به گزارش خبرنگار «نسیم»، مراسم هشتمین شب شاعر موسسه اوج به تجلیل از محمدکاظم کاظمی اختصاص یافت. غلامعلی حداد عادل، سیدعباس صالی، سعید جلیلی، آیتالله حائری شیرازی، علیرضا قزوه، مصطفی محدثی خراسانی، علیمحمد مودب، میلان عرفانپور، علی داوودی، قادر طراوتپور، محسن مومنی شریف، گلعلی بابایی، محمدسرور رجایی و جمعی دیگر از هالی شعر و ادب در موسسه رسانهای اوج برگزار شد. ***حداد عادل: به عضویت یک شاعر گرانمایه در فرهنگستان زبان فارسی افتخار میکنیم غلامعلی حدادعادل نیز در بخشهای دیگری از این مراسم گفت: جلسه امروز به احترام آقای کاظمی برگزار شده است. دو کشور همسایه و همکیش و تاریخی ایران و افغانستان در چهار دهه اخیر، از نظر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تحولات شگرفی روی داده است و ارکان بسیاری از امور در این دو کشور، زیر و رو شده است. غمها و شادیهای فراوانی پدیده آمده است و بعدها شاید تاریخنگاران، تاریخ مناسبات دو ملت را بعد از کودتای افغانستان و انقلاب اسلامی در ایران بنویسند و ابعاد مختلف این تحولات را تشریح کنند. یکی ا زاین اتقاقات چهار دهه اخیر، مهاجرت جمعی از خواهران و برادران افغانی به ایران بوده است. تلخیها
و شیرینیهای فراوانی دارد و این مهاجرت آثار گوناگونی هم در ایران و هم در افغانستان داشته است. رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان اینکه تاثیر در زبان و ادبیات فارسی را یکی از برشهای این واقعیت توصیف کرد و افزود: ظهور شاعران، نویسندگان و محققان متعدد در ایران و انتشار آثار آنها که جزئی از ادب فارسی شده و سرمایه زبان فارسی است از نتایج این مهاجرتهاست. دوست محترم ما، جناب آقای کاظمی از جمله کسانی هستند که به عنوان شاعر برجسته در فرایند مهاجرت در ایران شناخته شدهاند. وجود ایشان در ایران به خودی خود یک پیام به ما ایرانیهاست. ایشان با شعر خود اعلام میکند که قلمرو زبان فارسی محدود به ایران نیست و شعر و زبان فارسی قلمروی پهناورتر از ایران امروز دارد و این برای ما بسیار خوشایند است به ما اعتماد به نفس بیشتری میبخشد. وقتی حس میکنیم که شاعری از دوردست به ایران آمده است و به زبان سلیس فارسی شعر میسراید، این قوتِ زبانی را میرساند که ما و همسایگان به آن زبان سخن میگوییم. حدادعادل در ادامه افزود: علاوه بر اشتراک در زبان و ادبیات، معرف اشتراکات فرهنگی گوناگون و یک تاریخ طولانی مشترک است که ما و مردم افغان
داشتهایم. کاظمی، زبانی فاخر و استوار دارد. آن بنمایههای شعر خراسان بزرگ در شعر او دیده میشود. وقتی شعر کاظمی را از افغانستان میخوانیم و میشنویم به یاد بزرگانی میافتیم که سرحلقه شاعران فارسیزبان در طول تاریخ بودهاند. اصالت در کلام و شعر و نثر را در آثار کاظمی مشاهده میکنیم و در عین حال، زبان و بیان کاظمی، زبان و بیان شاعر امروز است. یعنی شعر او بوی کهنگی نمیدهد و ستونهای اصلی شعر او، ستونهای استوار و کهن سبک خراسانی است. وی با اشاره به تاثیرپذیری شعر کاظمی از سبک عراقی و خراسانی افزود: با این حال زبان شعر او، صمیمانه و دلنشین و مهمتر از همه این است که شعر او، شعر اعتراض است. شعر درد و رنج یک ملت که حداقل حدود 40 سال است که یک دوران پرآشوب را سپری میکند و هنوز هم این سختی برای این ملت ادامه دارد. شعر کاظمی، شعر بغض در گلوشکسته یک ملت است. در دهههای پیش، شاعران بزرگی از افغانستان مانند خلیلالله خلیلی را میشناختیم و خوشحالیم که شاعر دیگری از این کشور، ایران را به عنوان وطن دوم خود اختیار کرده و حلقه وصلی بین ادیبان ایران و افغانستان شده است. حداد با تاکید بر اینکه کاظمی یک شاعر نیست و زبانشناس
