گرانی کاغذ و کلکلهای سیاسی بیسرانجام
با وجود افزایش شانزده برابری تولید کاغذ، قیمت کتاب همچنان سر به فلک میکشد. به نظر میآید این موضوع متاثر از بازیهای سیاسی و عبارات پرطمطراقی مثل «ملی شدن صنعت نشر» یا «خودکفایی» در تولید کاغذ است.
نسیمآنلاین: فرهنگ لااقل در کشور ما موضوعی نیست که در خلا بتوان به آن پرداخت. فرهنگ به شدت تحت تاثیر سیاست است و حکمرانی فرهنگی کشور در طول تاریخ این موضوع را نشان داده است.
البته این به خودی خود موضوع عجیبی نیست اما وقتی موضوعات فرهنگی با موضوعات سیاسی گره بخورند امکان متاثر شدن عرصه فرهنگ از بازیهای سیاسی وجود خواهد داشت و اینجاست که آثار منفی خود را نشان خواهد داد.
از طرف دیگر فرهنگ موضوعی است که با اقتصاد نیز گره خورده و سرمنشا بحثهای گوناگونی در حوزه اقتصادِ فرهنگ شده است.
همچنین تولید محصولات فرهنگی نیاز به زیرساخت اقتصادی دارد. بنابراین ناگزیر حوزههای فرهنگ و اقتصاد با هم تلاقی پیدا میکنند.
یکی از مهمترین موضوعات فرهنگی در کشور ما، موضوع چاپ و نشر است. امری که با تولید کاغذ و واردات این محصول اصلی حوزه نشر گره خورده و محل تلاقی دو حوزهی فرهنگ و اقتصاد است.
سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نیز که اخیرا به پایان رسید باعث شد موضوع گرانی کاغذ و کتاب داغتر شود.
دولتهای گوناگون تلاش کردهاند مشکلات این حوزه را رفع کنند و اقداماتی نیز در این زمینه انجام دادهاند. در عین حال رکودها و تعطیلیهایی نیز در حوزه صنایع کاغذ رخ داده که البته از هر دو سو دستمایه بازیهای سیاسی شده است.
در سال 96 و در زمان فعالیت دولت دوازدهم، بزرگترین کارخانه کاغذسازی کشور با ظرفیت کاهش 10 درصد از کل نیاز کشور به واردات کاغذ افتتاح شد: «کارخانه کاغذسازی امیرآباد بهشهر» که در جریان سفر رئیس جمهور وقت به مازندران به بهرهبرداری رسید.(1)
اما در سال 1398 ظرفیت یک کارخانه تولید کاغذ دیگر یعنی کارخانه مازندران به یکسوم کاهش یافت و علت آن «کمبود مواد اولیه» عنوان شد(2).
با روی کار آمدن دولت سیزدهم نیز در همان ماههای ابتدایی، تولید این کارخانه باز هم سقوط کرد و به کمترین میزان خود رسید؛ تا جایی که تنها یک لاین در این کارخانه فعال بود(3).
در سال 1402 نیز شرکت «صنایع خمیر و کاغذ دیبای شوشتر» تعطیل شد(4). همچنین در همین دولت کارخانه کاغذ مازندران دوباره احیا شد و ظرفیت تولید آن از 4700 تن به 120 هزار تن رسید(5).
موارد تعطیلی و احیای کارخانههای کاغذ در دولتهای مختلف وجود داشته و مختص دولت یا جناح خاصی نیست.
اما تجربه نشان داده هر کدام از ساکنان پاستور سعی دارند بیشتر بر موفقیتهای خود در این حوزه تمرکز کنند که البته چیز عجیبی هم نیست.
نکته مهم در این میان تاثیر منفیِ بازیهای سیاسی بر موضوع تولید کاغذ، قیمت کتاب و در نتیجه حوزه فرهنگ است.
پیامد منفی این تاثیر زمانی به اوج میرسد که کنترل فضای روانی حاکم بر جامعه نسبت به بهبود واقعی این صنعت و کنترل واقعی قیمت کتاب و محصولات چاپی ترجیح داده میشود.
به این ترتیب وعدههای مختلف برای «خودکفایی» یا «افزایش تولید» در این صنعت داده میشود؛ بدون اینکه واقعی بودن یا امکانپذیر بودن این وعدهها معلوم باشد.
در جستجوی «خودکفایی»
رئیس دولت قبل در سخنرانی خود به مناسبت افتتاح کارخانه تولید کاغذ امیرآباد بهشهر در سال 1396 گفت: «باید به سمت خودکفایی کاغذ حرکت کرده و از تولید داخلی حمایت کنیم.»
اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی 15 آبان 1400 وعده خودکفایی در تولید کاغذ تا یکسال و نیم بعد را داد.
دو سال بعد و در هنگام اعلام تحقق این وعده در 10 آذر 1402 خبرنگاران با یک عبارت جدید روی بنرهای مراسم روبرو شدند: «خودکفایی در تولید کاغذ کتابهای درسی».
گویا منظور وزیر ارشاد، خودکفایی در همه بخشها نبوده و تنها بخش کاغذ کتابهای درسی را مدنظر داشته است که البته این نیز موضوع کوچکی نیست.
اما این مورد یکی از موارد مهم تاثیرات سیاسی بر حوزه فرهنگ است. گرچه «خودکفایی» در حوزه تولید کاغذ کتب درسی موضوع کوچکی نیست اما از ابتدا این موضوع به عنوان «خودکفایی در تولید کاغذ» مطرح شده بود که با واقعیت امر فاصله زیادی دارد.
دبیر سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوا در گفتگو با فرهیختگان گفته:
«چیزی که آقای وزیر بهعنوان جشن خودکفایی کاغذ عنوان میکند، دو هدف دارد. یکی درخصوص کاغذهای تحریر برای مدارس است که ۴۵ هزار تن بود و برای چاپ و نشر ناشران در حد ۴۰-۳۵ هزار تن؛ جمع این دو حدودا ۸۰ هزار تن میشود... بهنظرم رسیدن به 70 تا 75 هزار تن و حتی تا ۸۰ هزار تن کاغذ امر دوری نیست و احتمالا به این رقم میرسند، اما اینکه همچنان نیازمند کاغذ تحریر در کشور خواهیم بود؟ باید بگویم بله.
دفتر مشق جزء ضروریات بازار کاغذ است. همانطور که به فکر کتاب درسی هستیم دفتر مشق نیز جزء این بخش از کاغذ درسی محسوب میشود. این بخش حدود ۴۰ هزار تن است. تمام نیازمندیهای ناشران نیز 35 الی 40 هزار تن است. این نیاز بیشتر بوده و عدد اینها بزرگتر است.
تصور بر این است که اگر کشور به مرز 140، 150 هزار تن برسد همه نیازهای ضروری و واقعی کشور را میتواند برطرف کند.»(6)
با توجه به این اظهارات به نظر میآید برخلاف وعدههای وزیر فرهنگ، خودکفایی در حوزه تولید کاغذ تحریر امری نیست که به این سادگی بتوان به آن رسید.
در این شرایط قابل توجه است که بدانیم وزیر فرهنگ وعده صادرات کاغذ را نیز به وعده خودکفایی اضافه کرده بود.
اسماعیلی اسفندماه سال 1401 نیز گفته بود: «امیدواریم کارخانه زاگرس فارس هم نیمه اول سال آینده [1402] وارد چرخه تولید شود که هم نیاز داخلی را مرتفع کند و هم به منطقه فکر کنیم.»
وی اردیبهشت همان سال نیز در این مورد گفته بود: «طبق برنامه پیشرو تا سال۱۴۰۲ با همکاری چهار شرکت داخلی انشاءالله بهسمت صادرات کاغذ پیش خواهیم رفت.»
گذشته از اینکه این کارخانه اکنون که در پایان اردیبهشت 1403 به سر میبریم افتتاح نشده است، باید به نکته مهمی در سخنان وزیر فرهنگ اشاره کنیم و آن هم جمله پایانی مصاحبه اوست: «بهسمت صادرات کاغذ پیش خواهیم رفت.»
صادرات کاغذ به کشورهای منطقه نیز بعنوان بخشی از اهداف دولت در این صنعت عنوان شده که نیازمند تامل است و بر اساس اظهارات دبیر سندیکای تولیدکنندگان کاغذ لااقل در این شرایط تولید به نظر دو از انتظار میآید.
با توجه به برآوردها و اظهارات دبیر سندیکا، کل نیاز کشور به کاغذ تحریر 140 تا 150 هزار تن است که با تولید 80 هزار تنی کنونی فعلا بعید به نظر میرسد. هرچند اسماعیلی وعده رسیدن به ۱۳۰ هزارتن تا پایان سال ۱۴۰۲ را نیز داده بود و این وعده نیز محقق نشد(7).
این اظهارات که بعضا اغراقآمیز نیز به نظر میآیند به خوبی تاثیر منفی بازیهای سیاسی بر عرصه فرهنگ را نشان میدهند.
