نقدی بر طرح ناترازی انرژی:

ذبح دانش و تجربه زیر پای عملگرایی

کدخبر: 2383376

بررسی اظهارات طراحان و مدافعان طرح ناترازی انرژی نشان می‌دهد که ما با یک ایده‌ی خام و فکر نشده طرف هستیم.

نسیم‌آنلاین: شنیده‌ها حاکی از آن است که دولت در کنار افزایش ظرفیت تولید برق خورشیدی به دنبال اجرای طرحی برای کنترل مصرف انرژی در کشور است.

پیش از این جزئیاتی از این طرح در دیده‌بان دولت منتشر شد. فارغ از هرگونه ارزیابی نسبت به ابعاد فنی، روند شکل‌گیری و تصمیم‌گیری درخصوص این طرح دارای ایراد است.

پرونده‌ی بهینه‌سازی مصرف از جمله پرونده‌هایی است که متولی مشخصی در نظام اداره‌ی کشور ندارد. هرچند وزارت نیرو و نفت وظایفی در این خصوص دارند اما این موضوع هیچگاه جزو اولویت‌های این دو وزراتخانه نبوده است.  پیش‌نیاز هر اقدامی برای بهینه‌سازی تعیین متولی برای آن در کشور است. در نبود ساختار و نهاد رسمی تصمیمات چابک‌تری می‌توان گرفت اما اقدام در غیاب ارکان قدرت به شدت پرریسک خواهد بود. 

برخی معتقدند که ساختار باعث ایجاد بن‌بست می‌شود اما تجربه‌ی دهه‌های گذشته نشان می‌دهد که بدون متولی نمی‌توان امیدی به انجام هیچ پروژه‌ی مستمری داشت. ولو رئیس جمهور شخصا آن پروژه را دنبال کند.

سند تحول دولت که در دولت قبل نوشته شد به خاطر اشتباه روشی در تدوین بسیار ناامیدکننده بود. ایراد کار اینجا بود که تحول مدنظر نسبتی با تجربه‌ی انباشته‌ی موجود در نظام اداری کشور نداشت. نویسندگان جوان و بدون تجربه بودند و آنچه تدوین شد اجرایی نبود. پزشکیان هرچند در ایام انتخابات به خوبی این رویکرد را مورد انتقاد قرار داد اما همان اشتباه را تکرار کرد. طرح ناترازی انرژی هم توسط همان جوانان نوشته شده اما این بار  در دولتی که خود را امتداد تجربه و دانش نظام اداره‌ی کشور می‌داند. 

بررسی اظهارات طراحان و مدافعان طرح ناترازی انرژی نشان می‌دهد که ما با یک ایده‌ی خام و فکر نشده طرف هستیم. برنامه هفتم توسعه هم از نداشتن سند پشتیبان رنج می‌برد اینجا اما طرح برای اجرا در شرایط بحرانی انتخاب شده است. طراحان در نبود سند پشتیبان سعی دارند با استفاده از تکنیک‌های سیاسی و رسانه‌ای از طرحشان دفاع کنند. اما نگرانی اصلی از سیستم تصمیم‌گیری است که طرحی را بدون سند پشتیبان پذیرفته است. آن هم در دولتی که خود را نماینده‌ی نظرات کارشناسی معرفی می‌کند.

تصمیم‌گیری در نبود حافظه‌ی مدیریتی، اسناد پشتیبان و فرآیند اجرا مثل راه رفتن بر روی لبه‌ی تیغ است. اگر گام‌ها درست برداشته نشود، اجرای طرح یا باعث تنش جدی در کشور می‌شود و یا به خیل هزاران طرح بایگانی شده می‌پیوندد. در هر دو حالت علاوه بر اسراف وقت و منابع، اعتبار «دولت» را از بین خواهد برد و قوه‌ی تصمیم‌گیری را مضمحل خواهد کرد.

ارسال نظر: