محمد رستم‌پور

از لایوهای اینستاگرامی نترسیم!

کدخبر: 2351221

استقبال از لایوهای اینستاگرام و به ویژه استفاده سلبریتی‌ها و چهره‌های هنری و ورزشی برای گفتگوی رودررو با مخاطبین در روزهایی که همه محکومیم به خانه‌نشینی، افزایش پیدا کرده است. از سویی دیگر، بروز رفتارهای عجیب و بعضاً بیگانه با هنجارها و قواعد حاکم بر جوامع نیز با افزایش مشارکت کاربران شبکه‌های اجتماعی و بالا رفتن ضریب نفوذ این رسانه‌های تعاملی شدت گرفته است.

نسیم آنلاین ؛ محمد رستم‌پور: ابراهیم اصغرزاده، از دانشجویان فعال در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و از چهره‌های فعال اصلاح‌طلب که هم سابقه نمایندگی مجلس دارد و هم عضویت در شورای شهر تهران، در چندین نشست خبری و مصاحبه و مناظره در رد سیاست‌های روزنامه کیهان و به تعریض گفته است: «زمانی که ما در روزنامه کیهان بودیم، مردم برای خرید این روزنامه صف می‌بستند». این جمله عوامانه و عوامفریبانه نشان می‌دهد یک سیاستمدار ایرانی که سابقه فعالیت در حوزه‌های مختلف و از جمله عرصه فرهنگ داشته است، تا چه اندازه نسبت به فرهنگ و رسانه بیگانه است. هر بار او این جمله را گفته است، حتی در مناظره با حسین شریعتمداری، مدیرمسؤول کنونی روزنامه کیهان، کسی نبوده است بگوید آقای اصغرزاده فرهیخته و فهیم! زمانی که شما عضو شورای سردبیری کیهان بودید، خبری از این همه روزنامه و رسانه و تلویزیون نبود. در دوران انحصار روزنامه‌ها و در جوّ یکه‌تازی شما و دوستانتان در فردای انقلاب، رقیبی نبود که بخواهد خبر و پیام و تحلیل از غیر شما بگیرد.

اصغرزاده نماد نیست، نشانه هم نیست؛ مثالی است از اینکه باید هر واقعه یا رویداد را متناسب با فضا و متغیرهای خود شناخت و ارزیابی کرد. دورانی که در آن زندگی می‌کنیم، تنوع و تعدد رسانه‌ها آنقدر پرشمار و رنگارنگ است که حتی مفاهیمی همچون اعتبار یا محبوبیت رسانه تغییر کرده است. نباید پدیده‌های جهانی را بر اساس سیاست‌ها و برنامه‌هایی که در یک جغرافیای خاص و متأثر از یک اکوسیستم فرهنگی و هنجاری طراحی و اجرا می‌شوند، تفسیر کرد و مطلقاً بدان‌ها نسبت داد. مثل همین روزها که به دلیل شیوع جهانی کرونا، رسانه‌های فردی و فوری اقبال و اعتبار پیدا کرده‌اند. آیا می‌توان عدم خرید روزنامه‌ها در این شرایط غیرعادی را به عملکرد آن روزنامه‌ها و مطبوعات نسبت داد؟

استقبال از لایوهای اینستاگرام و به ویژه استفاده سلبریتی‌ها و چهره‌های هنری و ورزشی برای گفتگوی رودررو با مخاطبین در روزهایی که همه محکومیم به خانه‌نشینی، افزایش پیدا کرده است. از سویی دیگر، بروز رفتارهای عجیب و بعضاً بیگانه با هنجارها و قواعد حاکم بر جوامع نیز با افزایش مشارکت کاربران شبکه‌های اجتماعی و بالا رفتن ضریب نفوذ این رسانه‌های تعاملی شدت گرفته است. روزی نیست در توئیتر یا اینستاگرام و دیگر رسانه‌های اجتماعی، سلبریتی یا کاربری کار شگفت‌انگیز یا هنجارستیزی انجام ندهد تا اقبال و توجهی جلب کند. در جدیدترین اقدام، چند چهره اینستاگرامی نه چندان خوشنام مثل تتلو، ساشا سبحانی چند شب متمادی گفتگوی زنده اینستاگرامی یا لایو می‌گیرند و بعضاً از مخاطبین خود می‌خواهند اقدامات خلاف اخلاقی انجام دهند تا آنان و مخاطبینشان سرگرم شوند. عمده این سرگرمی‌های بی‌شرمانه حول مسائل جنسی می‌گذرد.

تحلیل و ارزیابی محتوای این گفتگوها و چرایی استقبال از این لایوها یک چارچوب چندوجهی نیاز دارد. اینکه برخی استقبال از این لایوها را رویکردهای صدا و سیما بدانند یا با تعریض و کنایه بخواهند این اتفاق را فقط و فقط به سیاست‌های فرهنگی جمهوری اسلامی نسبت دهند، نه تنها تقلیل مسأله که باید گفت انحراف از موضوع است. انحرافی که عامدانه و چه بسا کینه‌توزانه باشد. در اینکه هم سازمان حجیم و در برخی حوزه‌ها، به معنی واقعی کلمه ناکارآمد، در پرداخت به مسائل جامعه رویکرد جامع و فراگیری ندارد و بسیاری اوقات عامدانه و کودکانه مسائل و موضوعات را می‌بیند، تردیدی نیست. در اینکه سیاست‌های فرهنگی جمهوری اسلامی و نهادهای نظام از شوراهای عالی گرفته تا بازوهای اجرایی، بخشنامه‌ای و صوری و قشری کار می‌کنند، تردیدی نیست. اما اینکه همه انحرافات و اشکالاتی که بشر با آن مواجه است و به دلیل ارتباطی شدن جهان در جامعه ایران هم سرریز می‌کند، به آخوندها نسبت بدهیم، احمقانه است.

فکر اصغرزاده، رویکرد ارتجاعی به موضوع فرهنگ و رسانه است که در دهه شصت مانده و برخلاف آنچه تبلیغ می‌کند؛ دینداری را در ظاهر و اخلاق‌گرایی را در صرف مناسک می‌بیند. او توجه ندارد که زمانه تغییر کرده و رسانه نیز. رسانه باید ذائقه جامعه را منعکس کند اما ذائقه‌سازی نیز داشته باشد. لایوهای اینستاگرامی، زنگ هشدار را به صدا درنیاورده‌اند که بخواهیم گفتگوی دو چهره بدنام را رکوردگیری کنیم و بعد هم از شکست جمهوری اسلامی تیتر بسازیم. استقبال از لایوهای اینستاگرامی، قطعاً نشانه تغییر جامعه است؛ اما این استقبال دلایل ساده دیگری مثل نبود سرگرمی در ایام قرنطینه و استفاده بالای کاربران از گوشی‌های هوشمند نیز دارد.

علاوه بر این، چرا باید این همه لایو دیگری که افراد مختلفی در موضوعات متفاوت مثل مناظره‌های فکری، معرفی کتاب، چالش‌های ورزشی و هنری، آموزش و مهارت‌افزایی را نبینیم و تنها و تنها فحاشی و تتو و فضاحت‌های اخلاقی را ببینیم؟ آیا در دیگر جوامع حتی همین غربی که به شدت در فرهنگ و اخلاق و حتی سیاست مورد اشاره برخی سیاسیون و متأسفانه بعضی نخبگان ایران است، رکورد لایو در اختیار دو چهره ورزشی نیست؟ آیا لایو در آمریکا همه اخلاق و هنر و علم است و در ایران، همه گفتگوی جنسی و چالش سکسی؟ لایو اینستاگرام، یک نمونه جدید از رسانه است. از آن نترسیم و به قاعده بدان بپردازیم.

ارسال نظر: