«زاویه»ی حاده
نتیجهی تصمیم رئیس صداوسیما، یک سویه شدن و منزوی شدن سازمانی است که موظف است گردانندهی مباحث مهم سطح جامعه باشد. اما با این کار در صداوسیما، اساسا حرف نویی شنیده نخواهد شد و زمین بازی را به شبکههای معاند و فضای مجازی تقدیم کرده و در تحلیلهای پس از آن نسبت به اینکه چرا مخاطبین از صداوسیما کوچ کردهاند به جای فهم دقیق مسئله و شناخت گلوگاه، رو به مخدرهایی همچون سلبریتی بازی میآورند.
نسیمآنلاین؛ محمد خضری مقدم:چند روز قبل در برنامهی زاویه، که از شبکه 4 سیما پخش شد مهمان برنامه، جناب آقای احمد جهان بزرگی از عبارات نامناسبی نسبت به رئیس جمهور و وزرا استفاده نمود. مجری برنامه زاویه در همان جلسه با اشاره به این که صحبتهای مهمان مورد تایید شبکه نیست سعی در تلطیف موضوع داشت اما با پخش این قسمت از صحبتهای این مهمان برنامه در فضای مجازی جنجالی در رابطه با این برنامه بهپا شد که در نهایت ریاست سازمان رسما از عذرخواهی کرد و زمزمههایی از تغییر عوامل این برنامه به گوش رسید.
اما به راستی تصمیم و عملکرد رئیس صداوسیما در این موضوع بیشاز صحبتهای مهمان برنامه مورد نقد است. در همه جای دنیا مهمان برنامه نمایندهی طیف و جناح خودش هست الا در صداوسیمای جمهوری اسلامی، اگر در برنامهای مهمانی صحبت نابههنگامی داشته باشد به این معناست که این کلام مورد تایید قطعی و صددرصد صداوسیماست. این نگاهیست که جناب دکتر عسگری با عذرخواهی خود و با برخورد پیشرو با عوامل برنامه از خود نشان میدهد و با آن صداوسیما جمهوری اسلامی را اداره میکند.
حاصل این نگاه تبدیل شدن صداوسیما به بلندگوی یک سری حرفهای خاصی میباشد که در آن مناظرههای آیت الله مصباح با منتقدان حکومت اسلامی و یا صحبتهای چالشی شهید بهشتی با کیانوری حزب توده جا ندارد. بلندگویی که کیلومترها با دانشگاهی که امام خمینی از آن یاد میکرد فاصله دارد. نتایج این نگاه حاصل صداوسیمایی است که کمترین ارتباط ممکن را با نخبگان جامعه و مردمش دارد، چرا که اگر کلامی از دهان کسی بیرون بیاید و مورد تایید آقایان از هر جناح و هر طیفی، نباشد اساسا کار بیخ پیدا میکند و با تهدید غریبه و آشنا، رئیس سازمان پا پس کشیده و پشت عوامل خود که کار اشتباهی نیز مرتکب نشدهاند را خالی کرده و تسلیم شده و زمین را در اختیار آقایان قرار میدهد.
ابدا کلام مهمان برنامه مورد تایید نیست و همان طور که رهبر انقلاب فرمودند وهن دولت کار غلطیاست اما اینکه نتیجه صحبت یک فرد را به گردن مجری برنامه بیندازیم معقول نیست. گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدن گردن مسگری. پرسشی که مطرح میشود این است که اگر جناب علی عسگری که خود خاک صحنهی صداوسیما را خوردهاند در برنامه حضور داشتند و به یک بار مهمان برنامه شروع به صحبتهای نابهجا میکرد چه عکس العملی نشان میدادند؟ جز تبری جستن از صحبتهای اشاره شده کار دیگری در برنامه از عوامل ساخته است؟ماهیت برنامه زنده این است که کنترلی بر روی صحبت مهمان وجود ندارد و جز با بررسی یک سری از معیارها در انتخاب مهمانِ برنامه کار دیگری نمیتوان در کنترل برنامه نمود الا اینکه اساس برنامهی گفتوگو محور و زنده را از روی آنتن برداریم.
نتیجهی تصمیم رئیس صداوسیما، یک سویه شدن و منزوی شدن سازمانی است که موظف است گردانندهی مباحث مهم سطح جامعه باشد. اما با این کار در صداوسیما، اساسا حرف نویی شنیده نخواهد شد و زمین بازی را به شبکههای معاند و فضای مجازی تقدیم کرده و در تحلیلهای پس از آن نسبت به اینکه چرا مخاطبین از صداوسیما کوچ کردهاند به جای فهم دقیق مسئله و شناخت گلوگاه، رو به مخدرهایی همچون سلبریتی بازی میآورند. چیزی که در این چند سال به وضوح به چشم میآید این است که در هر شبکه برنامههایی زرد و خالی از محتوا و دردهای جامعه توسط سلبریتیها نمایش داده میشود. این چرخهای است که صداوسیما دانسته یا نادانسته دارد آن را تکرار میکند و روز به روز از ماهیت اصلی یک رسانهی قوی به مثابه دانشگاه فاصله میگیرد. صداوسیمای امروز ما متاثر از باجدهی به جناحهایی شده که برای فرار از عملکرد ضعیف خود دستآویزهای مضحکی همچون صحبتهای احمد جهانبزرگی پیدا میکنند و سیلی از شکایات خود را روانه این جسم نیمهجان میکنند و خود را مظلوم جا میزنند و از آن طرف زمانی که برخورد منفعلانهای از مسئولان و رئیس سازمان میبینند برای حرکت بعدی جریتر شده و پا را حتما فراتر میگذارند. با این روند صداوسیما روزبهروز ضعیفتر میشود.
چقدر مطلب بد و بی سر و تهی