یادداشت "نسیم آنلاین" بر اشعار "مهدی فرجی"؛

غزل‌های بی‌تکلفی که احساس مخاطب را درگیر می‌کند

کدخبر: 2045883

فرجی شاعری است که به گنجینه‌های شعر فارسی خصوصاً در حوزه تغزل و تاریخ، مثل؛ دواوین قدما و شاعران کلاسیک و متون ارزشمند کهن مثل تاریخ بیهقی آگاهی دارد و این آگاهی را می‌توان در شعر او به وضوح مشاهده کرد.

گروه فرهنگی « نسیم آنلاین »؛ به طور کلی محوریت سرایش مهدی فرجی مبتنی بر شعر عاشقانه و " تغزل " است و این محور در این دفتر شعر او نیز جاری و ساری است.

فرجی شاعری است که به گنجینه های شعر فارسی خصوصاً در حوزه ی تغزل و تاریخ،مثل؛دواوین قدما و شاعران کلاسیک و متون ارزشمند کهن مثل تاریخ بیهقی آگاهی دارد و این آگاهی را می توان در شعر او به وضوح مشاهده کرد.

زبان سهل و ممتنع و بی تکلف او در غزل های عاشقانه اش باعث ایجاد یک بستر حسی و عاطفی دل پسند شده که احساس مخاطب را درگیر خود می کند.

فرجی برخلاف بسیاری از هم نسل هایش به دنبال ردیف بازی یا نوآوری در ردیف و قافیه نیست و راحت شعر می نویسد و در بند ایجاد جذابیت های فرمیک یا ریختاری نیست و تمایلی به خاص نمایی شعرش در این عرصه ها ندارد.

تغزل، محور دوران شاعری مهدی فرجی است هرچند در مواردی معدود که برخی از نمونه های اجتماعی آن در این کتاب او نیز هست به شعر اجتماعی و آیینی هم روی آورده است و غزل های موفقی را هم در این زمینه ها تجربه کرده است.

غزل فرجی در نهایت صمیمیت سروده می شود تا جایی که در برخی موارد و بعضی ابیات شاعر رو در رو و بدون هیچ واسطه ای مشغول سخن گفتن با معشوق می شود اما در همین موارد هم با اینکه از بعضی قید و بندهای قواعدی فاصله می گیرد ولی اجازه نمی دهد به سلامت ساختار و زبانی شعر صدمه ای وارد شود و مخاطب نیز به قدری محو حس و لحن کلام می شود که اگر هم یک تسامح و یا یک نقص جزئی در شعر باشد،شنیده نمی شود و این قدرت عاطفه و احساس در شعر و خصوصاً در تغزل است که مهم ترین شاکله ی شعر است.

فرجی معمولاً در غزل هایی که بیان سهل را در پیش گرفته و آن را با احساس خود در آمیخته لحظات ساده ولی دل نشین و ماندگاری را خلق کرده است ؛

ای کاش کسی باشد و کابوس که دیدی

در گوش تو آرام بگوید خبری نیست..

مهدی فرجی که در اغلب غزل هایش ساده و بی تکلف می سراید،غزل هایی هم دارد که با این فضا تفاوت دارد،نه اینکه بخواهد مهمل و پیچیده و دور از فهم باشد ولی زبانی مفاخره وار و دارای صلابت کلامی مستحکم است؛

سلام بر تو که مُلک سخنوری داری

کلید کهنه ی گنجینه ی دری داری

تو را به آینه تشبیه کردم و دیدم

که راستی دلی از تیرگی بری داری

این دو بیت از قصیده ای است که شاعر به دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی تقدیم کرده است،غیر از ارجاعات خاصی که در شعر هست و به علائق و تعلقات ممدوح قصیده برمی گردد،زبان سرایش هم،هم سو با پسند و معیارهای زبانیِ همان ممدوح پیش رفته است و این تغییر زبانیِ آگاهانه همان طور که گفته شد نشانه ای است برای تسلط شاعر بر نوسانات و تغییر زبانی.

وقتی فخامت زبانی این ابیات با تساهل زبانی دیگر غزل های مهدی فرجی مقایسه شود،معلوم می شود که شاعر کاملاً بر زبان مسلط است و می تواند آن را به طوری مدیریت کند که غزلی در نهایت سادگی بسراید و غزلی که سرشار از تعابیر و الحان کلاسیک و فاخر است و همین توانایی ها است که مهدی فرجی را در غزل سرایی یک سر و گردن بالاتر از هم نسلانش قرار می دهد و باعث شده غزل او از بهترین و مخاطب پسندترین های این نسل از شاعران در میان مخاطبان شعر باشد و نیز از دید منتقدان و صاحب نظران حوزه ی شعر هم جایگاه ویژه و پُر اهمیتی را به خود اختصاص دهد.

ارسال نظر: