فقط میخواهند که نباشد!
چالش تربیت نیروی انسانی در «صنعت نفت» و عزم جزم رانتداران!
ریشه عدم تمایل بیژن زنگنه به حفظ دانشگاه نفت را باید در جایی دید که وی بدون داشتن رویکرد معینی در قبال تربیت نیروی انسانی، چاره را نه در اصلاح دانشگاه که در برچیدن آن میداند! موضوعی که زمینهی فرصت طلبیها را ایجاد کرده است.
نسیم آنلاین؛ منصور مقیمیزاده: نزدیک به یک ماه پیش بود که نمایندگان مردم آبادان در مجلس شورای اسلامی خبر از پیگیری برای تجمیع و انتقال دانشگاه نفت در شهر آبادان دادند. دو هفته قبل نیز در جلسه شورای عالی اداری جهانگیری دستور داد تا بررسی های حقوقی لازم برای انتقال این دانشگاه به وزارت علوم صورت گیرد.
رفتارهای وزیر نفت با دانشگاه نفت اتفاق تازه ای نیست اما لازم است واکاوی بیشتر و دقیق تری در قبال موضوع دانشگاه نفت و نگرش بیژن زنگنه بدان صورت گیرد. مطمئنا صرف ملاحظه تصمیم وزیر نفت در قبال لغو تعهد استخدام فارغ التحصیلان الف دانشگاه نفت یا دیدن اختلافات میان نفتیهای تهران نشین با اهواز نشین و حواشیهای مرتبط با آن شاید در فضای رسانه ای قدری جذاب باشد اما باید اصل این اتفاقات در جایی دیگر جست و جو کرد. مساله اینجاست که وزارت نفت اصلا نمی داند که چگونه از دانشگاه نفت استفاده کند. تنها چیزی که بر همگان واضح است این است که زنگنه صرفا می خواهد که این دانشگاه نباشد!
خروج نیروی انسانی از کشور با کمک وزارت نفت!
ایشان اساسا کارکرد زیرساخت های تربیت نیروی انسانی در نفت را از بین برده است. مربوط به دوره اخیر وزارت ایشان هم نیست. زنگنه در دوره نخست وزارت خود ابتدا آموزشگاه های حرفه ای صنعت نفت را تعطیل کرد. همان آموزشگاه هایی که سالهای متمادی افراد کاربلد فنی و کارکشتههای زیادی را برای صنعت نفت پروش داد اما هم اکنون در حال تبدیل شدن به موزه است. سپس به عنوان اینکه کمبود نیروی با تحصیلات آکادمیک در صنعت نفت وجود دارد، طرح ضربت و دوره های مشترک دانشگاه صنعت نفت با برخی مراکز آموزشی در کانادا، استرالیا و فرانسه را برای آموزش و ارتقای دانش آکادمیک پرسنل و نیروهای جدید طراحی و اجرا کرد. این دوره ها نیز اگرچه زمینه های ارتقای دانش و تحصیلات دانشگاهی را برای نیروهای تازه وارد و نیز پرسنل نفت فراهم کرد اما موجب خروج تعداد زیادی از نیروی انسانی این صنعت از کشور گردید. به گونه ای که با بسترسازی و تلاش وزارت نفت، این افراد در خارج از کشور تحصیل کرده و در همان کشورها و شرکت های نفتی خارجی عمدتا مشغول به کار شدند. آن دسته ای که هم به کشور بازگشتند، بعدها عدهای از آنها هم مجددا به خارج از کشور مهاجرت کرده و تنها بخشی در کشور ماندگار شدند. بگذریم که در اجرای این طرح ها نیز سوء استفاده هایی صورت گرفت. از جمله دختر مهندس زنگنه که با شرکت در دوره های یاد شده، در هلند دکتری مهندسی مخزن گرفت و در همان خارج از کشور ماند.
طرح های متعدد دیگری نظیر بورسیه پرسنل و دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشگاه های مطرح تهران و نیز طرح جذب ممتازان در صنعت نفت نیز اجرا شد. در طرح جذب ممتازان که دانش آموختگان دانشگاهی با معدل بالا جذب و به کارگیری میشدند، از سال ۸۰ اجرایی شد و دولت های نهم و دهم هم آن را ادامه دادند. اجرای این طرح به دلیل امتیارات و تسهیلات فراوانی که برای این دست از نیروهای تازه وارد در نظر گرفته شده بود اعتراضات بسیاری را میان نیروهای نفت ایجاد کرد و بعدها نیز خود مسئولین پژوهشگاه منابع انسانی وزارت نفت اعلام کردند به دلیل آن که در زمینه توسعه و نگهداشت این نیروها کار قابل توجهی انجام نشده بود بسیاری از آنها دچار مشکلاتی شده و یا در جایگاه مناسب خود قرار نگرفته اند.
از دیگر اقدامات مجموعه وزارت نفت در زمان پیشین وزارت زنگنه، حمایت های گسترده تجهیزاتی و مالی جهت احداث دانشکده های نفت و گاز در برخی از دانشگاه های کشور از تهران گرفته تا بوشهر و تبریز و بعدها کرمانشاه بود. این حمایت ها با تغییر دولت ها نیز پی در پی ادامه پیدا کرد. این امر در همان زمان ها انتقادات فراوانی را متوجه وزارت نفت کرد. منتقدان بیژن زنگنه این حمایت های گسترده را بدون برنامه ریزی و آینده نگری می دانستند. مثلا معلوم نبود که چرا در شهرهای تبریز، تهران، بوشهر با وجود تفاوت های فراوان در وجود ذخایر و تاسیسات مربوط به نفت و گاز قرار است رشته های مرتبط توسعه یابد. همه این حمایت ها در شرایطی صورت می گرفت و هم اکنون ادامه داردکه وزارت نفت یکی از قدیمی ترین دانشگاههای کشور را در اختیار دارد و بر اساس آئیننامه نظامهای اداری و استخدامی کارکنان صنعت نفت، این وزارتخانه ملزم به حفظ مراکز آموزشی خود و بکارگیری آنها در راستای اجرای تمامی فرآیندهای آموزشی است.
