زندگی هنری‌ام را به دو بخش قبل و بعد آشنایی با مرحوم استادمحمد تقسیم می‌کنم

کدخبر: 667851

مهدی صباغی، بازیگر تئاتر در گفتگوی تفصیلی با «نسیم»: زندگی هنری‌ام را به دو بخش قبل و بعد آشنایی با مرحوم استادمحمد تقسیم می‌کنم/ تا قبل از سال ۸۹ کارهای نمایشیم آگاهانه نبود/ علیرضا نادری از آدم‌های عجیب وغریب تئاتر است/ رونق تئاتر از سینما بیشتر است گرچه تعصب خاصی به آن ندارم/ ما الان نه مخاطب بلکه مشتری تئاتر داریم چون تمرکز کارگردانان به گیشه است

مهدی صباغی بازیگر و کارگردان تئاتر که این روزها مشغول بازی درنمایش «روایت ناتمام یک فصل معلق» به نویسندگی و کارگردانی هومن سیدی است توانسته است نظر مساعد مخاطبان را در این نمایش به خود جلب کند.او از سال 1364 رسما به دنیای نمایش معرفی شد و به گفته خودش نقطه عطف زندگی هنری او اشنایی و همکاری با زنده یاد محمود استادمحمد بوده است.در ادامه گفتگوی «نسیم»، با این بازیگر را می خوانید: نسیم: علاقه به هنر نمایش و وارد شدن به این عرصه از چه زمانی در زندگی شما اتفاق افتاد؟ در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه علم وصنعت با آقای مرزبان اشنا شدم.آقای مرزبان در دانشگاه ما کلاس های آموزش بازیگری تئاتر داشت و با توجه به علاقه ای که به این هنر داشتم در این کلاس ها شرکت کردم و بعد از مدتی دبیر کانون تئاتر دانشگاه شدم.رفته رفته ارتباطم با چهره های حوزه نمایش بیشتر شد و اولین کارنمایشم«قرمز و دیگران»به کارگردانی محمد یعقوبی بود که به مرور کارهای نمایش من ادامه پیدا کرد. نسیم: در کارنامه کاریتان همکاری با بسیاری از کارگردان های مطرح تئاتر مثل «محمد یعقوبی»،«حسن امرایی»،«زنده یاد محمود استاد محمد»،«جلال تهرانی»و...دیده می شود.ظاهرا انتخاب نمایشنامه های خوب و یا کارکردن با کارگردان های صاحب سبک برایتان اولویت بیشتری دارد؟ خودم به یک جنس کارهایی علاقه مندم. معمولا کارهای واقع گرا را بیشتر می پسندم. اولین نمایش که دیدم کار آقای رحمانیان بود و با دیدن آن نمایش به تئاتر علاقه مند شدم. تا سال 82-83 انتخاب های خوبی داشتم . نسیم: یعنی تجربه های بدی هم در این عرصه داشتید؟ بله. یک نمایش به نام «حریر سرخ صنوبر» به کارگردانی شکر خدا گودرزی از جمله کارهایی بود که خیلی با سلیقه من هماهنگ نبود اما به دلیل تعهد کاری انجامش دادم. بعد از بازی در چند اثر که چندان میلی به حضور در آنها نداشتم با خودم عهد بستم که در کارهایی بازی کنم که قدمی روبه جلو باشد. نسیم: آشنایی شما با زنده یاد محمود استاد محمد چطور اتفاق افتاد؟ با زنده یاد استاد محمد سال 89 کار کردم. اما آشنایی من با او به سال ها قبل بر می گشت یعنی سال 82 که من نمایشنامه ای نوشته بودم به نام«دارا انار ندارد» و آن زمان زنده یاد استاد محمد باز خوان نمایشنامه بود و با من تماس گرفتند و گفتند«اقای استاد محمد با شما کار دارد.» اما نمی دانم چه شد که آن تماس برقرار نشد و نتوانستیم همدیگر را ببینیم. آوازه او را شنیده بودم و دوست داشتم از نزدیک ببینمشان.