مشت آهنین بر سر کارگران پیمانکاری
در روزهای گذشته اخباری درخصوص اعتصاب در صنعت نفت به گوش میرسد. مطالبهی بخشی از جامعهی کارگری مناطق نفتخیر چیست؟
نسیمآنلاین؛ سیدسجاد سجادی: پالایشگاههای جنوب کشور همواره به عنوان قطب صنعت مورد توجه رسانهها و سیاستمداراناند، با این حال آنچه همواره از چشمها دور میماند عرقهای بیمزد کارگران پیمانکاری عسلویه است که چراغ این پالایشگاهها را روشن نگه داشته است.
با وجود مشکلات متعدد کارگران مانند کاهش دستمزدها، سختیکار و نوع قرارداد کاری، به دلیل نبود تشکل، امکان پیگیری این مشکلات برای کارکنان وجود ندارد. در عین حال پیگیریهای کارکنان برای تشکلیابی با تهدید به اخراج و مداخله نهادهای امنیتی مواجه میشود. در روزهای اخیر کارگران پالایشگاه پارس جنوبی به اعتصابات سراسری کارگران شرکت نفت پیوستهاند. اما خواسته آنها چیست؟
بیش از نود درصد کارگران پارس جنوبی کارگران ارکان ثالثی هستند که سالهاست خیلی از استانداردهای کاری برایشان رعایت نمیشود. مطابق قانون برای کارگران پالایشگاه نفت بایستی دو هفته کار و دو هفته استراحت در نظر گرفته شود، قانونی که برای کارکنان رسمی و اداری اجرایی میشود اما کارگران پیمانی از آن مستثناء شدهاند! کارکنان پیمانی ۱۴ روز کار و ۷ روز استراحت دارند. با حذف پروازهای کارکنان پیمانی، زمان سفر برای راههای دور (مانند تهران، تبریز، مشهد و ...) به دو روز رسیده است؛ یعنی دو روز زمان سفر از محل کار تا خانه و سپس دو روز نیز برای بازگشت به محل کار. به این ترتیب برخی از کارکنان مجموعا ۴ روز از ۷ روز استراحت را در سفر هستند.
ماه پیش بود که در انفجار یکی از لولههای گاز پالایشگاه، یکی از کارگران دچار مصدومیت منجر به فوت شد. کارگران عسلویه از این دست خاطرات مربوط به مجروحیت و فوت همکاران زیاد دارند اما هنوز حق سختی کار برای آن ها اعمال نشده است. مطابق طبق قانون کار، ساعت کار باید هفتهای ۴۴ باشد و بقیهی کار به عنوان اضافه کار در نظر گرفته شود. طبق مادهی ۵۲ قانون کار، در مشاغل سخت و زیانآور ساعت کار هفتگی از ۴۴ ساعت به ۳۶ ساعت کاهش پیدا میکند. همچنین اضافه کار برای مشاغل سخت و زیانآور ممنوع است. با این وجود کارگران عسلویه بدون دریافت حق بیمه مضاعف بیشتر از ۳۶ ساعت و ۴۴ ساعت در هفته کار میکنند.
حقوق و دستمزد نیروهای پیمانی معمولا بین سه تا پنج میلیون تومان است. هر اعتراض نیز برخوردهای بدی مواجه است. اعتراضات باعث برخوردهای امنیتی میشود. برای مثال در پالایشگاه دهم چنین اتفاقاتی رخ داده است؛ در اول آذر 1399 که حقوقها کاهش یافت، تعدادی از کارکنان شیفت شب تجمعی انجام دادند. این تجمع قبل از اینکه سر کار بروند صورت گرفت و به شکل تجمعی ۴۰-۵۰ نفره انجام شد و به این قصد صورت گرفت تا با مدیر سایت صحبت داشته باشند. دو سه نفر از کارکنان در این جمع صحبت کردند و همان شب نامهی اخراجشان صادر گردید. متن نامه اینگونه بود که «با توجه به شرکت و رهبری اغتشاشات و ایجاد خلل در روند تولید پایدار پالایشگاه، بدینوسیله روز چهارشنبه مورخ ۱۳۹۹٫۹٫۲۶ آخرین روز کاری شما اعلام میگردد.» این در حالی است که همکاران روزکار مشغول به فعالیت بودند و هیچ خللی در کار پالایشگاه رقم نخورد. این برخورد تنها به دلیل اعتراضاتی بود که انجام شد. اگر هم بیشتر اعتراض شود، خیلی راحت در لیست سیاه منطقهی ویژه قرار میگیرند و نمیتوانند در هیچ پالایشگاه و پتروشیمی کار کنند و مجبورند منطقه را ترک کنند.
سال ۹۸ کارکنان پیمانکاری با شرکت پتروپارس کار میکردند و در مناقصهی جدید در آذر ۹۹، شرکت مپنا تعمیر و نگهداری پالایشگاه را به عهده گرفت. با شروع فعالیت شرکت مپنا وعده داده شد تا خدمات کارکنان این پالایشگاه تغییری نکند و حقوق و مزایای کارمندان با تغییری روبهرو نگردد اما تمام خدمات کارکنان حذف گردید. در پیمان جدید که در پنجم فروردین 1399 منعقد گردید، شرکت مپنا دست به یک اقدام عجیب زد و به جای افزایش حقوق کارکنان، کاهش حقوق کارکنان را در دستور کار قرار داد. به این ترتیب پایه حقوق کارگران از نزدیک 4 میلیون تومان به دو میلیون و ۸۰ هزار تومان تا دو میلیون و ۲۰۰ هزار تومان رسید.
با وجود مشکلات متعدد مانند کاهش دستمزدها، سختیکار، نوع قرارداد و محروم شدن از حقوق قانونی، به دلیل نداشتن تشکلهای قانونی و قدرتمند، کارکنان امکان مطالبه و بهبود شرایط را از دست دادهاند، و هر تلاشی برای تشکلیابی با تهدید به اخراج و مداخلههای نهادهای امنیتی مواجه میشود.