گزارش ویژه:: "خانه کشاورز" یا لانه فتنه!؟
مروری بر عملکرد ۱۴ ساله "خانه کشاورز" به رهبری "عیسی کلانتری" وزیر دولتهای سازندگی و اصلاحات، نشان میدهد این تشکل برخلاف نام و جهتگیری اعلامیاش، بیش از آنکه در خدمت منافع کشاورزان باشد، یک تشکل فعال سیاسی در خدمت اصلاحطلبان بوده است
گروه اقتصادی خبرگزاری «نسیم»: با گذشت 18 سال از پایان دولت سازندگی، وزرای این دولت کم کم از فضای رسانه ها دور می شوند و کمتر وزیری از این دوران حرفهای تازه ای برای گفتن دارد که رسانه ها به سراغ آن بروند. اما عیسی کلانتری پرسابقه ترین وزیر کشاورزی تاریخ ایران که 13 سال سکان وزارت کشاورزی را در چند دولت مختلف بر عهده داشته است، در این سالها همواره حضور پررنگی در صدر اخبار رسانه ها به خصوص رسانه های اصلاح طلب داشته است و ماهی نیست که یک سخن حاشیه ساز از این عضو قدیمی حزب کارگزاران سازندگی نشنویم.
عیسی کلانتری در سالهای پایانی دولت جنگ وزارت کشاورزی را از عباسعلی زالی گرفت و در دولت سازندگی هم توسط هاشمی به مجلس معرفی شد و با شعارهایی نظیر خودکفایی در محصولات اساسی کشاورزی رای اعتماد گرفت، تا دوره وزارت وی به ده سال برسد. با آغاز دولت اصلاحات وی بار دیگر به عنوان وزیر به مجلس معرفی می شود تا دوباره به عنوان وزیر کشاورزی انتخاب شود و به یکی معدود وزرایی تبدیل گردد که در سه دولت با تفکرات مختلف کار کرده است. با مطرح شدن موضوع ادغام دو وزارتخانه جهاد سازندگی و کشاورزی، رئیس دولت اصلاحات تصمیم می گیرد، محمود حجتی وزیر وقت راه و ترابری را برای وزارتخانه جدید تاسیس جهاد کشاورزی معرفی کند تا دوران سیزده ساله حضور کلانتری به عنوان وزیر به پایان برسد و پرسابقه ترین وزیر کشاورزی ایران دوران جدیدی را آغاز کند. برهه ای که فعالیت های سیاسی را که از دوران وزارتش آغاز کرده بود، پررنگ تر کرد. کلانتری عده ای از مدیران خود در وزارت کشاورزی و برخی از مدیران بازنشسته دولت های سازندگی و اصلاحات را در یوسف آباد تهران دور هم جمع می کند و با رایزنی که با وزارت کشور انجام می دهد، اقدام به تشکیل یک تشکل سیاسی با پوشش کشاورزی می کند.
تشکلی به نام خانه کشاورز که در ظاهر قرار است به ساماندهی وضعیت کشاورزی کشور بپردازد و طبق اساسنامه اش صدای این قشر از جامعه را به گوش مسئولین برساند، اما در واقع به فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی میپردازد. رئیس دولت اصلاحات هم برای دلجویی از کلانتری به دلیل عدم انتخاب وی به عنوان وزیر جهاد کشاورزی، کمک هایی را از طرف دولت برای راه اندازی این تشکل انجام می دهد، تا تشکل خیابان یوسف آباد تهران کار خود را رسما با برگزاری یک کنگره آغاز کند. اول تا سوم دی ماه 81 کنگره اول خانه کشاورز با حضور روسای دولتهای سازندگی و اصلاحات آغاز می شود. نکته حالب اینجاست که در این کنگره رسما اعلام می شود که خانه کشاورز یک تشکل سیاسی و صنفی است که قصد دارد به استیفای حقوق کشاورزیان بپردازد. دو سال بعد یکی از مدیرکلهای سیاسی وزارت کشور دوران اصلاحات رسما در نامه شماره 82766/43 مورخ 83.9.17 اعلام می کند که خانه کشاورز یک تشکل سیاسی محسوب میشود و هیچگونه ارتباطی با کشاورزان زحمتکش نداشته و فقط تشابه اسمی دارد.
این تشکل در انتخابات ریاست جمهوری 84 رسما از هاشمی رفسنجانی حمایت می کند و بعد از شکست هاشمی از احمدی نژاد و آغاز به کار دولت نهم خانه کشاورز وارد دوره جدیدی می شود. یکی از دشمنان قدیمی عیسی کلانتری یعنی محمدرضا اسکندری با رای اعتماد مجلس سکان وزارت جهاد کشاورزی را بر عهده می گیرد تا خانه کشاورز با نگاهی کاملا سیاسی انتقادها از وزارت جهاد کشاورزی را آغاز کند. اسکندری در همین زمینه می گوید: بعد از این که به وزارت جهاد کشاورزی رفتم متوجه شدم که در دوران اصلاحات کمک های نقدی فراوانی به خانه کشاورز انجام می شد، بنابراین تصمیم گرفتم این کمک ها را قطع کنم. اسکندری ماجرای اختلاف خود با کلانتری را به سال 68 مربوط می سازد که در آنجا در یکی از سفرهای استانی وزیر وقت کشاورزی صراحتا از وی انتقاد کرده بود.
کنگره دوم خانه کشاورز با حضور هاشمی رفسنجانی و همزمان با قطع شدن کمکهای دولتی به خانه کشاورز رنگ و بوی انتقادی از دولت به خود میگیرد و بالاخره در همین سال مرامنامه خانه کشاورز هم به تصویب می رسد تا بتواند وجهه حمایت از کشاورزی خود را حفظ کند.
خانه کشاورز و فتنه 88
با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری 88 خانه کشاورزی حمایت گسترده ای را از نامزد شکست خورده انجام می دهد، به گونه ای کلانتری در مصاحبه های متعددی با رسانه های اصلاح طلب و همچنین سخنرانی در شهرستانهای مختلف به نفع کاندیدای شکست خورده انتخابات 88 تنها راه نجات کشاورزی کشور را پیروزی فرد موردنظرش اعلام می کند. معروف ترین سخنرانی وی در زادگاهش ارومیه انجام می شود که وی اعلام می کند که اگر احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود همه ما باید چادر به سر کرده و از کشور خارج شویم. با آغاز به کار دولت دهم و در دوران غبار آلود فتنه 88 کنگره سوم خانه کشاورز در هفتم و هشتم بهمن ماه 88 برگزار می شود که بازهم سیاست حرف اول را در این کنگره می زند. سخنرانان این کنگره صراحتا از عبارت تقلب در انتخابات ریاست جمهوری یاد می کنند و این نشست تبدیل به اجتماعی برای فتنه گران می شود.
در دولت دهم فاز دوم فعالیت های سیاسی کلانتری آغاز می شود. در این دوران کلانتری بار دیگر با حضور در صدر اخبار رسانه ها به بحران کم آبی در کشور و هدر رفت منابع آب در دولتهای نهم و دهم اشاره می کند و خواستار توقف طرح های خودکفایی می شود. با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هم امکانات خانه کشاورز در خدمت حمایت از کاندیداتوری روحانی قرار می گیرد. تا آبان ماه 92 و کنگره چهارم خانه کشاورز پای رئیس جمهور را هم به جمع خانه کشاورزیها باز کند. رئیس جمهور در این کنگره صراحت اعلام کرد که قصد داشته تا عیسی کلانتری را به عنوان وزیر جهاد کشاورزی انتخاب کند ولی وی قبول نکرده و پیشنهاد حضور حجتی را در راس وزارت جهاد کشاورزی داده است.
خانه کشاورز در دولت یازدهم
با آغاز دولت یازدهم حضور کلانتری در راس رسانه های اصلاح طلب ادامه داشت و وی با هجمه به دولت قبل گاهی از عملکرد وزارت جهاد کشاورزی دولت یازدهم هم انتقاد می کرد. تنظیم بازار شب عید و ناکامی وزارت جهاد کشاورزی در مدیریت بازار اصلی ترین بهانه کلانتری برای انتقاد از وزارت جهاد کشاورزی دولت یازدهم بود. وی پیش از این سابقه انتقاد از حجتی در دوران اصلاحات را هم داشته است و صراحتا از طرحهای خودکفایی محمود حجتی انتقاد می کرد. کلانتری که حضور فعالی در جلسات تشکلهایی مانند کارگزاران، بنیاد باران و بنیاد امید ایرانیان دارد، اوایل امسال با حضور در بنیاد امید ایرانیان با مزخرف خواندن خودکفایی و همچنین انتقاداتی تند از سیاستهای افزایش جمعیت حواشی زیادی را به وجود اورد و واکنش کارشناسان و صاحب نظران حوزه کشاورزی را به دنبال داشت. گفته می شود کلانتری که همواره در خانه کشاورزی از واردات محصولات کشاورزی انتقاد می کند، فعالین زیادی را در حوزه میوه و سایر محصولات کشاورزی دور هم جمع کرده است و فعالیتهای سیاسی مختلفی را در این زمینه انجام می دهد.
نباید این نکته را فراموش کرد که وجود یک تشکل ویژه بخش کشاورزی که صدای کشاورزان را به گوش مسئولان برساند لازم و ضروری است اما مطمئنا استفاده از نام کشاورزان برای یک تشکل و انجام فعالیتهای گسترده سیاسی تحت لوای این تشکل به هیچ وجه نمی تواند سودی را برای بخش کشاورزی کشور به دنبال داشته باشد. خانه کشاورز باید سهمی را به کشاورزان واقعی هم اختصاص دهد تا مطالبات واقعی آنها در آن بیان شود و فضا برای انجام فعالیتهای سیاسی در آن از بین برود. باید دید آرزوی کشاورزان برای تشکیل چنین نهادی چه زمانی محقق خواهد شد؟