"امام حسین(ع) در آینه شعر فارسی"
حماسه عاشورا چنان اثر عمیقی در دگرگونی ادب و شعر فارسی و عرب باقی گذاشت که میتوان آن را مبدأ و سرآغاز رستاخیزی در ادبیات ایران و عرب دانست
گروه فرهنگی «نسیم»؛ حدیثه سوختانلو؛ سرآغاز هر دگرگونی و انقلابی در اجتماع در تاریخ و هم چنین در ادبیات، همواره از رخدادهای بزرگ و تحولات اساسی و زیر بنایی سر چشمه میگیرد. در طول تاریخ بشریت و در طول تاریخ پر فراز و نشیب اسلام چه کاری و چه تحولی از رویداد روز دهم عاشورای سال 61 هجری مهمتر و عظیمتر میباشد؟ کاری که امام حسین (ع) کرد و جانبازی و ایثاری که او در راه ایمان و عقیده راستین خود به خداوند نشان داد تا اسلام و قرآن جاوید بماند، همتا و مانندی در تاریخ بشریت ندارد و از فردای فاجعه عاشورای حسینی، انقلاب و دگرگونیهای عظیمی در مردم و جامعه، در دلها و در افکار، در اعمال وگفتار آغاز گردید.
ادبیات فارسی و عرب نیز از این انقلاب بی نصیب نماند و حماسه عاشورا چنان اثر عمیقی در دگرگونی ادب و شعر فارسی و عرب باقی گذاشت که میتوان آن را مبدأ و سر آغاز رستاخیزی در ادبیات ایران وعرب دانست.
نام حسین(ع) در عرصه شعر، شعار انقلاب بر علیه ظلم و ستم گردید و شاعران انقلابی بزرگ همچون، کمیت اسدی، دعبل خزاعی، ابو فراس حمدانی و...ظهور کردند که با اشعارانقلابی و تکان دهنده خود موجبات از هم گسیختگی و زبونی دستگاههای خلافت به ناحق بنی امیه و بنی عباس را فراهم آوردند.
تاریخ آغاز سرودن شعر عاشورایی تقریباً روشن است. میتوان روز شهادت حسین(ع) و یارانش را تاریخ شروع مرثیه عاشورایی نامید، زیرا ـ چنان که در متونتاریخی آمده است ـ نخستین مرثیه سرایان، اهل بیت آن حضرت بودند. اما در سرزمین گسترده شعر و ادب فارسی رویکرد مذهبی و آیینی شعر با ورود اسلام به سرزمین پارس آغاز گردید. با ورود اسلام به ایران، مردم رنج کشیده ایران که از ظلم پادشاهان ستمگر ساسانی به ستوه آمده بودند، با آغوش باز اسلام را پذیرفتند. ایرانیان در طول تاریخ همواره به اسلام و پیامبر اکرم و اهل بیت گرامیاش عشق میورزیدند. شعرا و گویندگان زبان فارسی از دیرباز به مدح و منقبت رسول اکرم وائمه اطهار و به ویژه امام حسین(ع) مبادرت ورزیده و آثار بسیار ارزنده و دلنشینی را در این حوزه از خود بر جای گذاشتهاند.
یکی از علل اصلی بی شمار بودن سرودههای شاعران در مدح و رثای امام حسین(ع)، ترغیب و تشویق اهل بیت پیامبر در این امر بوده است. امام صادق (ع) میفرماید: هر کس شعری برای حسین بن علی (ع) بگوید و پنجاه نفر را بگریاند بهشت بر او واجب است.
ابوالحسن کسایی مروزی یکی از بزرگترین و در واقع نخستین شاعر فارسی زبان است که در مدح امام حسین (ع) «مرثیة عاشورایی» سروده است:
میراث مصطفی را فرزند مرتضی را / مقتول کربلا را تازه کنم تولاّ
آن میر سر بریده در خاک و خون تپیده / از آب ناچشیده گشته اسیر غوغا
می توان گفت که امام حسین(ع) از اواسط قرن سوم به ادبیات فارسی وارد شد. هر چند در آغاز شاعران در قالب تمثیل ها و استنادها اشاراتی به شهادت امام حسین(ع) و شهدای کربلا داشتند مانند اشعار «کسایی مروزی». اما یکی دو قرن بعد در حدود قرن پنج و شش هجری «سنایی» به طور خاص جزو شعرایی بود که به شهادت امام حسین(ع) اشاره مستقیم کرد:
خرمی چون باشد اندر راه دین کز بهر حق / خون روان گشتست از حلق حسین در کربلا
از برای یک بلا کاندر ازل گفتست جان / تا ابد اندر دهد مرد بلی تن در بلا
پس از قرن پنجم یعنی در زمان «ناصر خسرو» اشاراتی به عاشورا و امام حسین (ع) شده است اما به طور کامل و جزئی نگر از دوره تیموریان به بعد به این مسئله پرداخته شد. در دوره صفویه به خاطر مذهب رسمی تشیع و تغییر نظام حکومتی و گسترش تفکر شیعی در ایران، گرایش شاعران به عاشورا بیش از پیش دیده و ثبت شده است. در این دوره شعرا به جای مدح شاهان صفوی، به نعت انبیا واولیا پرداختند و مدح ومرثیه آل رسول را موضوع قرار دادند و مورد تشویق و ترغیب فرمانروایان صفوی قرار گرفتند.
