نشریات زرد با قرنطینه چه میکنند؟
نشریات و وبسایتهایی که با تصاویر جنجالی و بعضاً مخفیانه از سلبریتیها و سیاسیون میفروشند، این روزها که همه در قرنطینهاند و اتفاق خاصی نمیافتد، جای خود را به شبکههای اجتماعی دادهاند.
نسیم آنلاین : نشریات و وبسایتهایی که با تصاویر جنجالی و بعضاً مخفیانه از سلبریتیها و سیاسیون میفروشند، این روزها که همه در قرنطینهاند و اتفاق خاصی نمیافتد، جای خود را به شبکههای اجتماعی دادهاند. اما این خوب است یا بد؟
گزارشگر وبسایت دیلیبیست از وضعیت نشریات زرد در روزهای قرنطینه مینویسد:
اوایل سال 2002 که ماهنامهها جای خود را به هفتهنامههای پر از تصویر دادند، هفتهنامهها برای آنکه توجهات را جلب کنند، پر شدند از عکسهای افراد مشهور در هنگام انجام کارهای عادی مثل غذا خوردن یا تلفن کردن. همین رویکرد تبلیغاتی عادی دیدن ستارهها، ماهیت تصویرسازی از سلبریتیها در رژیم مصرف فرهنگی آمریکا را تغییر داد و یک فرهنگ لغت بصری برای صنعت سرگرمی ایجاد کرد. حالا عکاسان که همیشه به دنبال سوژههای منحصربهفرد بودند، عکسهای معمولی میگرفتند: ستارهها در حال قدم زدن یا ستارهها در پارکهای تفریحی!
اگر همچنان همان منطق خریدار داشته باشد، اکنون در روزهای شیوع کرونا وقت شکوفایی آن است. 18 سال بعد از آنکه سردبیرها تصمیم گرفتند ستارهها را عادی ببینند، هر کسی دستهای خود را با آب و صابون میشوید، ماسک میزند و البته سلبریتیها هم. اما نشریات زرد در وضعیتی معلق گیر کردهاند.
با افزایش شیوع کرونا، رویدادهای ورزشی لغو شده، نمایشهای زنده و برنامههای سینمایی تعطیل شده و از سویی دیگر، دکههای روزنامه نیمه تعطیلند و کسی جلوی آنها صف نمیکشد تا تیترها و تصاویر جنجالی را ببیند. در نتیجه نشریات زرد هم سوژههایشان و هم مخاطبانش را از دست دادهاند. گویی نشریات زرد هم زیر دستگاه تنفس مصنوعی رفتهاند.
اگر بخواهیم کلان نگاه کنیم، گویی کل مطبوعات و صنعت سرگرمی تحت تأثیر قرار گرفتهاند. اما شاید بتوان گفت در حالی که رسانههای اصلی هم دچار تغییراتی جدی شدهاند، نشریات زرد آسیب بیشتری میبینند. ممکن است این تغییر در اکوسیستم مطبوعاتی به نظر درست بیاید. اما نباید فراموش کرد برای دهههای متمادی، شایعات به عنوان روایتهای اجتماعی متکی بر منابع ناشناس و تصاویر مبهم میتوانستند طلاقهای عادی را به ماجراهایی جنجالی تبدیل کنند، از کاهش وزن سلبریتیها حماسهها بسازند و از غذاها داستانهایی ببافند و آنها را به منافع انسان گره بزنند. آنهایند که میتوانند چهرههای خیلی معمولی را قهرمان، شرور یا یک فرد متوسط تصویر کنند. در واقع این نشریات میتوانند یک کارکرد شبه روانشناختی داشته باشند.
اما حالا شبکههای اجتماعی این اجازه را به سلبریتیها میدهد که روی تصویر عمومی خود کنترل داشته باشند و تاریخ فرهنگی صنعت سرگرمی را در دست بگیرند. توقف نشریات زرد و جنجالی ممکن است به قیمت از دست رفتن نسلی تمام شود که داستانگوست و پرده از رازهای سلبریتیها میاندازد.