وحید ارشدی در گفتوگو با نسیم آنلاین مطرح کرد
استراتژی نگاه به غرب دولت، فعالان اقتصادی را شرطی کرده است
عضو هیئتعلمی گروه اقتصاد پژوهشکده مطالعات اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: بازدهی بالای بخشهای موازی صنعت، قوانین و مقررات دست و پا گیر، فضای نامطلوب تأمین مالی و نداشتن الگوی توسعه صنعتی چالشهای بخش صنعت کشور است
نسیم آنلاین ؛ ساحل عباسی: صنعت بخش مهمی از اقتصاد کشور به شمار میرود بخشی که پیشرو بودن آن موجب تحرک و پویایی و رشد اقتصادی سایر بخشها میشود اما علیرغم داشتههای ایران اعم از منابع انسانی تا نیروی کار و نخبگان و مواد معدنی و منابع طبیعی چرا ظرفیتها به خوبی استفاده نمیشود موضوع گفت و گوی ما با وحید ارشدی اقتصاددان و عضو هیئتعلمی گروه اقتصاد پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد است که در ادامه توضیح داده شده است .
بخش صنعت کشور در سالهای گذشته بیشتر از کدام چالشها رنج برده است؟بخش صنعت به عنوان یک بخش مولد از منظر تنوع زیر بخشها و تنوع نهادهای مرتبط و تنوع سیاستها و سیاستگذاریها بسیار گسترده است. وضعیت این بخش تابعی از کمیت و کیفیت منابع نقدینگی در اختیار آنها، کمیت و کیفیت منابع سرمایهای و نیروی کار، کمیت و کیفیت سیاستها و سیاستگذاریها، کمیت و کیفیت بازارها و فضای کسب و کار است. قوانین و سیاستهای مالیاتی، تعرفهای، ارزی، بیمه و تأمین اجتماعی و...هر کدام به سهم خود بخش صنعت را تحت تأثیر خود قرار میدهند.
در چند دهه گذشته صنعت با چالشهای مختلفی روبرو بوده و مسیری روان و کم اصطکاک پیش روی صنعتگران نبوده است. حلقههای پیشینی و پسینی بخش صنعت تحت مدیریت ناکارآمد و بیثباتی مدیریتی و سازمانی ، فضای انحصاری و بازارهای غیررقابتی ، قوانین و مقررات دست و پاگیر و قوانین ناکارآمد، بازدهیهای بالای بخشهای موازی اقتصاد، فضای نامطلوب تأمین مالی و نیز نداشتن الگوی توسعه صنعتی که نخبگان، مسئولین و صنعتگران روی آن اجماع داشته باشند دچار اختلالات قابلتوجهی شده است که بخش صنعت را از قابلیتهای بالقوه خود فاصله بسیار زیادی داده است. همافزایی این نارساییها و ناکارآمدیها و تحمیل تحریمها و مشکلاتی همچون بیماری کرونا و تبعات آنها اهل صنعت را با چالشهای متعددی روبرو کرده که انگیزه اهالی صنعت را تحتالشعاع خود قرار دهند .
دولت آقای روحانی در بخش اقتصادی و صنعت چه راهبردی را دنبال کرده که از نظر شما غلط بوده است؟
نگاه بخشی و نه شبکهای دستگاههای مختلف و غلبه دادن منافع بخشی بر منافع ملی اجازه رفع مشکلات ساختاری را به مدیریت اقتصادی کشور نمیدهد. عدم امکان برنامهریزی برای تولید در آینده و تصاحب بازارها و عدم امنیت اقتصادی و بالا بودن هزینههای مبادلاتی، قدرت ریسکپذیری را کمتر کرده است. به نظر من تنها و بزرگترین مشکل دولت فعلی نگاه به بیرون از مرزها، شرطی کردن فعالان اقتصادی و عدم اهتمام جدی به بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی برای رفع مشکلات ساختاری بوده است ولیکن عمده مشکلات بخش صنعتی ما متعلق به این دولت نیست .
راهکاری برای پویایی بخش صنعت کشور داریم؟به نظر میرسد برای رهایی از این وضعیت باید بخشهای صنعت مانند بخش مسکن و خودرو و گردشگری و مواد غذایی به عنوان بخشهای پیشران شناساییشده و مسیر ورود نقدینگی را از طریق بازار سرمایه و از طریق بانکها برای تولید بخش صنعت روان کنند. در کنار آن مجلس با جسارت کامل به اصلاح قوانین کار و بیمه و تأمین اجتماعی و نیز قوانین پولی و بانکی و نظارت فعالانه و مؤثر بر اجرای قوانین متعدد رفع موانع تولید همت گمارد. در همه مراحل نیز نیاز است تا اهالی صنعت و نهادهای مرتبط و نیز متخصصین دانشگاهی که منافع ملی را بر منافع بخشی ترجیح میدهند مشارکت فعالانه و مؤثر داشته باشند. نهادی مانند مجلس باید برای تحقق مشارکت، مکانیسمهای انگیزشی ایجاد کنند. دیپلماسی فعالانه برای نفوذ به بازارهای متعدد مانند بازار آفریقا و نیز بازار کشورهای همسایه بهویژه عراق و افغانستان و پاکستان و ... به صنعتگران ما کمک شایانی خواهد کرد. نیاز به عزم جدی و نگاه شبکهای و فرابخشی دارد .
دستگاههای دولتی و حتی رسانهها برای رشد صنعت کشور و ارتباط بیشتر با دانشگاهها و مراکز صنعتی دنیا چه راهبردی را باید دنبال کنند؟برای ورود و نفوذ به هر کشوری شناخت لازم است. ابزار شناخت هم متنوع و متعدد است اما ابزار شناخت زبان کشورهای هدف و آمار و اطلاعات از بازارها و افزایش رفتوآمدها و آگاهی به قوانین و مقررات سایر کشورها برای شناسایی ظرفیتها مسیر نفوذ اقتصادی به بازارها را باز میکند. رسانه ملی و وزارت خارجه در شناساندن ظرفیتها به صنعتگران ما نقش مهمی میتواند ایفا کند. شبکه افق این نقش خود را در شناساندن ظرفیتهای آفریقا به خوبی ایفا کرد که باید فراگیرتر شود. امروز با فقر تجار زبانشناس مواجهیم. تمرکز آموزشی ما روی انگلیسی بوده است و این در حالی است که قدرتهای اقتصادی در حال جابجاییاند. امروز زبان چینی روسی و... برای تجار ما بسیار مهم هستند. کشورهای سلطهگر ابزار خود را برای نفوذ شناختهاند ولی ما فاصله زیادی با آنها برای بهرهگیری از ظرفیتهای بینالمللی در جهت منافع ملی خود داریم. تا ابزارها را نداشته باشیم هزینههای مبادلاتی برای انتخابها و تخصیص منابع به کشورهای مختلف بالاست و انگیزه کسب منافع از سایر کشورها کم .
مهمترین مشکلی که در عرصه داخلی اقتصاد وجود دارد حول چه محوری است؟ما در داخل هم با مشکل ابزاری مواجهیم مثلاً در حوزه مسکن نمیدانیم چه تعداد مسکن خالی است و برای چه خالی است. مردم هم بهراحتی اطلاعات صحیح در اختیار دولت قرار نمیدهند. اعتماد و سرمایه اجتماعی پایین است. وقتی دانش اطلاعات و آمار به موضوعی کم باشد منابع هرز و تلف میشوند. ما نمیدانیم در سال چقدر گردشگر زیارتی و سیاحتی داریم. بنابراین بدون داشتن خط کش سیاستگذاریها قابل اتکا نیست. باید نهضت تولید داده اعتماد زا برای هر صنعتی شکل گیرد. اگر به خوبی ابزارها تهیه و به کار گرفته شوند سیاستها هم به خوبی قابل هدایت و نظارت میشوند .