همه تخم مرغ ها را دوباره به سبد غرب می ریزیم؟!
با پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، از حدود دو ماه و نیم بعد(اوائل بهمن ماه) و با برگزاری مراسم تحلیف عملاً وی جایگزین دونالد ترامپ خواهد شد.
با پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، از حدود دو ماه و نیم بعد(اوائل بهمن ماه) و با برگزاری مراسم تحلیف عملاً وی جایگزین دونالد ترامپ خواهد شد.
سیاست خارجی ترامپ بر شعار نخست آمریکا، یکجانبه گرایی، ناسیونالیسم اقتصادی و ... استوار بود. در مقابل انتظار می رود جو بایدن با احیای سیاست خارجی سنتی دموکراتها از جمله باراک اوباما بر اصولی همچون چندجانبهگرایی، ائتلاف با متحدان اروپایی، تاکید بر ارزشهای لیبرالی، پایبندی به تعهدات ایالات متحده در سطح جهانی، بازگشت به معاهدات بین المللی و ... تاکید داشته باشد.
در ایران مقامات و مسئولان دولتی نیز از شکست دونالد ترامپ ابراز خوشحالی کرده و خواستار بازگشت آمریکا به تعهدات بین المللی از جمله برجام شده بوده اند. البته دقیقاً در حال حاضر مشخص نیست دولت آینده آمریکا چه تدبیری در قبال برجام در پیش خواهد گرفت. تا به امروز نه بایدن و نه مشاوران و اطرافیان وی، از بازگشت کامل و بدون قید و شرط به توافق هستهای سخن نگفته اند. آنها معمولاً از لزوم رسیدن به توافقی قویتر و بهتر، مذاکره بر سر مسائل موشکی و هستهای، دائمی شدن محدودیتهای برجام و ... سخن گفتهاند.
در مقابل ایران همیشه تاکید داشته حاضر نیست درباره توافق هستهای، مذاکره جدید انجام دهد و مفاد و محتوای آن را تغییر دهد.
حدود یک هفته قبل، محمدجواد ظریف در مصاحبه با شبکه خبری سیبیاس و پیش از برگزاری انتخابات آمریکا اذعان داشت هر نتیجهای در انتخابات ایالات متحده رقم بخورد، ایران تحت هیچ شرایطی حاضر به مذاکره مجدد درباره برجام نخواهد بود.
البته فارغ از بحث برجام، مهم جهتگیری کلی سیاست خارجی ایران در قبال تحول اخیر آمریکاست. در دولت حسن روحانی با دولت دموکرات باراک اوباما، ارتباطات و تعامل نزدیکی برقرار شد و دو دولت به طور بیسابقهای در چهل سال جمهوری اسلامی ایران مذاکرات متعددی انجام دادند.
حتی برخلاف اصل حکمت، عزت و مصلحت در سیاست خارجی ایران، بطرز عجیبی روابط ایران با کشورهای شرق آسیا بخصوص چین با مشکل مواجه شد. بر این اساس عدم استقبال مناسب از سفر شی جی پینگ، رییس جمهوری چین به ایران در سال 2016 بارها مورد انتقاد قرار گرفت.
از نگاه دولتمردان اعتدالی تا پیش از خروج آمریکا از برجام و ناامیدی از اروپاییها، گسترش ارتباطات و تعاملات با چین می توانست به معنای پشت کردن به غربیها تفسیر و تعبیر شود. به همین دلیل دولت روحانی از هر اقدامی که احیاناً میتوانست به معنای دوری از آنها باشد اجتناب میکرد.
با خروج آمریکا از برجام عملاً تئوری دولت اعتدالی زمینگیر شد و طرح جایگزینی نیز برای آن اندیشیده نشد. متعاقب آن شرکتهای غربی که تا آن زمان سرمایهگذاری خاصی هم انجام نداده بودند به سرعت ایران را ترک کردند. اعمال سیاست فشار حداکثری که با سکوت و همراهی اروپاییها اجرایی شد گامی در راستای مهار و تحمیل شروط دوازده گانه آمریکا به ایران بود. بنابراین باید گفت سیاست نگاه به غرب و گذاشتن تمامی تخممرغها در سبد برجام، عملاً موجب ایجاد چالشهای اساسی برای ایران شد.
در حال حاضر خوشحالی اصلاحطلبان و دولتمردان اعتدالی از روی کار آمدن جو بایدن دوباره این تصور را بوجود آورده که احتمالاً عدهای از تصمیمگیران در پی بازگشت به نگاه به غرب می باشند. بدون شک در دستور کار گرفتن یک تجربه شکست خورده می تواند تبعات و پیامدهای ناگوار بیشتری این بار به همراه داشته باشد.
البته ایران طی یک یا دو سال گذشته تلاش کرد تعاملات و ارتباطات نزدیکی با برخی کشورهای همسایه، روسیه و علی الخصوص چین برقرار سازد که ضرورت دارد در راستای تامین منافع ملی چنین مسائل و تدابیری پیگیری شوند.
بنابراین منطق و عقلانیت ایجاب میکند دولت روحانی در ماههای باقیمانده و در ادامه آن دولتی که قرار است در سال آینده و بعد از انتخابات ریاست جمهوری 1400 بر سر کار آید تمام تلاش خود را جهت تامین منافع ملی به شیوهای معقول و منطبق با اصول جمهوری اسلامی داشته باشد و از نگاهها و سیاستهای غربزده که استقلال ایران را قربانی میکند.
«الف»