معضل تحریم یا فرصتی سودآور
پالایشگاه، راهکار دائمی بیاثر کردن تحریم میعانات گازی
راهکار بیاثر کردن تحریم میعانات گازی، ساخت پالایشگاههای این مواد است که با تبدیل میعانات به مواد با ارزشافزوده و امکان صادرات بیشتر موجب رفع معضل انبار آنها هم میشود.
نسیم آنلاین : میعانات گازی نوعی جریان هیدروکربنی مایع است. قیمت این ماده کمی پایینتر از قیمت نفت خام در بازارهای جهانی است. میعانات گازی همراه با گاز طبیعی در فرایند استخراج بدست میآید که تولید آن به همراه گاز طبیعی قابل توقف نیست. به دلیل ضرورت تولید و مصرف گاز طبیعی در کشور و اهمیت برداشت گاز از میادین مشترک، ناگزیر بههمراه گاز طبیعی میعانات گازی هم برداشت برداشت میشود. در شرایط فعلی، حدود 600 هزار بشکه میعانات گازی در کشور تولید می شود. پیشبینی شدهاست که با تکمیل دیگر فازهای پارس جنوبی در سالهای نزدیک، به میزان تولید میعانات گازی کشور تا 200 هزار بشکه دیگر اضافه شود.
بخشی از میعانات گازی در کشور به عنوان خوراک پتروشیمی، خوراک پالایشگاه نفت، خوراک پالایشگاه میعانات گازی و تزریق به نفت خام صادراتی استفاده میشود. اما بخش بیشتر میعانات گازی ایران صادر میشود که طبق آمار سال 96، حدود 430 هزار بشکه، صادرات میعانات ایران بودهاست.
تحریمهای جدید و منع خرید میعانات گازی ایران
تحریم میعانات گازی مشکلات زیادی را برای فروش آنها بوجود میآورد زیرا این مواد مشتریهای محدود و بازار کوچکی دارند. بهعنوان مثال میعانات گازی در دنیا بازار 3 میلیون بشکهای دارد در حالیکه نفت خام مشتریهای بیشتری داشته و بازار 90 میلیون بشکهای دارد.
با اعمال تحریمهای نفتی سال 97 تا حد زیادی صادرات میعانات گازی کشور کم شده و از آنجایی که برخلاف نفت خام امکان توقف تولید میعانات گازی نیست؛ در حال حاضر مسئله نگهداری و ذخیره این مواد، بروز بیشتری کردهاست. در حال حاضر ایران در مواجه با تحریمهای نفتی، میعانات خود را در مخازن خشکی و روی دریا ذخیره میکند که نگهداری این حجم از مادهای که به شدت اشتعالزا نیز هست، هزینههای هنگفتی در پی دارد. علاوه بر این با تکیمل فازهای نیمهتمام پارس جنوبی و افزایش تولید میعانات گازی، ذخیرهسازی دیگر جوابگو نخواهدبود و باید مازاد آنها را سوزاند.
ساخت پالایشگاه، راهکار دائمی بیاثر کردن تحریم میعانات گازی
در یک نگاه کلی توسعه صنایع پالایشی به دلایلی از جمله تکمیل زنجیره ارزش، دوری از خام فروشی و رفع وابستگی اقتصاد، رشد توان ساخت داخل و امنیت انرژی نقشی اساسی در اقتصاد و صنعت کشور دارد. تجربه تحریمهای نفتی سال 91 و انبار میعانات گازی بر روی سکوها، درس عبرت مدیران نفتی نشد و دوباره دچار یک معضل تکراری شدند. ساخت پالایشگاههای میعانات گازی موجب تبدیل میعانات به فراوردههایی همچون نفتا، LPG ، بنزین، گازوئیل، سوخت جت و نفت سفید میشود که در این بین، یکی از دو فراورده نفتا یا بنزین (با توجه به طراحی پالایشگاه)، بیش از 50% درصد فراوردهها را تشکیل میدهند. در ادامه مزیت تولید این دو فراورده بیان میشود.
بر اساس گزارش مطالعات بازار شرکت انگلیسی- امریکایی Nexant که توسط شرکتهای معتبر نفتی ملاک ارزیابی طرحهای توسعهای قرار میگیرد، آینده خوبی از لحاظ تقاضا، در انتظار نفتا است. طبق گزارش این شرکت تا سال 2035 حدود 10 میلیون تن کمبود عرضه نفتای سبک در بازار بوجود خواهدآمد که عمده این تقاضا مربوط به کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا است. همچنین تولید بنزین توسط پالایشگاههای میعانات گازی باعث برداشتهشدن بار تولید بنزین از پالایشگاهها میشود. بدین ترتیب پالایشگاهها میتوانند به جای تولید بنزین، برش نفتا را به پتروشیمی ها ارسال کنند تا به الفین تبدیل شود. این فرایند کمک زیادی به تکمیل زنجیره ارزش در فراوردههای نفتی و در نتیجه اقتصاد کشور میکند.
بهعنوان نمونه ساخت پالایشگاه میعانات گازی خلیج فارس در سالهای اخیر با ظرفیت 360 هزار بشکه، دو مزیت اساسی داشت: اولاً تا حد زیادی از معضل انبار میعانات گازی جلوگیری کرد و ثانیاً باعث افزایش تولید محصول استراتژیک بنزین در کشور شد. اما با توجه به تحریمهای اخیر و افزایش تولید میعانات با تکمیل فازهای پارس جنوبی، نیاز جدی به طرحهای مشابه دیگری احساس میشود.
تامین سرمایه، گلوگاه اصلی ساخت پالایشگاههای میعانات گازی
بررسی روند تکمیل یا معطل ماندن ساخت پالایشگاههای کشور در سالهای اخیر، نشان میدهد گلوگاه اصلی این طرحها محدودیت تامین سرمایه است. بهعنوان مثال سه فاز پالایشگاه ستاره خلیج فارس تاکنون در زمان تحریمها با منابع دولتی تکمیل شدهاند اما طرح بزرگ پالایشگاه میعانات گازی سیراف، از سال 93 تاکنون پیشرفت فیزیکی کمی داشتهاست. علیرغم انجام طراحی مفهومی و مطالعات امکانسنجی این طرح، همچنان در مرحله انتخاب سرمایهگذار و در گیر و دار تامین سرمایه به سر میبرد.
پرداخت نشدن تمامی نیاز مالی این پروژه از سوی این صندوق توسعه ملی و همچنین بهره بالای وامهای بانکی، تامین سرمایه داخلی این پروژهها را با مشکل مواجه کردهاست. از سوی دیگر طی سالهای اخیر معطل ماندن پالایشگاههایی از جمله آناهیتا، پارس پتروفیلد، بهمن گنو و همین پالایشگاه سیراف مورد بحث، نشان دادهاست جذب فاینانسهای خارجی برای این پروژهها به دلایل مختلفی امکانپذیر نیست.
با توجه به آنچه در این نوشتار بیان شد، ساخت پالایشگاههای میعانات گازی از معضل انبار این مواد به دلیل تحریمها جلوگیری میشود. علاوه براین با تبدیل میعانات به بنزین یا نفتا ارزش افزوده بیشتری از آن بدست میآید. در این شرایط به نظر میرسد حجم بالای نقدینگی سرگردان در کشور، در صورت مطالعات کارشناسی میتواند منبعی برای تامین مالی این پروژهها باشد.
محمدعلی قدیری