تاجگردون، دلاویز، امامی و مدیرعامل فراری بانک سرمایه
غلامرضا تاجگردون، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس را که این روزها موضوع تایید و ردصلاحیتش در انتخابات مجلس خبرساز شده، در فضای سیاست و رسانه به عناوین مختلفی میشناسند. یکی از پررنگترین نکاتی که درمورد او مطرح است، مهرهچینی و جاگذاری مدیران مختلف در بدنهی دستگاهها و شرکتهای مختلف از سوی اوست. به تنها یکی از این موارد که در پروندههای مورد بررسیام با آن مواجه شدم میپردازم.
نسیم آنلاین : میلاد گودرزی: غلامرضا تاجگردون، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس را که این روزها موضوع تایید و ردصلاحیتش در انتخابات مجلس خبرساز شده، در فضای سیاست و رسانه به عناوین مختلفی میشناسند. یکی از پررنگترین نکاتی که درمورد او مطرح است، مهرهچینی و جاگذاری مدیران مختلف در بدنهی دستگاهها و شرکتهای مختلف از سوی اوست. به تنها یکی از این موارد که در پروندههای مورد بررسیام با آن مواجه شدم میپردازم.
علیرضا حیدرآبادیپور از مدیران وقت بانک سپه، در سال۹۰ رئیس هیئت مدیره شرکت «پترو امیدآسیا» (بازوی نفت و گاز شرکت سرمایهگذاری امید، متعلق به بانک سپه) میشود. هیئتمدیرهای که یک عضو دیگر هم دارد: غلامرضا تاجگردون. شاید این گره خوردن بانک سپه و نفتوگاز، حیدرآبادیپور و تاجگردون را برای اولین بار به هم میرساند.
حیدرآبادیپور بعدها مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری آتیه صبا (هلدینگ متعلق به صندوق بازنشستگی) میشود و تعاملی با بانک سرمایه انجام میدهد که به گفتهی نماینده دادستان در دادگاه بانک سرمایه، یک مدل فساد که بعدها بسیار تکرار میشود، در اینجا برای اولین بار کلید میخورد.
درخواست ضمانتنامه بانکی از بانک سرمایه، خرید و صادر کردن قیر با این ضمانتنامهها و طلبکار شدن شرکت ذینفع (فروشنده قیر) از بانک. مدلی که بارها و بارها توسط شبکه سیدمحمد امامی در بانک سرمایه تکرار میشود. آتیهصبا در مرداد ۹۴ و با مدیریت حیدرآبادیپور از بانک سرمایه درخواست ۳۰ میلیارد تومان ضمانتنامه به ذینفعی شرکت هرمز پاسارگاد میکند و به این ترتیب از هرمز پاسارگاد قیر خریداری کرده و صادر میکند. بگفته نماینده دادستان، آتیه صبا با یکی از شرکتهای امامی (شرکت نفت و گاز سرمایه) قرارداد گارگزاری بسته و صدور و فروش قیر توسط تیم امامی انجام میشود. به این ترتیب بانک سرمایه به هرمز پاسارگاد بدهکار میشود و در این میان پول حاصل از صادرات قیر به جیب متقاضی، یعنی امامی میرود.
شرکت هرمز پاسارگاد، زیرمجموعه شرکت نفت پاسارگاد، بزرگترین تولیدکننده قیر در خاورمیانه و متعلق به شستا و صندوق بازنشستگی کشوری است. در آغاز دولت یازدهم، محسن دلاویز بعنوان مدیرعامل نفت پاسارگاد منصوب میشود. محسن دلاویز، برادرِ احسان دلاویز، یکی از محکومین پرونده بانک سرمایه است. برادرانی که در شایعات رسانهها بعنوان خواهرزادههای تاجگردون شناخته میشوند. موضوعی که احسان دلاویز آن را رد کرده و در یکی از آرای دادگاه بانک سرمایه نیز، تاجگردون پسردایی دلاویزها معرفی شده است.
تا اینجای کار سیدمحمد امامی از طریق حیدرآبادیپور و آتیه صبا، یک ضمانتنامه از بانک سرمایه دریافت کرده و از نفت پاسارگاد قیر خریده و صادر کرده است. مدل جواب داده و حالا گام بعدی رقم میخورد.
بهمن۹۴، حیدرآبادیپور، مجری این طرح پایلوت، مدیرعامل خود بانک سرمایه میشود. نماینده دادستان در دادگاه بانک سرمایه درباره این انتصاب خطاب به احسان دلاویز، متهم پرونده، میگوید: «همان آقایی که قوم و خویش شما و صاحب منصب است، بیاید و توضیح بدهد چرا حیدرآبادی را به بانک سرمایه تحمیل کرد... احسان دلاویز با کمک آن فرد صاحب منصب سیدمحمد امامی را پشتیبانی میکردند تا اهداف خود را اجرا کند.» در دادنامه دادگاه برای هادی رضوی و احسان دلاویز، از این «قوم و خویش صاحب منصب» احسان دلاویز رمزگشایی شده است: غلامرضا تاجگردون. در بخشی از این دادنامه آمده است: «احسان دلاویز با کمک آقای تاجگردون نماینده مجلس که پسردایی ایشان بوده و همچنین محسن دلاویز مدیرعامل شرکت قیر پاسارگاد و اشخاص دیگری آقای سیدمحمد امامی را پشتیبان نموده تا اهداف خود را اجرا نمایند.»
پس تا اینجا حیدرآبادیپور پس از اجرای موفقیتآمیز یک پروژهی «قیر - ضمانتنامه»، با تحمیل تاجگردون، مدیرعامل بانک سرمایه میشود و پس از آن اتفاقات مشابه مختلفی رخ داده و شبکه سیدمحمدامامی با همین مدل «قیر - ضمانتنامه»، چندصدمیلیاردتومان به جیب زده و از کشور خارج کردهاند که درجای خود، بزودی مفصل به ابعاد آن خواهیم پرداخت.
نماینده دادستان در یکی از جلسات دادگاه بانک سرمایه، از یک هدیهی ویژه از سوی امامی به احسان دلاویز هم پردهبرداری میکند. خودروی پورشهای که از سوی یک واردکننده خودرو بنام مهدی محمدی به دلاویز تحویل شده است. نماینده دادستان میگوید: «مهدی محمدی در اقرارهای خود گفته است که امامی خودرویی را برای رشوه به دلاویز خریداری کرد که این رشوه بابت دلالی یکی از بستگان دلاویز بود که کارهای سیاسی انجام میداد. محمدی گفته که هیچ پولی از دلاویز دریافت نکرده است. شاید این هدایای آقای امامی بابت آن فردی است که در مجلس مینشیند.» در دادنامه رضوی و دلاویز و ذیل اعترافات مهدی محمدی، نام این فرد مجلس نشین، ذکر شده: غلامرضا تاجگردون!
قصهی سیدمحمد امامی و بانک سرمایه مفصل است، در اینجا قصد ورود به جزئیات آن را نداشتم. حرف و حدیثها پیرامون خود غلامرضا تاجگردون نیز بسیار است. از سینمای درحال ساخت گچساران و حامی مالی آن گرفته تا دیگر مسائل غیرمرتبط به پرونده بانک سرمایه. در اینجا فقط تلاش کردم یک انتصاب و حواشی و ابعاد آن را بررسی کنم.
حیدرآبادیپور تنها یکی از چندین و چند مدیری است که انتصاب آنها به غلامرضا تاجگردون نسبت داده شده است. مدیرعاملی که سهم جدیای در فساد ۱۴هزار میلیاردی بانک سرمایه داشته و همینک متواری و در اسپانیاست. خاطرم هست در یکی از جلسات دادگاه بانک سرمایه، وکیل تسخیری حیدرآبادیپور گفت «ایشان جرمی مرتکب نشده و الان هم چون ترسیدهاند، از کشور خارج شدهاند!» قهرمانی، نماینده دادستان هم در واکنش گفت: «در خصوص حیدرآبادیپور، مطالب اساسی وجود دارد. ای کاش نمیترسید و از کشور خارج نمیشد، شاید هم به دستور برخیها رفته...»
نمیدانم جزئیات اطلاعات و مستندات پرونده بانک سرمایه، درمورد آقای تاجگردون، به شورای نگهبان رسیده یا نه! اگر رسیده و با این وجود ایشان تأیید شده که وامصیبتا! اگر هم نرسیده که مجدداً وامصیبتا! اما من به یک شورای نگهبان ۸۰میلیونی معتقدم که میتواند راهگشا باشد. تاجگردونها در این شورا باید ردصلاحیت شوند.