اراده زنگنه برای تعطیلی دانشگاه نفت؛ این بار قوی تر از دوره پیشین
وزیر نفت در دوره پیشین وزارت خود اگرچه با وقوع اعتراضات بسیاری نتوانست تصمیم خود را برای تعطیلی دانشگاه نفت عملی کند، اما با حضور مجدد در مسند وزارت نفت وی اینبار با عزمی قوی تر قصد کرد تا کار دنشگاه نفت را یکسره کند. ابتدا تعهد استخدامی دانش آموختگان رده الف آن لغو شد. سپس وزیر با همراهی وزارت علوم مقدمات قانونی آن را فراهم کرده و نام دانشگاه صنعت نفت را که قبلا از مصوبه شورای عالی اداری برای واگذاری دانشگاه های وابسته به دستگاه های اجرایی به وزارت علوم مستثنا شده بود، وارد لیست واگذاری ها کرد. مطابق با مصوبه اشاره شده در تاریخ 17/11/1396 تمامی دانشگاه های وابسته به دستگاه های اجرایی به جز دانشگاه فرهنگیان باید به وزارت علوم منتقل شوند.
نمایندگان آبادان نیز این بار پررنگ از دوره گذشته وزارت بیژن زنگنه، وزیر را در این امر همراهی کردند. نمایندگان این بار با ایده تجمیع دانشگاه در شهر آبادان کمک بزرگی به وزیر نفت می کنند. عامر کعبی نماینده آبادان در مجلس که اوایل امسال خبر استخدامش در صنعت نفت منتشر شد، چندی قبل در دیدار خود با وزیر علوم اعلام کرده بود که خواست نمایندگان آبادان تجمیع دانشگاه صنعت نفت در این شهر است. اما غلامرضا شرفی نیز دیگر نماینده آبادان در مجلس نیز در گفتگو با نسیم آنلاین اعلام کرد که «هنوز جمعبندی معین و کارشناسی ای برای وضعیت دانشگاه نفت وجود ندارد» . با این حال به نظر می رسد بر خلاف تصور نمایندگان آبادان برای حفظ این دانشگاه ذیل وزارت نفت، تلاش همه جانبه آنها در راستای تضعیف و سپس واگذاری آن به وزارت علوم است. موضوعی که صد البته نفعی برای حوزه انتخابیشان نیز ندارد!
در همین راستا سال گذشته دانشکده های نفت در تهران و محمودآباد دانشجو نگرفتند. امسال نیز همین روال ادامه پیدا کرده و رشته های دانشکده نفت تهران در دفترچه انتخاب رشته کارشناسی ارشد امسال در محل دانشکده آبادان ارائه می شود.
وزارت نفت با همراهی نمایندگان آبادان در حال تلاش است تا بساط دانشگاه ۸۰ ساله صنعت نفت را کاملا جمع کند تا بار آن از دوش وزارت نفت برداشته شود. اما پرسشی که برای بسیاری باقی می ماند، این است که با این روند که زیر ساخت های تربیت نیروی انسانی در این صنعت استراتژیک برچیده شده است، مشکل نیروی انسانی صنعت نفت برطرف می شود؟ وزیر نفت حتی تمایلی به تغییرات بنیادین در فعالیت های گوناگون این دانشگاه که بسیاری از دلسوزان صنعت نفت بدان معتقدند، ندارد و چاره کار را تنها در برچیدن آن میداند.
زنگنه به جمع منتقدین سیاستهای خود پیوسته است
اکنون نتیجه سیاست های بیژن زنگنه و دیگر وزرای نفت در همراهی او در تداوم و اجرای برخی از برنامههای وی به بار نشسته است. زنگنه در نهایت به جمع منتقدین سیاست های خود پیوست به گونه ای که در دوره اخیر خود همواره از کمبود نیروی انسانی تکنسین و نیز عدم تربیت مدیر گلایه میکند. تا جایی که وقتی بسیاری از مدیران و معاونین ش بازنشسته شدند دست به دامان افراد خارج از نفت شد و حتی از شرکت بهره برداری مترو تهران، مدیر وارد کرد!
رفتار بیژن زنگنه با دانشگاه صنعت نفت و اجرای طرحهای متعدد پیش گفته شده، بیش از همه چیز نشان از سردرگمی وزارت نفت در برابر چالش تربیت و بکارگیری نیروی انسانی متخصص و متعهد است. نبود رویکرد دقیق و کارشناسی در این زمینه جدای از آن که صنعت استراتژیک نفت را تضعیف کرده و موجب خروج انسانی می شود، زمینه های فساد و رانت را ایجاد کرده است. این موضوع تفاوتی ندارد که در چه سطحی اتفاق می افتد؛ روزی دختر آقای زنگنه، روزی سفارشی ها و نمایندگان مجلس و روزی دیگر جوانان تبلیغاتچی ستادهای انتخاباتی همسو با وزیر نفت که تا دیروز نشریه های دانشجویی را در دانشگاه های خود توزیع می کردند و اکنون جزو مدیران رده بالای صنعت نفت شده اند، همگی تلاش دارند از نابسامانی موجود سوء استفاده کرده و پای سفره نفت بنشینند.