"یک عاشقانه آرام"؛ همراهی عشق و سیاست

گروه فرهنگی «نسیم»؛ زهرا جعفری- مگذار که عشق ، به عادتِ دوست داشتن تبدیل شود!

مگذار که حتی آب دادنِ گلهای باغچه ، به عادتِ آب دادنِ گلهای باغچه بدل شود!

عشق ، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتنِ دیگری نیست ، پیوسته نو کردنِ خواستنی ست که خود پیوسته ، خواهانِ نو شدن است و دیگرگون شدن

تازگی ، ذاتِ عشق است و طراوت ، بافتِ عشق . چگونه می شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند ؟

عشق، تن به فراموشی نمی سپارد ، مگر یک بار برای همیشه.

جامِ بلور ، تنها یک بار می شکند . میتوان شکسته اش را ، تکه هایش را ، نگه داشت . اما شکسته های جام ،آن تکه های تیزِ برَنده ، دیگر جام نیست.

احتیاط باید کرد . همه چیز کهنه میشود و اگر کمی کوتاهی کنیم ، عشق نیز ...

"یک عاشقانه آرام"، نادر ابراهیمی داستان گیله مردی است که برای یافتن ناب ترین عسل دنیا در دامنه ساوالان عاشق عسل، دختر سیه چشم آذری می شود و شاید همان سه روز ابتدای زندگی در پای آن آتش گرم که چشمانشان را از هم پنهان می کردند عاشقانه ی آرامشان شکل گرفت.

مرد معلم ادبیات و یک مبارزمخالف است. از همین رو زندگی، خانه به دوشی را به آنها تحمیل می کند و داستان زندگی پر التهابشان تصویر می شود.

نادر ابراهیمی در این کتاب با زبانی شاعرانه به بیان عشقی شاعرانه و زیبا پرداخته است.

عاشقانی که سعی می کنند در لحظه لحظه با هم بودن عاشق هم باشند و نگذارند عشقشان به رخوت و عادت کشیده شود، عاشقانی که با زمان مبارزه می کنند.

شاید بتوان قوت اصلی کتاب "یک عاشقانه آرام" را همان لحن و بیان فوق العاده زیبای نادر ابراهیمی دانست.

در جایی که می گوید:

نمی شود که تو باشی درست همین طور که هستی و من هزار بار خوبتر از این باشم و باز هزار بار عاشق تو نباشم

البته خیلی ها، معتقدند، کتاب های دیگر نادر ابراهیمی بهتر از این کتاب سراسر احساس است، اما با خواندن این کتاب می توان اوج هنر و اوج احساس این نویسنده را ببینید.

جملاتش و نحوه بیان نادر ابراهیمی در این کتاب بسیار زیبا و عاشقانه است.

شاید یک نکته دیگر در این کتاب را باید نگه داشتن سیاست و عشق را کنار هم دانست؛ نادر ابراهیمی در این کتاب سراسر عشق و دوست داشتن به جمهوری اسلامی اشاره می کند و می گوید، جمهوری اسلامی یک حکومت کاملا مردمی است و بهترین حکومت دنیاست.

و درجای دیگر اشاره می کند که "دکتر ولایتی را بی محافظ دیدیم؛ کجا دیگر چنین حکومتی پیدا می شود ..."

"یک عاشقانه آرام" شاید پیچیدگی های "آتش بدون دود" را نداشته باشد و داستانش به سادگی و آرامی روایت شود اما همین داستان آرام چنان مخاطب را جلب می کند که نگاه از کتاب گرفتن را سخت می کند.

نادر ابراهیمی این کتاب را به همسرش تقدیم کرده است و گفته است: «به همسرم فرزانه، که با مهر بی حدم به او، تنها کسی بودم که پیوسته عذابش دادم...».

اگر می خواهید عشق و سیاست را در کنار هم داشته باشید "یک عاشقانه آرام" را از دست ندهید.