تصویر ایران در جامی که جهانی بود
کار تیم ملی ایران در جام جهانی 2022 در مرحلهی گروهی به پایان خود رسید و مسائل فنی آن مورد بررسی قرار گرفت اما تصویری که از ایران در جام جهانی ساخته شد، همچنان جای بحث دارد. تصویری که اگر بررسی آن با دقت و تامل صورت میگرفت، میتوانست دستاوردهای بزرگی نصیب ایران کند.
نسیم آنلاین: جام جهانی قطر در انتهای مسیر خود قرار دارد ولی اتفاقاتی که در این جام رخ داد، آن را به رویدادی خاص و ویژه برای ایران تبدیل کرد. همزمانی اتفاقات سیاسی درون کشور با این ابررویداد منجر به بروز رفتارهای اجتماعی خاصی شد. اگرچه دستاور تیم ملی ایران درون مستطیل سبز 3 امتیاز بود، اما اتفاقات خارج از زمین، پیامها و تجربههای ویژهای را به همراه داشت که مرور و بررسی آنها منجر به قدم گذاشتن ایران در جنبههای جدیدی از صنعت فوتبال میشود.
صنعت فوتبال جنبه های متفاوتی غیر از مسائل فنی اعم از اقتصاد، فرهنگ و رسانه را در خود جای داده است. در نشستی که در خانه اندیشهورزان جوان و با حمایت «رصدخونه» برگزار شد، تصویری که از ایران در این آوردگاه بین المللی به جای ماند و تصوری که در ذهن جهانیان ایجاد کرد مورد بررسی قرار گرفت.
عارف دهقاندار دبیر این جلسه با اشاره به تفاوت فضای داخل ایران نسبت به جام جهانیهای گذشته گفت:« در جام جهانی 1987 آرژانتین، ایران با همهی بزرگانش مثل پروین، حجازی، داناییفر و روشن با بدرقهی شاه عازم مسابقات میشود و بعد از اینکه برمیگردند، نظام سیاسی تغییر میکند ولی اینها اسطورههای کشور میمانند و افتخار افرینی میکنند. وظیفهی هرحاکمیتی است که از ورزش ملی خودش حمایت کند. هر کشور دیگری هم چنین وظیفهای دارد.»
وی با یادآوری حواشی بازی ایران-استرالیا و تصویری که توسط بازیکنان استرالیایی از ایران ارائه شد، گفت: «باید ببینیم قطر چقدر توانست فرهنگ اسلامی خودش را به دنیا نشان دهد ولی ما نتوانستیم. واقعیت این است که اگر روایت نکنیم، روایتمان میکنند.»
بردیا عطاران، مدیر گروه تصویر ایران اندیشکده جریان با ایجاد تناظر میان مولفههای رویای ایرانی و فوتبال، تیم ملی را یکی از سادهترین بازوهای تحقق رویای ایرانی میداند. وی میگوید: « در ایران رویای ملی با کلیدواژه "هویت ملی" بحث میشود. هویت ملی ما، هویتی است که جان مایه و مولفههای متکثری از منظر قومی، زبانی و ایدئولوژیک دارد. این هویت ملی متکثر رویاهای متکثری ایجاد میکند. تکثر رویاها توسعه و موفقیت را سخت میکند اما در فوتبال، این مولفهها با یکدیگر جمعشوند. ما در بحث قرین شدن اعتراضات و آشوبهای حین جامجهانی، به نقطهای رسیدیم که به جای توسعه و فربه کردن مفهوم ایرانی بودن، برای کنترل اتمسفر از آن خرج کردیم و آن را تقلیل دادیم.»
وی همچنین با ذکر "رویای ایرانی منفعل" و "اوبژه بودن رویای ایرانی در برابر سوژه بودن" افزود: «رویای ایرانی شامل سه ویژگی قدرتمندبودن، برادری و شکوهمندی است و این سه مولفه با فوتبال همخوان است. فوتبال انگارهی قدرتمندی و شکست دیگران و دیگر مولفهها را زنده میکند و قابلیت طی کردن یک شبه ره صدساله را دارد. شخصیتی مانند سردار سلیمانی نیز هرسه مولفه را باهم داشت و به همین دلیل محبوبیت داشت. اما چرا در پروژهی واکسن برکت احساس پیروزی نداشتیم؟ چون این مولفهها وجود نداشت.»
عطاران «متوهم بودن»، «از دست دادن جاه طلبی» و « افزایش انتظارات» را از آفتهای رویای ایرانی برشمرد و گفت: « خودروسازی مثل یک اکوسیستم بزرگی است که یک میلیون نفر درگیر آن هستند و هزینه زیادی لازم است تا بعد از مدت طولانی یک موفقیتی ایجاد شود، ولی فوتبال اینطوری نیست. برد در سه بازی باعث صعود به مرحله بعد میشود و غرورآفرینی ملی ایجاد میکند. همچنین انتظارات را باید کنترل کرد. خیلی از مسئولین ما برعکس عمل کردند و کف انتظار آنها صعود تیم ملی به مرحلهی بعد بود. طبق نظرسینجی ایسپا، 75 درصد از مردم انتظار داشتند که ما به مرحله بعد صعود کنیم درحالی که تنها دوماه قبل مسابقات سرمربی تیم تازه مشخص شد!»
سید میلاد ناظمی روزنامه نگار و فعال رسانهای با اشاره به پیشرفت فوتبال ژاپن و مقایسه با فوتبال ایران گفت: « توجه نداریم که ژاپن 20 سال پیش میزبان جام جهانی بوده است. تعداد لژیونرهای آنها در لیگهای معتبر چقدر بیشتر است و زیرساختها و ورزشگاههای آنها در چه شرایطی است. این مقایسهها میتواند خیلی دقیق تر جایگاه ما را در نسبت با ژاپن مشخص کند.»
ناظمی با یادآوری شرایط ایران و آمارهای بازی با آمریکا گفت:« امریکا از ایران بیشتر دوید و معیارهای بهتری داشت و زور ما به آنها نرسید. تیم ما با 3 امتیاز حذف شد و اگر جز این بود عدالت زیر سوال میرفت. تیم ما تیم ضعیفی بود. 4 سال است روند توسعهی فوتبال متوقف شده، دو سال است لیگ ما از آسیا حذف شده، زیرساختی هم ایجاد نشده و همه چیز رو به عقب بوده است. حذف ما نتیجهی اینها بود.
بخشی از مجلس و تلویزیون با حضور تاج و کی روش مخالف بودند و این هزینهها و توقع از تیم ملی را بالا برد. بعضی از مجریان تلویزیون بعد از شکستهای ایران، نه فقط کیروش که کل تیم ایران را تحقیر کردند. دستاوردهای ما در این جام را در مقایسه با دیگر تیمها با شرایط متفاوت سیاه نمایی کردند. وقتی ایران ولز را برد، میخواستند مجسمهی بازیکنان را بسازند ولی بعد از بازی آمریکا فقط به ایران حمله کردند. انگلیس فقط از ما در دور گروهی گل خورد.»
وی معتقد است موفقیت در ورزش وابسته به شرایط اقتصادی است و نمونهی آن را دوپینگ اقتصادی در المپیک 2012 میداند: « در دورهی آقای علی آبادی که پول به صورت شگفت انگیزی وارد ورزش شد و بدون توسعهی زیرساختها، اردوهای زیادی برای تیمهای ملی برگزار شد ما نتیجه خوبی در المپیک گرفتیم. از رتبهی 51 به دوازدهم جهان رسیدیم. فهمیدیم میتوانیم هزار و یک کار حرفهای نکنیم ولی اگر یک دورهای مربی خوبی بیاوریم حرکتهای خوبی انجام دهیم، میتوانیم نتیجهی خوبی و حس غرور به دست آوریم؛ مثل حضور ولاسکو در والیبال و کیروش در فوتبال که در دورهی احمدی نژاد هم بود.»
این روزنامه نگار معتقد است که رسانههای ما در عرصهی بین الملل کارکردی ندارند. صحبتهای مقامات تنها مصرف داخلی دارند و در انزوای رسانهای قرار گرفتهایم. ناظمی صحبت های کیروش در کنفرانس های مطبوعاتی جزو اولین بروزات بین المللی ایران در خصوص تحریمها و سایر مسائل بین الملل میداند.
وی اضافه کرد: « مدل مصاحبههای سرمربی تیم ملی ما با رسانهها و نحوهی مواجهه با آنها شایان توجه است. اگر مربی دیگری بود، خیلی تدافعی درخصوص شرایط فعلی ایران صحبت میشد ولی تاکتیک ما خیلی تهاجمی بود و اثر داشت. صحبتی که اینفانتینو در خصوص مقایسهی رفتار قطر و اروپاییان دربارهی نژادپرستی و مهاجران داشت، اروپاییها را در موضع ضعف قرار داد و حتی برای قطر تبلیغ شد.»
ناظمی در خصوص غفلت در استفاده از ظرفیت جام جهانی و آسیب پذیری ایران اینطور میگوید:« ما تا قبل از اتفاقات بازی با انگلیس متوجه نشده بودیم که میشود با به کاربردن تاکتیکهای رسانهای مشابه علیه تیمهای مقابل، حرکتهای بهتری انجام داد و خودمان را از حملات آنها نجات دهیم. در این جام جهانی فهمیدیم نه تنها میتوانیم از انفعال خارج شویم که میتوانیم به آنها نیز حمله کنیم. حضور رئیسی در نیویورک هم چنین حالتی داشت. وقتی که مطرح شده بود تجمع زیادی در امریکا برگزار میشود، از هتل تا مقر سازمان ملل را پیاده طی کرد. برای اولین بار سوالات فکر شده مطرح و گفته شد. این بزنگاههایی بوده است که ما خیلی از دست دادیم ولی به تازگی یاد گرفتیم که از این فرصتها استفاده کنیم. در حوزهی رسانه فهمیدیم میتوانیم از انفعال خارج شویم.»
در ادامه این نشست محمدامین قاسمی با معرفی کتاب «ورود به عرصه جهانی» در باب قدرتهای نوظهور گفت:« ما در این کتاب به بررسی کشورهایی که در 10-15 سال اخیر میزبان ابررویدادهای ورزشی بودهاند شامل چین، آفریقای جنوبی، برزیل، روسیه و قطر پرداختیم. مهم ترین ابزار این کشورها برای ورودشان به عرصه جدید جهانی، میزبانی ابر رویدادهای ورزشی بوده است چرا که این رویدادها خاصیت نمایشی، انبوه از سراسر جهان، اهمیت بین المللی، نقطه تمرکز دنیا و رسانه را در خود دارد.
فرهنگ، گردشگری، دیپلماسی، برندسازی و تجارت 5 دلیل راهبردی هستند که این کشورها حاضر شدهاند میزبانی را بپذیرند و بر روی آن سرمایه گذاری کنند. البته این نکته وجود دارد که این کشورها میزبانی را از رویدادهای سطح پایین تر شروع کرده اند و به اینجا رسیده اند.
این پژوهشگر حوزه ی فرهنگی با دسته بندی انتظارات محقق شده و نشدهی میزبانان ابر رویدادها اینطور بحث را ادامه میدهد:«این رویداد از نظر اقتصادی برای کشورهای میزبان سودآور نبودند. احیای شهری نیز از انتظاراتی است که "شاید" تاثیری روی هویت ملی داشته باشد، چراکه ممکن است احیای شهری از جنبهای صورت گیرد که مورد نیاز نباشد؛ مثلا زمان برگزاری جام جهانی برزیل، مردم برزیل اعتراض داشتند که ما علاوه بر ورزشگاه در سطح فیفا، بیمارستان در سطح فیفا نیاز داریم. این نشان میدهد که میزبانی ابر رویداد ورزشی ممکن است به جای استحکام هویت ملی، ضربه زننده هم باشد»
وی «اعتبار بین المللی و قدرت نرم» را مهم ترین دستاورد و خواستهی محقق شدهی کشورهای میزبان عنوان کرد. در این خصوص میگوید:« آنها از این طریق توانستند برای بهبود تصویرشون در سطح جهانی اقدام و ورودشان به عرصه جهانی به عنوان بازیگری جدی را اعلام کنند. البته تصویری که از سمت کشور میزبان ساخته میشود میتواند هم بهبود دهنده و روبه جلو باشد و هم اگر مدیریت درستی صورت نگیرد، نتیجه عکس دهد و تا سالها کشور را درگیر کند.»
از نظر محمد امین قاسمی، هویت ملی و برند یک کشور رابطهای متقابل و دوسویه با یکدیگر دارند و هریک دیگری را پشتیبانی میکند اما در این جام جهانی ضربهی بدی به هردو وارد شد. وی میگوید: «یک کشور چه تلاش کند چه نکند، تصویری در ذهن مردم دارد. اگر خوب باشد یعنی تلاش کرده ولی اگر بد باشد یعنی توجهی به آن نشده است. در این جام جهانی بخشی از هویت تیم ملی با بخشی از هویت ملی در تعارض قرار گرفت. دچار گسستگی و پارگی شد. همیشه افرادی که فوتبالی نیستند، در جام جهانی بازیهای تیم ملی را پیگیری و نگاه میکردند که اولین بار بخشی از مردم چنین حسی نداشتند. »
احسان محمدی، مترجم کتاب و مدرس دانشگاه عنوان کرد که دیگر کشورها در استفاده از فوتبال به عنوان یک ابزار دیپلماسی و فرهنگی بسیار پیشرو هستند و آن هم به دلیل پیشینهی آنهاست. وی گفت: « دیروز وزیرخارجه فرانسه اعلام کرد که رئیس جمهور فرانسه برای دیدن فوتبال به قطر سفر میکند. این مسئله ریشه در گذشته دارد. از 1914 تا 1920 فرانسه به ابداع دیپلماسی فوتبال فکر میکند و در وزارت خارجهی خود این بخش را توسعه میدهد. نامه نگاریهای بسیاری با سفیران خود در کشورهای مختلف در خصوص منفعت ملی از طریق فوتبال انجام داد. ما فاقد این پیشینهایم.»
امیر علوی، مدیر روابط عمومی فدراسیون فوتبال هم در این نشست حضور داشت. علوی با اشاره به تمجیدهایی که از کارلوس کیروش به خاطر صحبتها و مواجهه با رسانههای خارجی داشت، عنوان کرد که چنین واکنشی به علت مطالعات سیاسی و آشنایی وی با نظام های بین المللی است.
وی با تمجید از کیروش گفت:« البته آقای کیروش هرچه در توان داشت برای تیم ملی گذاشت تا تیم ملی نتیجه بگیرد و ساعت ها تیم های مقابل را تجزیه و تحلیل میکرد و اطلاعات جامعی از هرکدام داشت. آقای کی روش مرتب تاکید میکرد که ما داریم کار 7 8 ماهه ما را در یک ماه و نیم انجام میدهیم.»
مدیر روابط عمومی فدراسیون فوتبال با استقبال از برگزاری این نشست صحبت های خود را اینگونه پایان داد: « آن چیزی که در این نشست خودش را نشان داد، من را به این باور رساند که نخبگان فکری و جامعهی رسانه و فرهنگ مباحث را پیشتر از ما و اجرایی شدنشان، تجزیه و تحلیل میکنند. مباحثی که مطرح شد بخشی از فریادهایی است که ما سالها درون خودمان داریم و شاید بشود رویهی سرمربی تیم ملی را در رویه ستادی فدراسیون هم مورد تجزیه تحلیل قرار داد که آیا می شود به جای تدافع و سکوت کار دیگری انجام داد یا نه.
خلا فوتبال ما، خلا اندیشه ورزی است. مسابقهای انجام میشود و بحثهای فنی تا یکی دو هفته ادامه دارد و بعدش تمام. امیدواریم این نشست شروعی بشود برای اینکه مدیریت فرهنگی در حوزه دیپلماسی فوتبال و حتی خود زمین فوتبال به پیش برود. همین رئالیسم تهاجمی که آقای کی روش به کار برد، باعث شد خبرنگار اسکای اسپورت مبهوت شود و دیگر در کنفرانسهای بعدی ایران هیچ سوالی نپرسید.»
در پایان حاضران در جلسه بر لزوم بازگشت به هویت ایرانی تاکید کردند. میلاد ناظمی در این خصوص گفت:« این دوره از جام جهانی، مردم و حاکمیت ایران را دچار شوک کرد که در باب اهمیت مفهوم ایران تامل کنند.
یک اشتباهی که در حاکمیت وجود دارد این است که در گفتار ایران و جمهوری اسلامی را جدا میکردند و همیشه بر جمهوری اسلامی بودن تاکید میکردند. در این جام جهانی دیدند ایران اینترنشنال هم میگوید این تیم جمهوری اسلامی است نه تیم ایران و حرف خود حاکمیت را تکرار میکند اما برای جدایی و افتراق. مردم و حاکمیت فهمیدند که مفهوم ایران چقدر مهم است، به هویت ایرانی بازگشتد و به برند ملی تاکید میکنند. جمهوری اسلامی و ایران دو مفهوم مرتبط و نیازمند به هم هستند و بدون یکدیگر معنا ندارند.»