تاثیرات جهش تولید کجاست؟
نباید از نظر دور داشت که جهش تولید از پنج هزار تن به هشتاد هزار تن موضوع کمی نیست و به خودی خود یک دستاورد محسوب میشود. اما این افزایش تولید طبعا باید آثار مثبتی روی بازار نشر و کاهش واردات کاغذ داشته باشد که شواهد این مورد را تایید نمیکند.
واردات کاغذ بعد از این جهش سه ساله نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش نیز داشته است. به گزارش خبرگزاری مهر در ده ماه ابتدایی سال 1402، ۲۲۵ هزار تن به ارزش ۲۴۸ میلیون دلار کاغذ چاپ و تحریر وارد کشور شده است که نسبت به مدت مشابه سال قبل آن، به ترتیب ۲۶.۸ درصد و ۱۷.۲ درصد افزایش را نشان میدهد.
این جهش تولید و افزایش واردات در حالی است که هرگز تاثیر مثبتی روی قیمت کاغذ شاهد نبودهایم. این افزایش قیمت تاثیر خود را در افزایش قیمت کتاب نشان میدهد و این قضیه موجب کاهش تقاضای کتاب خواهد شد.
نمودار قیمت کتاب(لینک)
رهبر انقلاب نیز سال گذشته در بازدید از نمایشگاه کتاب در پاسخ به گلایه یکی از ناشران درباره گرانی کاغذ گفتند: «در این حوزه از دست من [دیگر] کاری بر نمیآید! زبانم کار میکند که آن هم... کار با این آقایان است!»(8) در ادامه نیز اسماعیلی وزیر ارشاد از اقدامات صورتگرفته برای افزایش تولید کاغذ توضیح داد.
بیشتر تاکیدات رهبر انقلاب البته روی تولید و بازیافت کاغذ بوده است. ایشان در سال 1374 در پایان بازدید از نمایشگاه کتاب بیان کردند: «ما از لحاظ کاغذ مشکل داریم. خلاصه، باید روی بازیافت، صرفهجویی و تولید کاغذ داخلی کار شود؛ یعنی کاری کنند که در کاغذ، صرفهجویی شود.»
شاید علت عدم تاثیر جهش تولید بر بازار کتاب نیز همین امر باشد که بجای بهبود واقعی اوضاع، بازیهای سیاسی و عبارات پرطمطراقی مثل «ملی شدن صنعت کاغذ»، «خودکفایی» و... در اولویت قرار گرفته است. این امر با تاکیدات رهبر انقلاب بر موضوعاتی مثل «صرفهجویی» و «بازیافت کاغذ» فاصله دارد.
تولید پرهزینه یا بازیافت؟
این تاکید رهبر انقلاب بر «بازیافت» بیدلیل نیست. تولید کاغذ هزینه بسیاری دارد. ضمن اینکه مواد اولیه و دستگاههای تولید آن نیز وارداتیاند. شاید یکی از علل عدم تاثیر افزایش تولید بر قیمت کاغذ نیز همین باشد.
اما تاکید مکرر مسئولان این حوزه بر «خودکفایی» نشان میدهد بیشتر از بهبود واقعی اوضاع این صنعت، نوع رویکرد افکار عمومی برای دولتمردان اهمیت دارد. حتی برخی معاونان وزارت ارشاد از «ملی شدن صنعت نشر» سخن گفتهاند! در حالی که اساسا موضوع خودکفایی در این صنعت زیر سوال است.
خبرگزاری مهر در این مورد نوشته: «میانگین بارش سالیانه در ایران یک سوم میانگین جهانی است. میدانیم که ایران از منابع جنگلی وسیعی برخوردار نیست و همیشه معضل چوب در کشور وجود داشته است. به همین دلیل هم در کشور ما تولید کاغذ از درخت نه در قدیم به صرفه بوده و نه امروزه و آینده به صرفه خواهد بود.»
درمورد کارخانههایی نیز که از تفاله نیشکر برای تولید استفاده میکنند باید درنظر داشت که بجز تفاله، مواد شیمیایی دیگری نیز لازم است که آنها نیز وارداتی است. ضمنا دستگاههای فعال در این کارخانهها نیز از نوع وارداتیاند. بر این اساس به نظر میآید تمرکز بر بازیافت کاغذ راه حل موثرتری باشد.
گرچه عباراتی مثل «خودکفایی» یا «ملی شدن صنعت کاغذ» از نظر سیاسی تاثیر بیشتری دارند اما با توجه به شواهد گفته شده با واقعیات روی زمین فاصله دارند.