انتصاب سفرای جدید به سبک قدیم
مرور و ارزیابی سوابق کاری، تحصیلات و میزان مرتبط بودن 34 سفیر و نمایندگی ایران در کشورها و سازمانهای خارجی که در دولت سیزدهم منصوب شدهاند
نسیمآنلاین؛ پویا جادی: از تیرماه سال گذشته تا کنون در چند دور، تعدادی از سفرای جمهوری اسلامی ایران به پیشنهاد امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه، و با تصویب سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور، در بسیاری از نمایندگیهای کشور در چهار گوشهی جهان منصوب شدند. در این یادداشت به سوابق کاری، مدارک تحصیلی و استانداردهای انتصاب این سفرا میپردازیم.
انتصاب سفرای جدید
مرداد ماه 1401 بود که خبر انتصاب 8 سفیر در شش کشور و دو نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران نزد سازمان ملل به گوش رسید. در طی این انتصابات سفرا قبل از اعزام به محل ماموریت خود با رئیس جمهور دیداری داشتند که طی در این دیدار رئیس جمهور بر ارزیابی عملکرد سفرا تاکید داشتند.
سعید خطیب زاده که پیش بر این به عنوان سخنگوی وزارت امور خارجه فعالیت میکرد و نام او در میان سفرای انتصابی اخیر نیز دیده میشود، در مقام سخنگو و در نشستی خبری از تغییر 40 سفیر در دولت فعلی خبر داده بود. خبری که بخشی از آن تا به امروز محقق شده است و طی سه دوره تعدادی از سفرا تغییر کردند.
اکنون سوال این است که استانداردهای انتصاب سفرا و ارزیابی عملکرد آنها چیست؟
درتیرماه سال گذشته، محمدحسین سلطانیفر به عنوان حافظ منافع ایران در مصر معرفی شد. اوایل مرداد سال گذشته محمود ادیب به عنوان سفیر در گرجستان، ایرج الهی دهقی به عنوان سفیر در هند، مجتبی امانی به عنوان سفیر در لبنان، سیدمجید قافلهباشی به عنوان سفیر در جمهوری چک، حسین غریبی به عنوان سفیر در لهستان، سیدخلیل ساداتی امیری به عنوان سفیر در سیرالئون، امیرسعید ایروانی به عنوان نماینده دفتر نیویورک سازمان ملل و علی بحرینی به عنوان نماینده ایران نزد نمایندگیهای ژنو سازمان ملل و سازمان بین المللی انرژی اتمی منصوب شدند.
همچنین در اسفند ماه 1401 سعید خطیب زاده به عنوان سفیر در کرواسی، رضا زبیب به عنوان سفیر در اسپانیا، سعید کوزهچی به عنوان سفیر در کره جنوبی، محمد رضا بابایی سیاهکل به عنوان سفیر در الجزایر، محمود بریمانی به عنوان سفیر در سوئیس، علی اکبر جوکار به عوان سفیر در قزاقستان، پیمان سعادت به عنوان سفیر در ژاپن، مجتبی فقیهی به عنوان سفیر در بورکینافاسو، ملک حسین گیوزاد به عنوان سفیر در یونان و علیرضا صانعی به عنوان سفیر جدید ایران در بلاروس منصوب شدند.
در 22 فروردین 1402 نیز علیرضا سالاریان به عنوان سفیر در قبرس، رضا امیری مقدم به عنوان سفیر در پاکستان، حسین اکبری به عنوان سفیر در سوریه، رضا عامری به عنوان سفیر در امارات، رضا نظری آهاری به عنوان سفیر در نیوزیلند، سیدمجید تفرشی خامنه به عنوان سفیر در پرتغال و حسن عسگری به عنوان سفیر جدید ایران در سنگال منصوب شدند. در این بین نیز به صورت جداگانه منصور چاوشی به عنوان سفیر ایران در بنگلادش، محسن بختیار به عنوان سفیر جدید ایران در چین و علیرضا عنایتی نیز به عنوان سفیر ایران در عربستان انتخاب شدند و محمد کاظم آل صادق نیز در فروردین 1401 به عنوان سفیر جدید ایران در عراق انتخاب شده بود. در 29 خرداد 1402 نیز اخباری از تغییر سفرای ایران در سه کشور ترکیه، جمهوری آذربایجان و ارمنستان به گوش رسید که طبق آن مجتبی دمیرچی لو به باکو، مهدی سبحانی به ارمنستان و محمدحسن حبیباللهزاده به ترکیه اعزام خواهند شد. چند روز پیش نیز خانم معصومه آباد به عنوان سفیر ایران در فنلاند معرفی شدند.
بر اساس گفتههای بالا و طبق منطقه بندی وزارت خارجه، آمار تغییر سفرا در حوزههای مختلف وزارت امور خارجه به شکل زیر است:
همان طور که از آمار جدول پیداست تا کنون تقریبا در تمام منطقهبندیهای وزارت امور خارجه تغییر سفیر و نماینده رخ داده و بیشترین تغییر نیز متعلق به کشورهای اروپایی است و بعد از آن مناطق مهم آسیا و اقیانوسیه و همچنین آسیای جنوبی قرار دارند.
تغییرات مهم
تغییر سفرا در کشورهای مهم جهان اما توجه بیشتری به خود جلب میکند. به خصوص تغییر چراغ خاموش سفیر چین که اخیرا رخ داد و تعجب کارشناسان را برانگیخت. زیرا سفیر جدید ایران در چین یعنی جناب آقای محسن بختیار تا پیش از این هیچ سابقه دیپلماتیکی نداشته و تنها به عنوان معاون اسبق برنامه ریزی و اقتصادی وزارت نیرو شناخته میشد.
برخی دلیل این انتصاب عجیب را نزدیکی آقای بختیار به جمع فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق (ع) در بدنه دولت میدانند. علتی که در مورد سفیر جدید ایران در دهلی نو نیز صدق میکند با این تفاوت که آقای الهی از سابقه دیپلماتیک قابل قبولی برخوردار بوده و به صورت ناگهانی به بدنه وزارت خارجه به عنوان سفیر ایران در یک کشور بزرگ وارد نشدهاند.
از دیگر انتصابات جنجالی جایگزینی حسین اکبری به جای مهدی سبحانی در سوریه بود. آقای اکبری که سابقه نظامی نیز دارد از دیپلماتهای با تجربه به حساب آمده و سابقه سفارت لیبی را نیز در پرونده خود دارد. وی جایگزین مهدی سبحانی شد که او نیز طی چند سال گذشته سفیر ایران در سوریه بوده و قرار است به ارمنستان برود و جایگزین عباس بدخشان ظهوری در این کشور شود. انتصابی که باعث جنجال و سر و صدای طرف آذربایجانی شد و رسانههای این کشور وی را نیروی سپاه قدس معرفی کردند. در حالی که آقای سبحانی از دیپلمات های باسابقه کشور بوده و با توجه به وضعیت سوریه و وجود علنی مستشاران نظامی ایران در این کشور وجود نیروهای قدس در بدنه سفارتخانه ادعایی بی منطق است.
مشکلات ریشهدار در تعیین سفرا
فارغ از جنجالهای رسانهای پیرامون برخی انتصابات سفرا، امری که بسیار جلب توجه میکند نبود ساختار منظم برای جایگزینی و جابجایی برخی سفرا در منطقههای مختلف است. بسیاری از سفرای انتصابی جدید قبل از این در منطقهای متفاوت سابقه سفارت و کار کنسولی دارند. برای مثال رضا زبیب پیش از این به عنوان دستیار وزیر و مدیر کل آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه فعالیت کرده است و اکنون به عنوان سفیر اسپانیا در منطقه اروپا منصوب شده است. یا در موردی دیگر پیمان سعادت که تا پیش از این به عنوان سفیر ایران در بلژیک، اتحادیه اروپا و سفیر آکردیته در لوکزامبورگ فعالیت کرده هم اکنون به عنوان سفیر جدید ایران در ژاپن انتخاب شده است.
به نظر میرسد این کوچ منطقهای و جابجایی سفرا از ضعفهای ساختاری وزارت امور خارجه در تربیت نیرو و به خصوص تربیت سفیر به حساب میآید که نتوانسته بعد از گذشت چند دهه و باز و بسته کردن مکرر دانشکده وزارت خارجه برای هر منطقه نیروی اختصاصی آموزش دهد و هر چند سال شاهد کوچ سفرا و دیپلماتهای متخصص در یک منطقه به منطقهای غیر مرتبط هستیم.
این روند ضربه بزرگی به کارایی نمایندگیهای خارجی ایران در خلال بحرانها و چالشهای متعدد منطقهای و جهانی وارد میکند. مشکل حتی فراتر از این رفته و به دلیل کمبود نیروی متخصص و سیاسی کاری در وزارت خارجه طی چند سال اخیر شاهد کوچ نمایندگان مجلس و وزرا و معاونین آنها به نمایندگیهای خارجی مهم ایران به عنوان امتیاز سیاسی بین گروهها و جناحین هستیم. سفیر فعلی جمهوری اسلامی ایران در روسیه نیز به همین شکل در اواخر دولت قبل از مجلس به این سفارت مهم خارجی ایران کوچ کرد.
مدارک تحصیلی اکثر سفرا و نمایندگان جمهوری اسلامی ایران مربوط به دانشکده وزارت خارجه و یا دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی، امام حسین(ع) و ... است و اغلب فارغ التحصیل رشتههای روابط بین الملل، مطالعات منطقهای، دیپلماسی و یا رشتههای مربوط مانند مترجمی زبان و حقوق بین الملل هستند. در این بین چند نفر با رشتههای کمتر مرتبط و یا کاملا نامربوط وجود دارند که بهتر بود از آنها در روابط با برخی کشورهای برزگ یا مهم مانند چین استفاده نمیشد. این ناهماهنگی رشته و یا سابقه کاری و زبان تخصصی با پست دیپلماتیک ریشه ساختاری دارد و علت اصلی آن را باید در باز و بسته کردن مکرر دانشکده وزارت خارجه و نبود آزمون استخدامی مشخص این وزارت خانه جستجو کرد.
وزارت امور خارجه با تغییرات مکرر و بی هدف در ساختار مدیرکلها و مراکز آموزشی خود و سیاسیکاری دولتها در تعیین سفرا دچار بی نظمی اساسی در سیاست خارجی شده است. نبود گروههای حرفهای برای کشورهای مهم و جذب و آموزش پرسنل برای کشورها و مناطق مختلف جهت تربیت نیرو و ارتقا دیپلماسی از پیامدهای ضعف ساختاری وزارت امور خارجه است. ضعفی که منجر به عقب ماندن حوزه سیاست خارجی از تحولات روز جهان و حتی منطقه خواهد شد و مانعی بزرگ در مقابل دیپلماسی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است.
۱. مکانیزم انتخاب سفرا بسیار ضعیف است و باید سفرا نیز همانند استانداران افرادی فرا بخشی و بالاتر از سطح واخ باشند۲. در تمام دنیا خصوصا انتخاب نخبه عرصه های علمی ، فرهنگی ، امنیتی خصوصا اقتصادی به عنوان سفیر کاملا مرسوم است.۳. سطح سواد و از آن مهمتر چالاکی و تحرک اغلب سفرای فعلی در تراز ج.ا.ایران نیست ۴.متاسفانه بزرگترین مشکل سفارتخانه های ما نداشتن برنامه است...سفیر اعزام می شود بدون آنکه یک کاغذ آ۴ به او برنامه ابلاغ شود!!!!۵. در شرایط فعلی کشور که بزرگترین مشکل مباحث اقتصادی است واخ و سفرا باید مهمترین وجه همت خود را کمک به ارتقاء سطح تجاری و اقتصادی بین کشور مان و سایر کشورها قرار دهند ۶. در مجموع مدیران وزارت خارجه خصوصا دستیاران فعلی وزیر افرادی ضعیف و متاسفانه وابسته به تفکر ما نمی توانیم!!! هستند...