سال 86 آقای استاد محمد تصمیم گرفتند نمایش«عکس یادگاری»ر ا به صحنه ببرند و ظاهرا آثار قبلی من را دیده بودند و از من خواستند که در این نمایش باشم که متاسفانه به اجرا نرسید. تا اینکه سال 89 نمایش«کافه مک ادم»را با او کار کردم. من او را واقعا استادم می دانم چرا که تاثیر زیادی روی من داشت. به جرأت زندگی حرفه ایم را به دو بخش قبل و بعد از آشناییم با او تقسیم می کنم.دانش و نگرش من به نمایش بعد از اشنایی با او تغییر کرد. با توجه به مکتبی که زنده یاد استاد محمد به آن قائل بودند نگرش من را به نمایش عوض کردند و فکر می کنم تا قبل از سال 89 کارهای نمایشی که انجام می دادم آگاهانه نبود. نسیم: البته دو تجربه نمایشنامه خوانی هم با علیرضا نادری داشتید. متاسفانه تجربه بازی در نمایشنامه های آقای نادری را نداشتم و یکی از آرزوهایم کار کردم با اوست. سال 90 نمایشنامه ای به نام«تختی» و نمایشنامه دیگری به نام«پچپچه هی پشت خط نبرد» که آقای تادری نوشته بودند را نمایشنامه خوانی کردیم که خیلی هم مورد استقبال قرار گرفت. او از آدم های عجیب و غریب حوزه نمایش است که فکر می کنم آرزوی هر کسی باشد که بتواند با او همکاری کند. نسیم: شرایط این روزهای تئاتر را چطور ارزیابی می کنید؟ به نظر من نمایش به شدت متاثر از وضعیت جامعه است. هر زمانی که جامعه پویا و با نشاط باشد این جریان به حوزه نمایش هم منتقل می شود.خاطرم هست که اواخر دهه 70 شور و نشاط خاصی در جامعه وجود داشت این شور و نشاط به حوزه نمایش هم منتقل شده بود.همان زمان کارگردان های نسل اخیر ما هم به این حوزه وارد شدند و کارهای درخشانی انجام دادند. یکی از اتفاقاتی که حوزه نمایش را تحت تاثیر قرار می‌دهد بحث مالی آن است. میزان بودجه ای که به تئاتر تخصیص داده می شود کم است و این موضوع تبعات خوبی برای این حوزه ندارد. بنابراین کارگردان های ما مجبور هستند که تمرکزشان را به گیشه بیشتر کنند و نا خود آگاه کیفیت کار تحت تاثیر قرار می گیرد و بیشتر توجه اهالی تئاتر به سمت جلب نظر مشتری تئاتر کشیده می شود. وقتی پای پول در میان باشد و کارگردان های ما قرار باشد تمرکزشان را بر گیشه بگذراند دیگر مفهوم مخاطب تئاتر معنی ندارد و من اسمش را مشتری تئاتر می گذارم. از سوی دیگر اگر پولی هم باشد توزیع آن درست انجام نمی‌شود و مدیریت خوبی نمی شود و عادلانه نیست. تمام این مسائل مالی و مدیریتی باعث شده است که وضعیت تئاتر ما هیچ وقت سر و سامان پیدا نکند اما با فعالیتی که بچه ها در حوزه تئاتر در این شرایط نا مساعد انجام می دهند باز هم قابل تقدیر است. حالا برخی ها گله می کنند که چرا بچه های تئاتر به سینما یا تلویزیون کوچ می کنند؟ پاسخ من این است که هنرمند نمی تواند تا آخر عمر دغدغه معاش داشته باشد و ناچار می شود راه های دیگری را برای ادامه زندگی پیدا کند. نسیم: برسیم به کاره تازه شما؛ تا قبل از نمایش«روایت ناتمام یک فصل معلق» با هومن سیدی همکاری داشتید؟ آشنایی من با هومن سیدی در حد دیدن و خواند مصاحبه هایش بود و اینکه احساس کردم چقدر آدم دغدغه مندی است.هومن سیدی چند اثر نمایشی من را دیده بود و گفت قصد دارد در اجرای دوم«روایت ناتمام یک فصل معلق»با من همکاری کند وقتی متن را خواندم مطمئن شدم می تواند کار ابرومندی باشد و این همکاری شکل گرفت. نسیم: ظاهرا امسال با دو اثر در جشنواره تئاتر فجر خواهید بود. بله.امسال دو کار در جشنواره تئاتر فجر خواهم داشت. اثاری از شهرام کرمی و نیما نادری. کار شهرام کرمی ایده بسیار جذابی دارد.این نمایش داستان جوانی را روایت می کند که ادعای پیامبری می کند. نمایش نیما نادری هم بسیار هیجان انگیز و خاص است و نقشی که در این کار دارم بهترین نقشی است که در تمام این سال ها به من پیشنهاد شده است. من تا به امروز هیچ کارگردان جوانی را ندیدم که کارش اینقدر با کیفیت باشد و متنش به لحاظ محتوایی حرفی برای گفتن داشته باشد. نقش من در این نمایش از آن نقش هایی است که هیچ بازیگری نمی تواند به آن نه بگوید. این کار در مرحله دوم بازبینی است و امیدوارم دچار ممیزی نشود. نسیم" این نمایشنامه چند ماه قبل نمایشنامه خوانی شد. از آن زمان تا امروز تغیراتی داشته است؟ تغییرات جزیی در نمایشنامه ایجاد شد اما کلیت اثر تغییری نکرد. نسیم: شما چند تجربه تلویزیونی هم داشتید واین مدیوم را هم تجربه کردید.البته بسیاری معتقدند که ورود بازیگران تئاتر به سینما و تلویزیون اتفاقی است که باعث بهبود بازیگری در این دو مدیوم شده است. چقدر به این نکته قائل هستید؟ از سال 89 در چند تله فیلم بازی کردم و در این مدت همکاری های خوبی با کارگردان هایی مثل بهرنگ توفیقی،حجت قاسم زاده اصل، تینا پاکروان و سید جمال حاتمی داشتم. در پاسخ به قسمت دوم پرسشتان باید بگویم بچه های تئاتر باید این موقیعت را برای خودشان حفظ کنند. به نظر من در حال حاضر رونق تئاتر از سینما بیشتر است و این موضوع به نحوی است که بچه های سینما وارد حوزه تئاتر می شوند و متاسفانه برخی از بچه های تئاتر در گفته هایشان به این اشاره می کنند که ما هستیم که سطح کیفی سینما و تلویزیون را به لحاظ کیفیت بازی بالا بردیم. معتقدم باید اجازه بدهیم دیگران این برداشت را از کار ما داشته باشند. بازیگران تئاتر بازیگران فرهیخته ای هستند امیدوارم موفقیتشان در هر مدیومی که هستند تدارم داشته باشد. نسیم:‌ظاهرا در سریال کمال تبریزی یعنی «سرزمین کهن» هم ایفای نقش کردید. بله.من در سریال «سرزمین کهن» نقش یک سرباز را بازی می کنم و نقش خوبی در این سریال به من پیشنهاد شد. نسیم: به بازی در سینما هم فکر می کنید؟ واقعیت این است که دوست دارم در هرمدیومی که کار خوب به پیشنهاد می شود حضور داشته باشم و بیشتر به دلیل تجربه هایی است که می توانم از بودن در هر مدیومی کسب کنم. تعصب خاصی به تئاتر ندارم. احساس نزدیکی به حوزه نمایش دارم اما از پیشنهاد های خوب در سینما و تلویزیون هم استقبال می کنم. نسیم: و سوال آخر؛ دغدغه این روزهای شما چیست؟ سال 78 تا 90 مشغول تدریس بودم اما رفته رفته با حجم کارهایی که مشغل انجامشان بودم این اتفاق کمرنگ شد و امیدوارم دوباره بتوانم کلاس های تدریس بازیگری را از سر بگیرم.

ارسال نظر: