عدالت مالیاتی بدون همراهی مردم ممکن نیست
تلاش برای تصویب قانون مالیات بر عایدی سرمایه بدون همراه کردن مردم به نتیجه نخواهد رسید
نسیم آنلاین؛ علیرضا مهری: بعد از کش و قوسهای فراوان طرح مالیات بر عایدی سرمایه در دستور کار مجلس قرار گرفت. این مالیات بر درآمدی وضع میشود که محصول فعالیت اقتصادی نیست. در واقع شهروندان با نگهداری سرمایههایی همچون ملک، خودرو، ارز و طلا و فروش آن با قیمتهای بالاتر درآمد کسب می کنند. تفاوت قیمت ایجاد شده در طول زمان همان عایدی است که نصیب صاحب سرمایه میشود. سالهاست که بسیاری با هدف کسب درآمد بدون دردسر اقدام به خرید سرمایه و معامله در این بازارها میکنند. به این مدل فعالیت در ادبیات عمومی سفتهبازی میگویند.
مالیات بر عایدی سرمایه به اعتقاد مدافعانش می تواند جلوی جریان ریشهدار سفته بازی در اقتصاد ایران را بگیرد. قادری عضو کمیسیون اقتصادی مجلس و یکی از مدافعان اخذ این مالیات معتقد است: «یکی از اهداف تصویب طرح مالیات بر عایدی سرمایه، هدایت سرمایهها به بازارهای مولد است و به طور قطع این طرح تاثیر بسزایی در توسعه هر چه بیشتر بورس، اقتصاد و بازارهای مولد خواهد داشت.»
منتقدان معتقدند اجرای این طرح در شرایط فعلی اقتصادی به ضرر مردم است و به رکود اقتصادی دامن میزند. پیمان مولوی، تحلیلگر اقتصادی و یکی از مخالفان اخذ این مالیات در گفتوگو با «جهانصنعت» گفت: «در اقتصادی که تورم ۴۵ درصدی دارد و چشمانداز تورم پایینتر ندارد، اخذ مالیات از افزایش ارزش داراییهای افراد با چه هدفی انجام میشود؟ دولت مالیاتی که از دارایی افراد میگیرد را قرار است در چه حوزههایی و برای چه منظوری هزینه کند؟ آیا قرار است عایدی دولت از این محل صرف جبران کسری بودجه شود و یا پیشرفت طرحهای عمرانی؟»
با این حساب باید به این سوال پاسخ داد که مردم کجای معادلهی مالیات ستانی هستند؟
جریانی در اقتصاد ایران، چند سالی است که پیگیر موضوع مالیات در اقتصاد ایران است. یکی از چهرههای شاخص این جریان احسان خاندوزی است. با ورود خاندوزی به مجلس، پیگیری برای وضع قوانین مالیاتی سرعت گرفت. مالیات بر عایدی سرمایه یکی از طرحهایی بود که پیش از پیروزی رئیسی در انتخابات و انتخاب خاندوزی به عنوان وزیر اقتصاد در مجلس پایهگذاری شد.
نشستن خاندوزی روی صندلی وزارت اقتصاد، روند مالیاتستانی را سرعت بخشید. تحول در سازمان امور مالیاتی آغاز شد. نتیجهی برنامه تحول در میزان مالیات اخذ شده بعد از روی کارآمدن دولت سیزدهم خودش را نشان داد. اعداد تحقق درآمد مالیاتی در ماههایی به بیش از 100 درصد رسید.
اما اثری از رشد درآمدهای مالیاتی در زندگی مردم دیده می شود؟ خیر
دو نوع نگاه میتوان به مالیات داشت. در یک نگاه مالیات یکی از منابع درآمدی دولت است. یعنی دولت برای اداره امور در کشور پول میخواهد و این پول را از مردم میگیرد. در اینجا دولت هرچقدر مالیات بیشتری بگیرد و سهم مالیات از سبد درآمدی دولت بیشتر شود موفقتر است. عامل محدودکننده توان پرداخت مالیات و وجود زیرساخت مالیاتستانی است. در یکسال گذشته به خصوص با انجام اصلاحاتی جلوی فرار مالیاتی گرفته شده و دولت مالیات بیشتری دریافت کرده است. اما در این مدل تنها با وجود دولت کارامد، مردم شیرینی افزایش درآمد مالیاتی دولت را حس میکنند. و در نبود دولت کارآمد صرفا پول بیشتر است که از جیب مردم برداشته می شود و دریافت مالیات از حدی بیشتر قابل تحمل نیست و با مقاومت مردم مواجه می شود.
در نگاه دوم هدف دولت صرفا افزایش درآمد خودش نیست. دولت با گرفتن مالیات و پرداخت یارانه به دنبال عادلانهتر کردن وضعیت اقتصادی است. در اینجا مهمتر از میزان مالیات، اقشاری هستند که از آنها مالیات اخذ می شود. هرچقدر این مالیات از داراترها اخذ شود و در قالب خدمت یا یارانه به جیب ندارترها بریزد موفقتر است. در این نگاه هم مالیات از جیب مردم برداشته میشود اما به خاطر عادلانهتر شدن اوضاع اقتصادی، اکثریت حامی آن خواهند بود. در این مدل بیشترین برداشت از جیب اقلیت دارا صورت میگیرد و حتی اگر دولت ناکارآمد باشد، اکثریت از عادلانهتر شدن اوضاع حمایت میکنند.
تیم خاندوزی صرفا از نگاه اول موفق عمل کرده است. یعنی درآمد مالیاتی افزایش یافته است و سهم نفت از سبد درآمدی دولت کمتر شده است. اما به واسطه ناکارآمدی موجود در نهاد دولت شیرینی آن توسط مردم حس نشده است.
از نگاه دوم تیم مالیاتی دولت عملکرد قابل دفاعی در یکسال گذشته نداشته است. با وجود مطالبه جدی برای مالیاتستانی از داراترین اقشار همچون پزشکان، از سوی سازمان امورمالیاتی اقدام جدی صورت نگرفته است. پیام این رفتار این خواهد بود که دولت تنها به دنبال درآمد بیشتر است و حاضر به هزینه دادن برای رسیدن به نظام عادلانهتر نیست. با وجود این پیام طبیعی است که مردم با دولت همراهی نکنند و تن به پرداخت مالیات ولو اندک ندهند.
به نظر می رسد مهم ترین مانع بر سر تصویب و اجرای طرح مالیات بر عایدی سرمایه، نه نظر کارشناسان مخالف بلکه مقاومت مردم است. بخش زیادی از جامعه که تا دیروز مالیات نمیدادند، امروز بابت فعالیت تجاری و اقتصادیشان مالیات میدهند اما نمیتوان انتظار داشت که هر سیاست مالیاتی جدید را بپذیرند و در برابر برداشت دولت از جیبشان واکنش نشان ندهند.
دولت و مجلس با ندیدنِ مسئلهی همراهی مردم، میتوانند این قانون را به تصویب برسانند اما در مرحله اجرا به بنبست خواهند خورد. عقبنشینی دولت در مواجهه با مقاومت بازیگران مالیاتی در نمونههای قبلی این پیشبینی را تایید میکند. مهمتر از این طرح، «غفلت از مردم» تبدیل به یک عرف در نظام تصمیمگیری کشور شده است. انبوه قوانینی که اجرا نمیشود و امکان اجرایی شدن هم ندارد ریشه در همین عرف دارد.
*عکس از شادا