سفیر کبیر مبتدی
خبر انتصاب معاون سابق وزیر نیرو به عنوان سفیر ایران در چین برای بسیاری دلسوزان کشور شوکهکننده بود. اما این اولین مورد از انتصاب سفرای غیرمرتبط در این دولت و دولتهای پیش از آن نیست.
نسیمآنلاین؛ پویا جادی: سفارتخانه و نمایندگی دیپلماتیک کشورها بخش مهم و جداییناپذیر دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی آنها به حساب میآیند و سفیر یا دیپلمات نقش تعیینکنندهای در این بازوهای خارج از کشور دارند. تاریخ نشان داده سفرا میتوانند بسیاری از بحرانها میان وطن و کشور محل ماموریت خود را مدیریت کنند یا حداقل آن را تقلیل دهند و یا جوشدهنده بسیاری از معاملات میان کشورها باشند. همچنین آنها میتوانند پاشنه آشیل سیاست خارجی کشور خود باشند و با خیانت یا جاسوسی و حتی بیکفایتی به ضرر کشور خود آن را در معادلات سیاست بینالملل تبدیل به بازنده کنند.
در این متن قصد داریم به انتصاب جنجالی سفیر جدید ایران در چین بپردازیم. در روز شنبه، شانزده اردیبهشت 1402 خبری بر روی سایت ایرنا توجه علاقه مندان به مباحث سیاست خارجی را جلب کرد.
«دیدار وزیر ورزش و جوانان با سفیر ایران در چین، جناب آقای محسن بختیار»
این در حالی بود که سفیر ایران در چین همچنان آقای محمد کشاورز زاده بود و خبری از پایان دوره ماموریت ایشان و انتصاب آقای بختیار به جای او در جایی مخابره نشده بود. این ناهماهنگی عجیب و عدم اطلاعرسانی بهموقع در مورد تغییر سفیر ایران در کشوری رخ داد که قدرت دوم اقتصادی جهان و مهمترین شریک تجاری ایران است. اما از آن جالبتر رزومه و سوابق سفیر جدید است که انتقاد بسیاری از تحلیلگران و فعالان حوزه روابط بین الملل را به همراه داشته است.
سوابق جناب سفیر
آقای بختیار تا پیش از این سمت معاون برنامه ریزی و اقتصادی وزارت نیرو را بر عهده داشته و این سمت را در دوره ریاست جمهوری دو رئیس جمهور قبلی و رئیس جمهور فعلی حفظ کرده بودند. مدارک تحصیلی ایشان نیز ارشد معارف اسلامی و اقتصاد از دانشگاه امام صادق(ع) و مدرک دکتری در رشته اقتصاد نفت و گاز از پردیس خودگردان دانشگاه دولتی علامه طباطبایی است. ایشان تا پیش از این سابقه کار دیپلماتیک نداشته و در این حوزه مبتدی به حساب میآیند. اما سوال این است که آیا مقام سفیری در سفارت پکن مکان خوبی برای کارآموزی ایشان است؟
متاسفانه به کارگیری سفرای بی تجربه و غیر تخصصی در کشورهای مهم و بزرگ جهان بیسابقه نیست و در دولت قبلی نیز شاهد انتصاب کاظم جلالی به عنوان سفیر ایران در فدراسیون روسیه بودیم. کاظم جلالی که تا پیش از این انتصاب به عنوان نماینده چند دوره مجلس شورای اسلامی شناخته میشد، در تعاملی میان دولت و ریاست مجلس سابق به کرسی سفارت مسکو رسید و این در حالی رخ داد که تا پیش از این هیچ گونه سابقه کار دیپلماتیک نداشت. انتصاب سفرا در زد و بندهای سیاسی و امتیاز دهی به احزاب و جریانات سیاسی اتقاقی است که در سایر کشورهای دنیا نیز رخ میدهد اما نه در نمایندگی کشورهای مهم و قدرتمند دنیا!
انتصاب سفیر و تیم دیپلماتیک در نمایندگی حداقل چهل کشور مهم دنیا و منطقه از حداقل برنامههایی است که وزیر امور خارجه باید برای تصدی این پست ارائه دهد تا بتوان عملکرد او را در دولت جدید مورد بررسی قرار داد. اما در دولت فعلی و دولتهای قبل انتصابات دچار آشفتگی و سیاست زدگی بالایی است که عملکرد دستگاه دیپلماسی کشور به ویژه در مواجه با قدرتهای جهانی و همسایگان را دچار اختلال و عقب ماندگی شدید کرده است.
از طرفی با توجه به مطرح شدن سیاست نگاه به شرق و اهمیت آن در سیاست گذاری خارجی بایستی از دیپلماتهای باتجربه و مسلط به مسائل داخلی چین و روسیه و مسلط به زبان ماندارین و روسی و آشنا به مسائل سیاسی، اجتماعی و امنیتی در این کشورها استفاده کرد و نه از افرادی که سابقه کار دیپلماتیک نداشته و مدارک تحصیلی آنها نیز در رشتههای غیر مرتبط است! ساختار تربیت نیرو برای مناطق مختلف در وزارت خارجه نیز مورد بحث است اما با توجه به کم بودن متخصصان و افراد مسلط به زبان ماندارین و روسی و علاقهمندان به مسائل این دو کشور باز هم کمبود نیرو به آن صورت نیست که از وزارت نیرو و مجلس دیپلمات بیتجربه به کار گرفته شود.
از طرفی نقش مجلس و کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی آن نیز در جلوگیری از این مدل انتصابات بی قاعده و آسیب زننده جالب توجه است که تا کنون اثری از آن دیده نشده است و در بسیاری از موارد متاسفانه اعضای این کمیسیونها خود ذینفع وضع موجود بوده و در مواردی شاهد به کارگیری آنها در پایان دوران نمایندگی شان در سفارتخانهها و دستگاه دیپلماسی کشور بودهایم. مجلس تنها نهادی است که میتواند وزیر خارجه را برای این انتصابات مواخذه کند اما متاسفانه تا به امروز موضعی بر علیه انتصابات سفرا نگرفته است و در شرایط فعلی سوال از وزیر خارجه در این مورد بعید است مگر اینکه مسئله حق آبه سیستان در نزدیکی انتخابات مجلس عدهای از نمایندگان استانهای جنوب شرق را به طرح سوال از وزیر خارجه علاقهمند کند که در این صورت همچنان سوالات در مورد انتصابات نخواهد بود.
در ادامه نیز باید اشاره کرد که پرونده بسیاری از مسائل مهم سیاست خارجی در شورای عالی امنیت ملی بررسی میشود اما این دلیل نمیشود که دستگاه وزارت خارجه کار حرفهای خود را کنار بگذارد و عملکرد خود را در حد کار اداری و کنسولی تقلیل دهد بلکه باید نقش تعیین کنندهای در سیاست خارجی و رایزنیها و مذاکرات بر عهده بگیرد و در کنار آن با اطلاعات و تحلیلهای خود در کشورهای مختلف مشاور و راهنمای خوبی برای تصمیم گیریهای شورای امنیت در حوزه سیاست خارجی و مسائلی امنیتی در روابط بین الملل باشد. با این وضعیت سیاست زده در انتصاب سفرا که نمونه واضح آن را در انتصاب اخیر سفیر ایران در چین مشاهده کردیم وضعیت مطلوبی که بیان شد دور از دسترس خواهد بود و پرونده همکاری طولانی مدت با چین همچنان در بلاتکلیفی خواهد ماند. بخشی از پیشروی کند قراداد 25 ساله ایران و چین را نیز باید در همین نحوه تعامل ما با چینیها دانست و باید توجه داشت که چینیها بر خلاف ما از دیپلماتهای حرفهای و مسلط به زبان، فرهنگ و وضعیت سیاسی و اجتماعی ما بهرهمند هستند و اطلاع خوبی از تحولات ایران دارند و اینگونه انتصاب سفیر در پکن بر روابط ما با آنها تاثیر منفی خواهد داشت.