تحلیل "فارین پالیسی ژورنال" از شکل گیری داعش؛
برای شکست داعش، غرب خاورمیانه را ترک کند
"فارین پالیسی ژورنال" نوشت: تفکرات داعشی در غرب تولید شده و این گروه ماحصل سیاستهای غرب در خاورمیانه است، سیاستمداران غربیبه جای پذیرش مسئولیت اتفاقات پیش آمده، دلیل وجود گروههایی مانند داعش را به موضوعات بیربط مانند اسلام ارتباط میدهند.
گروه بین الملل « نسیم آنلاین »- رمزی بارود، کارشناس و تحلیلگر سرشناس در مطلبی در نشریه فارین پالیسی ژورنال نوشت:
من در سال 1999 از عراق بازدید کردم. در آن زمان نیروهای به اصطلاح "جهادی" که از اصول "جهادگرایی" پشتیبانی میکردند، وجود نداشتند. در حومهی شهر بغداد یک اردوگاه آموزش نظامی، نه برای القاعده، بلکه برای نیروی طرد شده و فتنهجوی "مجاهدین خلق" که با منابع نظامی و مالی دولتهای خارجی قصد براندازی جمهوری اسلامی ایران را داشتند، وجود داشت.
در آن زمان صدام حسین، رئیس جمهور وقت عراق، از این گروه تبعید شده برای تصفیه حساب با رقبایش در تهران، استفاده میکرد. عراق پس از آن سالها، به سختی کشوری آرام تلقی میشد و بیشتر بمبهایی که در این کشور منفجر میشدند، آمریکایی بودند. در واقع وقتی عراقیها از تروریسم صحبت میکردند، منظور آنها، تروریسم آمریکایی بود.
اندک اندک، بمبگذاریهای انتحاری تبدیل به یک رویداد روزانه در این کشور شد و بلافاصله پس از حمله آمریکا به افغانستان در سال 2001 و به دنبال آن حمله به عراق در سال 2003، درهای جهنم به روی این منطقه گشوده شد.
سربازان آمریکایی در افغانستان
* تجاوز آمریکا عامل افزایش عملیات های انتحاریطبق اطلاعات درج شده در سایت خبری واشنگتن پست که توسط کارشناسان دولت آمریکا جمعآوری شده بود، طی 25 سال قبل از سال 2008، تعداد 1840 مورد حمله انتحاری صورت گرفته و 86 درصد این حملات پس از حمله آمریکا به افغانستان و عراق روی دادهاند. در واقع، بین سالهای 2001 و 2008 که این مقالات منتشر شده، 920 حمله انتحاری در عراق و 260 حمله در افغانستان انجام شده است.
چهره واقعی این امر زمانی خود را نشان داد که در سال 2010 دانشگاه شیکاگو، اطلاعات جزئیتری را در این رابطه تحت عنوان "امنیت و تروریسم" منتشر کرد، که بر اساس آن ، بیش از 95 درصد حملات انتحاری در پاسخ به اشغال این مناطق توسط دولتهای خارجی بوده است.
رابرت پیپ در قسمت سیاست خارجه عنوان کرد: با اشغال افغانستان و عراق توسط آمریکا، تعداد حملات انتحاری در خاورمیانه افزایش چشمگیری یافت، به طوریکه از 300 حمله در بین سالهای 1980 تا 2003 به 1800 حمله طی سالهای 2004 تا 2009 رسید.
در این مقاله، همچنین نتیجهگیری شد که بیش از 90 درصد از حملات انتحاری سراسر دنیا ضدامریکایی هستند. همچنین اکثر تروریستهای انتحاری در مناطقی به دنیا آمدهاند که نیروهای اشغالی در آن حضور دارند، به همین دلیل است که 90 درصد مهاجمان انتحاری در افغانستان، خود افغانها هستند.
وقتی در سال 1999 از عراق دیدن کردم، القاعده فقط نامی در اخبارهای عراقی بود و به گروهی از مبارزانی که در افغانستان فعالیت میکردند، نسبت داده میشد. در ابتدا، آنها به عنوان مبارزان متحد عربی شناخته شدند که در برابر حضور شوروی در این کشور (افغانستان) به وجود آمده بودند. در آن زمان کسی این گروه را به چشم یک تهدید امنیتی جهانی نمینگریست.
سالها پس از بیرون رفتن نیروهای شوروی از افغانستان در سال 1988، القاعده به یک پدیدهی جهانی تبدیل شد. پس از حملات 11 سپتامبر 2001 ، و به دنبال آن، واکنشهای غلط دولت امریکا مبنی بر حمله به کشورهای خاورمیانه، شرایط مساعدی برای خشونتها و ترورهایی که این روزها با آن روبهرو هستیم، به وجود آمد.
* داعش به دنبال حضور آمریکا شکل گرفتدر زمان کوتاهی پس از حمله آمریکا به عراق، القاعده بر عراق که غرق در خون بیش از هزاران نفر بود، سایه افکند. به سختی میشود از زمان شکلگیری داعش صحبت کرد، این گروه، که یکی از مرگبارترین گروههای تروریستی است، از القاعده، که خود نتیجه حمله آمریکا به کشورهای خاورمیانه میباشد، به وجود آمد.
داعش از اتحاد چندین گروه مبارز در اکتبر سال 2006 شکل گرفت. این گروه از اتحاد القاعده در بین النهرین با گروههای "شورای مجاهدین عراق"، "جند الصحابه" و "دولت اسلامی عراق" شکل گرفت.
داعش از آن زمان در اشکال مختلف وجود داشته است، اما از زمان جنگ سوریه، که شرایط برای رقابتهای منطقهای هموارتر شد، این گروه با چهرهای خشن و وحشتناک و با اهداف تروریستی پا به صحنه گذاشت. داعش از یک گروه مجازی با عقاید فکری، به گروهی دارای خاک، ذخایر نفتی و حکومت نظامی تبدیل شد.
فراموش کردن این واقعیتها، سادهتر از ریشهیابی دلایل وجود این حجم از خشونت در خاورمیانه که به دخالت کشورهای خارجی در این منطقه برمیگردد، است. از سویی دیگر، روشن کردن واقعیات مربوط به شکلگیری داعش در خاورمیانه، برای برخی از افراد هزینهبر خواهد بود. برای بسیاری از مفسران و سیاستمداران غربی، راه امنتر و آسانتر از پذیرش مسئولیت اتفاقات پیش آمده، این است که دلیل وجود گروههایی مانند داعش را به موضوعات بیربط مانند اسلام ارتباط دهند.
ساکنان محلی به تخریب منازل و روستاهای خود می نگرند
من به حال محققانی که پس از سالها تلاش و بررسی، دلایل وجود گروههایی مانند داعش را به دین و آخرزمان ربط میدهند، تاسف میخورم، این امر، عدم مشاهده واقعیت از سوی این کارشناسان را نشان میدهد. سوالی که در اینجا پیش میآید این است که این نوع تجزیه و تحلیل چه سودی دارد؟
مداخلات نظامی و سیاسی آمریکا در کشورهای مختلف همواره با دخالت در سیستم آموزشی آن کشورها همراه بوده است. جنگ افغانستان نیز با جنگ با مدرسهها و علمای سرکش همراه بود. مهم اینکه، این اعمال نتایج معکوسی به همراه خواهد داشت، چراکه باعث به وجود آمدن نوعی حس تهدید شدن و مورد اجحاف قرار گرفتن برای میلیونها مسلمان را در سراسر دنیا به همراه دارد.
* "داعش" فقط یک نام استداعش فقط یک نام است که میتواند در هر زمانی به چیزی کاملا متفاوت تبدیل شود و تاکتیکهای آن نیز میتواند بر حسب زمان و موقعیت تغییر کنند. همچنین، ممکن است پیروان داعش، به هر وسیلهای اعم از کمربندهای انتحاری، اتومبیلی مملو از مواد منفجره، حتی یک چاقو و یا یک کامیون با سرعت زیاد، خشونت خود را ابراز کنند.
موضوعی که واقعا اهمیت دارد این است که داعش به یک پدیده تبدیل شده است. یک ایده که نه تنها به یک گروه خاص محدود نمیشود، بلکه نیاز به عضویت رسمی و تجهیز شدن مالی و تسلیحاتی نیز ندارد. این امر با اینکه حقیقتی تلخ است، میتواند در برخوردی عاقلانه با مسائل، کلیدی برای حل معمای مبارزه بر علیه داعش باشد.
وقتی که راننده کامیون فرانسوی-تونسی به سرعت از روی مردمی که در خیابان نیس مشغول جشن گرفتن بودند، عبور کرد، پلیس فرانسه به سرعت وارد عمل شد تا ارتباطی میان این حمله تروریستی و داعش و یا گروه نظامی دیگری، پیدا کند. هیچ سرنخی در ابتدا میان این دو پیدا نشد اما با این حال فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه، نظر خود را برای عکس العمل نظامی این کشور اعلام کرد.
مواضع فرانسه پس از حمله انتحاری مورد بحث بیهوده و بیتدبیر بود و سوال اینجاست که این بی گدار به آب زدنهای ارتش فرانسه، چه سودی برای این کشور در سالهای اخیر داشته است؟ این سوال در شرایطی مطرح میشود که لیبی به مکانی پرآشوب که در آن داعش کنترل شهرها را بدست گرفته، تبدیل شده است و عراق و سوریه نیز به مکانهایی با اتفاقات خشونتبار تبدیل شدهاند.
* عملیات "گربه وحشی" فرانسه، سرپوشی برای تجاوز به مالیپپه سامبا کین، در مقالهای که برای الجزیره نوشته بود، واقعیتهای وحشتناکی که پس از اشغال مالی توسط دولت فرانسه در ژانویه 2003 اتفاق افتاد را بازگو کرد. عملیات "گربه وحشی" که توسط دولت فرانسه صورت گرفت تبدیل به " عملیات بارخان" شد و نه تنها مالی به کشوری آرام تبدیل نشد، بلکه نیروهای فرانسوی نیز این کشور را ترک نکردند.
بر اساس اظهارات کین، نیروهای فرانسوی نه تنها نیروهای آزادسازی نیستند، بلکه به نیروهای اشغالگر نیز تبدیل شدهاند. بر اساس منطقی که در بالا به آن اشاره شد، همه ما میدانیم که نیروهای اشغالگر خارجی چه تبعاتی ممکن است به همراه داشته باشند.
کین همچنین اظهارداشت: اهالی مالی همواره باید این سوال را از خود بپرسند که آیا ترجیح میدهند برای مدت زیادی با نیروهای جهادی مبارزه کنند، یا اینکه استقلال و خاک خود را به نفع گروهی که قصد راضی کردن گروههای وابسته به نیروهای اشغالگر را دارند، از دست بدهند.
با این حال دولتهایی مانند فرانسه، امریکا و بریتانیا به شانه خالی کردن از زیر بار این واقعیات ادامه میدهند . ا ین دولتها با قبول نکردن این امر که گروههایی مانند داعش، شروع سلسه مراتبی از خشونت هستند که معلول دخالتهای خارجی در کشورهای مختلف میباشند، ادامه خشونت در این مناطق را تسهیل میکنند.
* تفکرات داعشی در غرب تولید شده استنابودی داعش، نیازمند شکست تفکراتی است که باعث به وجود آمدن این گروه تروریستی شده است. همچنین نابودی این گروه، نیازمند شکست منطق و طرز فکر جورج بوشها، تونی بلرها و جان هاواردهای این دنیا است.
با اینکه اعضای داعش و پشتیبانان آنها گروهی به شدت خشن هستند، باید این نکته را بدانیم که آنها گروهی از جوانان خشمگین، طرد شده و تندرو میباشند که با اعمال انتقامی نفرت انگیز خود، به دنبال بهبود موقعیت درماندهی خود، حتی با وجود از دست دادن جان خود هستند.
بمباران پایگاههای داعش، شاید شماری از نیروی نظامی آنها را از بین ببرد، امّا؛ این بمبارانها در ریشه کن کردن ایدهای که موجب پیوستن هزاران جوان در سراسر دنیا به این گروه شده است، تأثیری نخواهد داشت.
این گروههای تروریستی، محصول طرز فکری هستند که نه تنها در خاورمیانه تولید نشده، بلکه منشاء اصلی آنها، بسیاری از شهرهای بزرگ غربی است.
داعش زمانی از بین میرود که رهبرانش جذابیت و توانایی خود را برای به خدمت گرفتن جوانانی که به دنبال انتقام یا پاسخ واقعی به مسائل هستند، از دست بدهند. واقعیات موجود نشان میدهد که راه حل جنگ تا کنون، راهکاری ناموفق بوده است. گفتنی است؛ تا زمانیکه جنگ در دستور کار سیاست بینالملل قرار داشته باشد، داعش نیز به حیات خود ادامه خواهد داد. به عبارت بهتر، برای از بین بردن داعش لازم است که جنگ و اشغال کشورهای خارجی پایان یابد.