و پژوهشگر هم محسوب میشود ادامه داد: کاظمی به سرنوشت، سرگذشت و سرشت زبان فارسی در همه قلمروهای فارسیزبان به ویژه کشور خود، توجه عالمانه دارد. ایشان از تحولات زبان دری، دیدگاههایی دارند و فرصتها و تهدیدهایی که در این زبان وجود دارد را در آثارشان بیان کردهاند. کتاب نقد بیدل را مقدمه عالمانه ایشان خواندهام. ایشان یک پژوهشگر سختکوش و با انضباط است گویی که کاری غیر از پژوهش ادبی ندارد و در شعر ایشان هم گویی شاعر، کاری غیر از کار شعر ندارد. چنین ویژگیهایی است که ایشان را شایسته تقدیر میکند. شعر کاظمی، شعر انسانی و والاست و قدر کلام و سخن را دانسته و شعر خود را در خدمت ملت، دین و آیین امت انسانی به کار گرفته است. رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات در ادامه گفت: فرهنگستان افتخار میکند که شاعری ادیب و گرانمایه عضو این فرهنگستان است و با این فرهنگستان همکاری داشته و در جلسات شورای برون مرزی مرتبط با افغانستان شرکت میکند. ***امینی: به لحاظ قلمی و فرهنگی یک کشور حساب میشویم اسماعیلی امینی با اشاره به تلاش عدهای برای قرار دادن شعر طنز در برابر آثاری جدی گفت: طنز، جدی است و با حکمت،دین و هویت فرهنگی ما پیوند
دارد. من در این سالها با دوستان افغانی حشر و نشر داشتم. با محمدکاظم کاظمی هم کار کردهام. کاظمی کسی است که شعر و نگاه حماسی به گذشته و تاریخ مشترک ما دارد. دلم نمیآمد اسم دو کشور را ببرم. به لحاظ قلمی و فرهنگی یک کشور حساب میشویم. کاظمی، نگاه حماسی و اساطیری به ادبیات ما داشته است و از واقعیتها غافل نبوده است. ***حجتالاسلام حسینی: نه تنها در افغانستان بلکه ایران و کشورهای فارسیزبان به نقدها و تحلیلهای ایشان میبال حجتالاسلام سیدعبدالله حسینی، شاعر نیز در این مراسم گفت: سال 59 یا 60 بود که مقالهای را برای ترجمه به من دادند. این مقاله، سرنوشت من را هم عوض کرد. مقاله، نوشته سردبیر تایمز بود. خاطرهای را در انجا ذکر کرده بود. در آن مقاله ذکر شده بود که روزی خبرنگار ژولیدهای به دفتر کار من آمد و تقاضای کار داشت. به علت سر و وضعش، درخواست او را رد کردم. 50 سال بعد در شوروی انقلاب شد و رهبر انقلاب همان آدمی بود که از من تقاضای کار کرده بود. این مقاله خیلی روی من تاثیر گذاشت که نباید استعدادهایمان را به راحتی از دست بدهیم. حسینی در ادامه افزود: جلسات شعری در مشهد داشتیم و به این فکر افتادیم که به دنبال
جذب جوانان باشیم. جنگهای ادبی و طنز برگزار میکردیم. جشنوارهای بود که در آن 120 شعر و مقاله به دستمان رسید. افراد برتر را شناسایی کرده و برایشان دعوتنامه فرستادیم که یکی از اینها محمدکاظم کاظمی بود. وقتی وارد جلسه شد با ناباوری برخورد کرد. همان آدم و همان جوان امروز به استادی تبدیل شده است که نه تنها در افغانستان بلکه ایران و کشورهای فارسیزبان به نقدها و تحلیلهای ایشان میبالد. کاظمی یکی از بیادعاترین شعراست . این یکی از رازهای موفقیت او محسوب میشود. ***همسر کاظمی: او خودش را جدای از سایر شهروندان افغانی نمیداند خانم بیات، همسر محمدکاظم کاظمی نیز در این مراسم گفت: تجربه زندگی مشترک با ایشان برای من پرواز حرفهای و خاطرههای زیادی است. بال پروازی برای من بودند. از اغازین روزهای آشنایی با ایشان شعری از سیدحسن حسینی برای من خواند و در آن شعر، سادگی و ساده زیستن را به من یاد داد. کارنامه ایشان برای من روشن است. در تربیت بچههای خاطراتی که با ایشان دارم به کمک من آمده است. ایشان عشق و علاقه زیادی به مطالعه کتاب دارند. همیشه اطلاعات کاملی برای بچهها دارند. کلید حل مشکلات ما نزد ایشان است. بیات در ادامه
افزود: آقای کاظمی الگوی خوبی برای بچهها بودهاند. بسیاری از اهالی فرهنگ و سیاست، ایشان را میشناسند و امکانات و جایگاههای زیادی را به او پیشنهاد کردهاند اما تن به این جایگاهها نداده است. کاظمی هم مثل سایر مهاجرین افغان در صف تمدید مدارک اقامت خود میایستد و خودش را جدای از سایر شهروندان افغانی نمیداند. مهمترین ویگی شعر او این بود که شعرش، دغدغهها و درد مردم افغان بوده است. بیت بیت شعری که درباره فرزندان کارگر افغان و زمستان کابل سروده است را خواندهام و گریه کردهام. حتی شعری که به مناسبت تولد فرزندم زهرا گفته است ارتباطی با درد مردم داشته است. من در رادیو فعالیت دارم و اگر حمایتها و راهنماییهای ایشان نبود در کارم موفق نمیشدم.