواندنش واقعاً دلم میخواست پراگ را ببینم.
وی تاکید کرد: در میانِ شهرها، شهرهایی مثلِ پاریس هویت دارند و این هویت به اصل تبدیل شده و دیگر نیازی به اثبات ندارد و این محصولِ هنر و ادبیات است. فکر میکنم تهران هرچند مشکلاتی دارد، شهری به یکباره بزرگ شده است که پشتِ ترافیکش میمانیم و آلودگیاش حساسیتزا است، با این حال ظلم است اگر این شهر را خاص ندانیم. اهل ادبیات باید توجه بیشتری به این شهر داشته باشند. انقلاب در همه جای ایران تمام شده بود، اما وقتی به ثمر رسید که در تهران کار تمام شد. این فقط یکی از چیزهایی است که تهران دارد که نقطهٔ عطفی در تاریخ انسانی بوده است.
قزلی تصریح کرد: این حرفها را البته نه با رویکردِ مرکزگرایی که اتفاقا با رویکردِ ملیگرایی میگویم.
حامد عسکری: تهران را دوست دارم و سه بار هم از تجریش تا راهآهن را قدم زدهام
در ادامهٔ نشست، حامدِ عسکری شاعر اهل بم پشتِ تریبون رفت و گفت: اولین بار که به تهران آمدم پنج سالم بود. وقتی از قطار پیاده شدیم و سوار بر اتوبوس خیابان ولیعصر را بالا رفتیم آرزو داشتم یک روز این مسیر را پیادهروی کنم. زلزله که شد آنقدر قدرت داشت که به تهران پرتابم کند. تهران را دوست دارم و سه بار هم از تجریش تا راهآهن را قدم زدهام. او در ادامه یک ترانه و یک غزل خواند که یکی از آنها تا حدودی رنگِ انتقاد و دلخوری از تهران داشت.
شبِ شعرِ ششمِ بنیادِ شعر و ادبیات داستانی ایرانیان مهمانِ دیگری غیر از شاعران هم داشت. حدادی -تهرانپژوه- که خود را تهرانی میدانست گفت: چرا همیشه دربارهٔ تهران با طعنه صحبت میشود؟ تهران شهر مظلومی است و به همین دلیل همه گله میکنند اما ولش نمیکنند. همه در این شهر به ترقی و نان و نام میرسند اما باز ولش نمیکنند. مرحوم جعفر شهری میگفت حداقل چهار پشتِ من تهرانیاند اما قاطعانه میگویم که تهرانی اصیل نداریم.
طریقی: چرا با اینکه بسیاری از اهل ادبیات در تهران دیده شدند ولی روی خوبی به این شهر نشان نمیدهند؟
غلامرضا طریقی شاعرِ اهلِ زنجان مهمان بعدی مراسم بود. او در ابتدا و پیش از شعرخوانی توضیحی کوتاه داد و گفت: چرا با اینکه بسیاری از اهل ادبیات در تهران دیده شدند ولی روی خوبی به این شهر نشان نمیدهند؟ فکر میکنم این به مشکلاتِ هر کداممان باز گردد. با این حال امروز شعر تلخ نمیخوانم.
فیض: با این همه دود و دم که در تهران هست / یک بیت اگر شعر بگویی مردی
نوبت به ناصر فیض رسید. شاعری که شعرِ طنزش اگرچه ربط به شعر داشت، اما به تهران مربوط نبود و بیشتر حال و هوای مشهد داشت. البته او گفت: با این همه دود و دم که در تهران هست / یک بیت اگر شعر بگویی مردی.
استاد جواد محقق -معاون شعر در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان- در بخش بعدی پشتِ تریبون رفت و نوید برپایی شبهای شعر دیگر شهرها را داد و گفت هدف این بود که در این برنامه نگاهی دوباره به تهران بیندازیم. شهری که یا در آن متولد شدیم، یا به آن مهاجرت کردیم و در آن بالیدیم.
محقق در ادامه گفت: روزگاری که به شعرشهرها علاقهمند بودم دیدم در بسیاری از کشورهای دیگر هم چنین شعرهایی سروده شده است. بعضی شهرها مورد نفرت شاعران بوده و بعضی دیگر نه. نمونهای از این اشعار جمع کرده بودم که متأسفانه در جابجاییها گم شد.
او دربارهٔ تهران هم گفت: تهران آنقدر که از آن بد گفته میشود بد نیست. اگر بود ما به روستا و شهرهای خودمان برمیگشتیم. چیزی در این شهر هست که ما را پایبند میکند. اگر هم مشکلی هست خودمان عاملش هستیم نه تهران. زیبایی تهران از دیگر پایتختهای جهان کمتر نیست. تهران از بسیاری از پایتختهای منطقه، آسیا و حتی بعضی کشورهای اروپایی زیباتر است.
در ادامه عبدالجبار کاکایی برای شعرخوانی دعوت شد. او فریدون بیگدلی را نیز معرفی کرد. بیگدلی روی سن رفت و سه قطعه ترانه اجرا کرد. یک قطعه برای ایران، یک قطعه با ترانهای از عبدالجبار کاکایی برای تهران و قطعهٔ دیگری باز برای تهران.
در این نشست همچنین عبدالرحیم سعیدیراد، علی داوودی، میلاد عرفانپور، سید امیر سادات موسوی، علیمحمد مؤدب، اسماعیل امینی و استاد محمدعلی بهمنی شعرخوانی کردند.
شب شعر ترانگیزانِ تهران، ششمین محفل شعرخوانی بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان از سلسله جلسات و محافل شعرخوانی ترانگیزان بود که با همکاری معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران در تالار ایوان شمس برگزار شد.
گفتنی است پیش از این به همت بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، شب های شعر طنز، عاشقانه، وحدت، فجر انقلاب اسلامی و شب شعر آئینی برگزار شده بود.