از مشاهیر شعرای حسینی (ع) در قرون ششم می توان به سناییغزنوی، قوامیرازی، انوری ابیوردی، جمالالدین عبدالرزاق و ظهیر فاریابی اشاره کرد.
از شعرای حسینی قرن هفتم و هشتم ، سیف فرغانی، اوحدی مراغهای،سلمان ساوجی، خواجوی کرمانی و ابن تمیین میباشند و شعرایی، همچون عطار ومولوی و کمال اسماعیل اصفهانی، اشاراتی به وقایع کربلا دارند.
مولانا جلال الدین بلخی درباره شهیدان کربلا اینگونه به سوگ می نشیند و می گوید:
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان / ز آنکه بَد مرگی است این خوابِ گران
روحِ سلطانی ز زندانی بجَسْت / جامه چه درانیم و چو خاییم دست
چونکه ایشان خسروِ دین بوده اند / وقتِ شادی شد چو بشْکستند بند
سوی شادُرْوانِ دولت تاختند / کُنده و زنجیر را انداختند
عطّار نیشابوری شاعر معروف قرن ششم و هفتم هجری که از سرمایههای فرهنگی و ادبی این مرز و بوم است می نویسد:
کیست حق را پیمبر را ولی / آن حسن سیرت، حسین بن علی
آفتاب آسمان معرفت / آن محمد صورت و حیدر صفت
نه فلک را تا ابد مخدوم بود / زآن که او سلطان ره معصوم بود
تشنه او را دشنة آلوده به خون / نیم کشته گشته ،سرگشته به خون
آن چنان سر را که بُرّد بی دریغ / کافتاب از درو آن شد زیر میغ
در ادبیات فارسی، مراثی مذهبی، تازهترین مرثیه سرایی است، که در قرن نهمشکل خاصی به خود میگیرد. «نورالدین عبدالرحمن جامی» یکی از شاعران و عارفان بلند مقام سده نهم هجری است که در مقام امام حسین(ع) می گوید:
کردم زدیده پای سوی مشهد حسین / هست این سفر به مذهب عشاق فرض عین
خُدّام مرقدش به سرم گَر نهند پای / حقا که بگذرد سرم از فرق فرقدین
یکی دیگر از شعرا «محتشم کاشانی» است که همه با اثر او در خصوص عاشورا و امام حسین(ع) آشنا هستند. او یکی از مهم ترین و معروف ترین شعرای دوره صفوی در قرن دهم بود که اشعاری در سوگواری اهل بیت سروده و در این سبک شهرت یافته است به طوری که می توان او را معروف ترین شاعر مرثیهگوی ایران دانست. مرثیه دوازده بندی او تا به امروز لطف خود را که ناشی از صفا و صداقت حقیقی سراینده اش است، حفظ کرده است:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟ / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین / بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است ؟
جن و ملک بر آدمیان نوحه مىکنند / گویا عزاى اشرف اولاد آدم است
صائب تبریزی یکی از بزرگترین شعرا واستاد «سبک هندی« در قرن یازدهم میباشد که در ذیل قطعهای از وی راجع به امام حسین(ع) را میخوانیم:
مظهر انوارِ بانی حسین بن علی / آن که خاک آستانش دردمندان را شفاست
ابر رحمت، سایبان قبة پر نور او / روضهاش را از پر وبال ملائک بوریاست
دست خالی بر نمیگردد دعا از روضهاش / سائلان را آستانش کعبة حاجت رواست
با لب خشک از جهان تا رفت آن سلطان دین / آب را خاک مذلّت در دهان زین ماجراست
وصال شیرازی شاعر پرآوازه قرن دوازدهم هم یکی از همان عشاق است که چهارده بند شعر و شعور را، واژه واژه در وادی محبت حسین(ع) به سوگ نشسته است:
این جامه ی سیاه فلک در عزای کیست؟ / وین جیب چاک گشته ی صبح از برای کیست؟
این جوی خون که از مژه ی خلق جاری است / تا در مصیبت که و بر ماجرای کیست؟
صاحب عزا کسی است که دلهاست جای او / دلها جز آنکه مونس دلهاست، جای کیست؟
آری خداست در دل و صاحب عزا خداست / زآن هر دلی به تعزیه ی شاه کربلا است
استاد محمد تقی بهار نیز از بزرگترین شعرای تاریخ معاصر کشور ماست و در اشعاری در زمینة کربلا و امام حسین(ع) ارادت خویش را به ایشان عرضه می کند:
سوختی از آتش کین خانة آل علی را / و یستادی بر سر آن آتش و نظّاره کردی
ای فلک آل علی را از وطن آواره کردی / زان سپس در کربلاشان بردی و بیچاره کردی
تاختی از وادی ایمن غزالان حرم را / پس اسیر پنجة گرگان آدمخواره کردی
سید محمدحسین شهریار شاعر بزرگ معاصر که شیفته و دلباخته اهل بیت و ائمه اطهار بود، بارها در رثای امام حسین(ع) و شهدای کربلا شعر های ماندگار سروده است:
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین / روی دل با کاروان کربلا دارد حسین
از حریم کعبة جدش باشگی شست دست / مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین
می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم / بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین
سید حسن حسینی نیز در شعری ماندگار امام حسین(ع) را اینگونه به تصویر می کشد:
شوریده سری که شرح ایمان می کرد / هفتاد و دو فصل سرخ عنوان می کرد
با نای بریده نیز بر منبر نی / تفسیر خجسته ای ز قرآن می کرد
یکی دیگر از بزرگ شاعران معاصر ما قیصر امین پور است که در مقام سیدالشهدا(ع) می نویسد:
ین خاک به خون عاشقان آذین است / این است در این قبیله آیین ، این است
زاین روست که بی سوار برمی گردد / اسب تو که زین و یال آن خونین است
حسین منزوی نیز از دیگر شاعرانی است که به خوبی حق مطلب را در رثای سالار شهیدان دشت کربلا در غزلی به رشته تحریر درآورده است:
ای خون اصیلت به شتکها زغدیران / افکنده شرفها به بلندای دلیران
جاری شده از کرب و بلا آمده آنگاه / آمیخته با خون سیاووش درایران
تو اختر سرخی که به انگیزه ی تکثیر / ترکید در اندیشه خورشید ضمیران
در میان شاعران معاصر سید علی موسوی گرمارودی نیز یکی از شاعرانی است که نسبت به امام حسین (ع) به ادای دین پرداخته و چنین می گوید:
تو تنهاتر از شجاعت / در گوشهی روشن وجدان تاریخ / ایستادهای / به پاسداری از حقیقت / و صداقت / شیرینترین لبخند / بر لبان ارادهی توست / چندان تناوری و بلند / که به هنگام تماشا / کلاه از سر کودک عقل میافتد…
و احددهبزرگی دیگر شاعر آیینی کشور در عشق به حسین بن علی(ع) می گوید:
گل خوش رنگ و بوی من حسین است / بهشت آرزوی من حسین است
مزن دم پیش من از لاله رویان / که یار لاله روی من حسین است
و شاعران متعهد دیگری که در خود هنر شعر گفتن را یافته اند و همه صاحبان علم و خرد و عاشقان مکتب همیشه جاوید حسینی هستند، هر یک به نوعی در رثای این بزرگ مرد تاریخ شهادت و شهامت به سرودن اشعاری قابل تامل و ماندگار پرداخته اند.
می توان گفت که در میان جمعیت انبوه شاعران معاصر کمتر شاعری یافت می شود که در دفتر اشعار خود از برکت وجود سیدالشهدا(ع) بهره نبرده باشد و در مقام ایشان شعری نسروده باشد.
تمام مرثیهها و اشعار عاشورایی در مدح امام حسین (ع) به دلیل این که بدون هیچ چشمداشتی سروده شده، از احساس و صداقت فراوانی برخوردار است و واقعه عاشورا و نهضت امام حسین(ع) مانند چشمه جوشانی در ادبیات آیینی و عاشورایی این سرزمین همواره جوشان بوده است و به درازای ابد جوشان خواهد ماند.
و می توان گفت که فلسفه شعر گفتن، مرثیه، عزاداری، و گریه کردن بر حسین(ع) همه راههای زنده نگه داشتن مکتب حسینی و نهضت عاشورا است.