راننده‌ی فرسوده

کدخبر: 2377337
خبرنگار:

اتوبوس‌های شرکت واحد می‌توانند شما را با سرعت بسیار کم، به همه جای شهر ببرند. این اتوبوس‌ها هزینه کمی از شما دریافت می‌کنند و در عوض باعث استهلاک کمر و گردن شما می‌شوند. در این اتوبوس‌ها هوای سرد، سردتر و هوای گرم به شدت داغ می‌شود و خود راننده‌ها اولین و بیشترین ضرر را می‌بینند.

نسیم‌آنلاین: قمار هم مثل هر حرفه دیگری مهارت‌های خاص خود را می‌طلبد. قماربازهایی معمولا متمایز حساب می‌شوند که چیزی برای از دست دادن ندارند. همیشه قبل از قمار شما مقداری از سرمایه خود را برای یک هدف دوطرفه وسط می‌گذارید؛ از دست دادن یا بیشتر بدست آوردن. گروهی که در این گزارش به روایت زندگی و صحبت‌های آن‌ها می‌پردازم به نوعی قماری بسیار طولانی را انتخاب کرده‌اند. راننده اتوبوس شدن قماریست که در مواردی به شما تضمین برد می‌دهد. شما شاید در پشت فرمان اتوبوس‌های قدیمی تهران پول زیادی دربیاورید ولی اگر به دلایل اقتصادی مجبور به ادامه‌ی طولانی این کار شوید، چیزهای بیشتری را از دست می‌دهید.

ساعت 10 صبح، حداقل همان حدود بود که رسیدم به پایانه اتوبوس‌رانی یکی از میدان‌های مهم غرب تهران. کسی نبود، حوصله نشستن و منتظر ماندن نداشتم، شروع کردم به پرس‌وجو کردن. بعد از چند دقیقه یک اتوبوس سفید رنگ آمد. قد راننده‌‌ی جوان متوسط بود و سبیل پرپشتی داشت.

تازه وارد این کار شده‌ام.  از چهار صبح کار شروع می‌شود، تا حدود 4 عصر. باقی ساعات، اضافه کار حساب می‌شود. اتوبوس‌های خصوصی روزی 17 ساعت کار می‌کنند. هنوز قرارداد دائم ندارم ولی بیمه هستم. راننده بودن در ذهن مردم توهین است. ساعت حرکت مرد سرخ‌چهره فرا رسید و فورا حرکت کرد.

کمی بالاتر اتوبوس دیگری آمد و ایستاد تا مسافران را سوار کند. مسن‌تر بود، پسرش انسانی خوانده بود و الان که این متن را می‌نویسم دیگر کنکورش را هم داده‌است. صحبت مفصلی شروع شد. شرکت واحد اتوبوس‌رانی همیشه دولتی بوده و بین نهادهای مختلف جابجا شده‌است. اول دست راهنمایی رانندگی بود، بعد به وزارت راه رفت و درآخر به شهرداری رسید. می‌دانی که راننده، کارگر حساب می‌شود. اکثرا هم چه قدیم و چه جدید از شهرستان آمده‌اند. سال‌ 1384 شرکت واحد را به شرکت‌های خصوصی سپردند البته با نظارت شهرداری. درآمد راننده‌های خصوصی هم وضع بهتری پیدا کرد. آن زمان‌ها، 16 سال پیش، این اتوبوس‌ها نو بودند و وضع ما خیلی از دولتی‌ها بهتر بود. راننده‌ها یک اتوبوس را در یک خط از یک شرکت خصوصی می‌خریدند و روی همان اتوبوس کار می‌کردند.  ماشین‌های خصوصی برای خود افراد بود و هست. آن سال‌ها چهاربرابر یک کارگر دولتی درآمد داشتیم. البته بیمه درستی نداشتیم و باید خودمان بیمه پرداخت می‌کردیم. دولتی‌ها بیمه هستند، ساعت کاری کمتری سرکار می‌روند و درآمد ثابت و امنیت شغلی دارند. حدود 15 دقیقه صحبت کردیم، ساعت حرکت راننده دوم شد و حرکت کرد.

کمی به سمت مرکز شهر آمدم. این ایستگاه تعداد زیادی اتوبوس رنگارنگ داشت. در میان قوطی‌های مستطیلی آبی و سبز و زرد، چند راننده داشتند با هم صحبت می‌کردند. ایستادم به گوش کردن. وضع اینجا بدتر بود، ماشین‌های خراب و خیلی قدیمی با مردانی سالخورده و مثل ماشین‌ها دارای مشکل. چند دقیقه بعد؛ سلام کردم و به شرط ذکر نشدن اسامی اشخاص و ترمینال صحبت شروع شد. در کل همه اتوبوس‌های شهری به نوعی دولتی هستند، شهرداری به همه اتوبوس‌ها گروه نظارت می‌کند ولی از جهت حقوق و بیمه و مالکیت، اتوبوس‌ها دودسته‌اند:

اتوبوس‌های فیدر: خط‌هایی که داخل شهر ایستگاه‌های زیادی دارند و  از مسیر عادی باقی ماشین‌ها حرکت می‌کنند فیدر هستند. در همه خیابان‌های شهر حضور دارند. مردم با 2000 تومان سوار می‌شوند و به هرجا می‌خواهند می‌روند. صندلی‌های خاکستری، خشک و سفت این ماشین‌ها قطعا شما را در صورت نشستن زیاد اذیت می‌کند. ایستادن زیاد هم که بدتر.

الان 16 سال است داریم با این اتوبوس‌ها کار می‌کنیم و به خرج افتاده‌اند. با این اتوبوس باید روزی 17 ساعت کار کنیم تا بتوانیم خرج خودمان را دربیاوریم. درآمد هر یک از افراد صاحب ماشین در شرکت‌های خصوصی بسته به خطی که درآن فعالیت می‌کنند متفاوت است. درآمد یک راننده مثلا در خط جمهوری تا بهارستان شاید حتی ماهی 60 میلیون هم باشد. خرج‌های ماشین هم با راننده است. به علاوه نوع برخورد مردم با این راننده‌ها معمولا خوب نیست. شرکت‌های خصوصی البته برای اینکه خطوط کم‌درآمدتر با مشکل مواجه نشوند به هر خطی نسبت به درآمدی که دارد سوبسید(یارانه) می‌دهند تا درآمد برابری داشته باشند.

Bus-Sahand+Taki

اتوبوس‌های دولتی: بی‌آرتی‌ها همه اتوبوس‌های دولتی هستند. اتوبوس‌های قرمزی که اکثرا وارداتی هستند و از چین به ایران آمده‌اند. در سال‌های اخیر وضعیت رفاهی این راننده‌ها خیلی از راننده‌های شرکت‌های خصوصی بهتر شده‌است. البته همه‌ی ماشین‌های دولتی چینی نیستند. اخیرا بدلیل ناتوانی شرکت‌های خصوصی در تأمین اتوبوس جدید برای جایگزین کردن اتوبوس‌های فرسوده، تعدادی اتوبوس از دولت وارد خطوط فیدر شده‌است. بجز بی‌آرتی‌ها، اتوبوس‌های سفیدی که ساخت ایران و متعلق به دولت هستند، همراه با راننده‌هایی که آن‌ها هم حقوق‌بگیر دولت هستند، به کمک خطوط فیدر آمده‌اند. این راننده‌ها صرفا راننده هستند و مالک ماشین دولت است. درآمد هر فرد که راننده ناوگان حمل و نقل عمومی است حدود 20 میلیون تومان است. به همراه بیمه و حقوق بازنشستگی. این افراد مثل کارگران دیگر استخدام و بیمه دولت هستند و از دولت حقوق کارگری می‌گیرند. حقوق بازنشستگی و تمام مزایای دیگری که کارمندان دولت دارند به این گروه هم می‌رسد.

اتوبوس بی آر تی

هرچند دقیقه یک اتوبوس می‌آمد و یکی دیگر می‌رفت. یکی دیگر از رانندگان قدیمی که 35 سال در این کار مشغول بود نزدیک من شد. تعارف کردم بنشیند و شروع به صحبت کردیم.

من چند وقتی هست که بازنشسته شدم ولی هنوز باید کار کنم. اصلا راننده اتوبوس بودن شغل سخت حساب می‌شود و بعد از 20 سال بازنشسته می‌شویم. حالا اگر کار نکنم نمی‌توانم خرج زندگی خودم را بدهم. اتوبوس‌های ما فرسوده شده‌اند و خرج خیلی زیادی روی دست رانندگان می‌گذارند. بیمه درستی ندارم و بعد از بازنشستگی هم باید هر روز 17 ساعت کار کنم. با اینکه عمل قلب باز کرده‌ام و توانایی کار زیادی ندارم چاره دیگری ندارم.

خلوت‌تر شد؛ با یکی از راننده‌ها که هنوز در ایستگاه بود همکلام شدم و سوالات باقی‌مانده در حوزه مسائل صنفی را پرسیدم. موها و محاسن سفید مرد جلب نظر می‌کردند.

ما هم مثل اکثر کارگران تشکل خاصی نداریم. برای پیگیری مشکلات باید برویم به شورای کار هر محل تا آنجا مسائل و مشکلات خودمان را مطرح کنیم. اینجا را اینطوری نبین که عده‌ای بی‌سواد دور هم جمع شدند و کار دیگری بلد نیستند بکنند. برخی از راننده‌ها حتی مدرک دانشگاهی معتبر دارند ولی بخاطر امنیت شغلی این کار و درآمد ثابتی که نمی‌شد با مدرک خود در کار دیگری کسب کنند وارد این کار شده‌اند.

این گروه سخت‌کوش و مهم

سوالاتم که تمام شد رفتم جایی که بتوانم مقداری فکر کنم. چند مسئله کلان وجود دارد که این گروه درگیر آن هستند. راننده‌هایی که به عنوان کارگر در هر دو بخش خصوصی و دولتی مشغول کار هستند مسائلی دارند که باید به آن‌ها رسیدگی شود. مسائل اتوبوس‌رانان مثل زباله‌گردی و قاچاق‌بری و بی‌خانمانی نبود که متاثر از آسیب‌های اجتماعی باشد، اصلا فضای این گروه به سمت آسیب اجتماعی کشش ندارد. معمولا مسائل این گروه به ناهنجاری منجر نمی‌شود پس توجه زیادی هم به مسائل این گروه نخواهد شد. در هر دو گروه خصوصی و دولتی، مشکلات ماشین‌ها و خیابان‌های تهران با فشار روانی مسافران جمع می‌شود و باعث فرسودگی تن و روح هر راننده می‌شود. عدم وجود یک سندیکا، صنفی هر نهاد مدنی دیگری که امور این گروه را پیگیری کند از دیگر مواردی است که آسیب مشترک هر دو گروه خصوصی و دولتی به شمار می‌آید.

راننده‌های دولتی تنها می‌توانند به حقوق بازنشستگی و درآمد خود معترض باشند و بجز این موارد وضعیت کاری باثبات‌تری نسبت به خطوط خصوصی دارند. بیمه بودن و قرار داد داشتن با دولت باعث می‌شود این گروه حتی به رغم مشکلات مطرح شده و درآمد کمتر از خطوط خصوصی وضعیت بهتری داشته باشند. علاوه بر این بدلیل مواجه بودن با یک کارفرمای واحد امکان اعتصاب و ایجاد مشکل در سرویس حمل و نقل عمومی توسط رانندگان دولتی بیشتر است.

در مورد شرکت‌های خصوصی ‌مهم‌ترین مسئله ناتوانی این شرکت‌ها در جایگزین کردن اتوبوس‌های قدیمی است. اتوبوس‌های قدیمی خرج زیادی برای بدن و جیب رانندگان می‌گذارند. امکانات ضعیف و نقص‌های فنی این اتوبوس‌های کهنه باعث مشکلاتی برای سلامتی این رانندگان می‌شود. علاوه بر این بیمه نبودن این افراد هم  در نوع خود مشکل و آسیب مهمی حساب می‌شود. پرداخت کردن بیمه خویش‌فرما جزو شرایط کار سخت حساب نمی‌شود. برای اینکه از حقوق بازنشستگی خود مطمئن باشید باید بیش‌تر از 20 سال کار کنید و این کار هرجه پیرتر بشوید سخت‌تر خواهد شد. در هر صورت وضعیت این گروه برای معمولی‌شدن هم نیاز به فعالیت‌های مدنی و صنفی دارد. این افراد بدلیل پراندگی در شرکت‌های مختلف و عدم وجود یک سندیکای واحد توانایی اعتراض و اعتصاب برای بهبود اوضاع رفاهی خود را ندارند. هر شرکتی برای خود چندخط جداگانه دارد و وضعیت رفاهی هر کدام با دیگری متفاوت است، از این جهت امکان یکپارچگی این گروه برای مشکل ایجاد کردن در چرخه حمل و نقل کشور بدون داشتن یک صنف فعال ضعیف‌ است.

* عکس از آژانس عکس تهران

ارسال نظر: