درباره وضعیت شبکه نمایش خانگی و سامانههای VOD که بیش از همیشه نیازمند نظارت هستند
نمایش خانگی منهای خانواده!
شبکه نمایش خانگی در آن زمان که صرفاً بازتاب دهنده تولیدات سینمای ایران بود، هویت مستقلی نداشت؛ اما درست از همان موقعی که بنا شد تا آثاری در قالب سریال و فیلم برای عرضه در این پلتفرم آماده و پخش شوند؛ لزوم نظارت بر آن نیز جدیتر شد.
نسیم آنلاین ؛ احسان سالمی: شبکه نمایش خانگی در آن زمان که صرفاً بازتاب دهنده تولیدات سینمای ایران بود، هویت مستقلی نداشت؛ اما درست از همان موقعی که بنا شد تا آثاری در قالب سریال و فیلم برای عرضه در این پلتفرم آماده و پخش شوند؛ لزوم نظارت بر آن نیز جدیتر شد. این مسئله نه فقط از منظر باز شدن یک باب جدید برای عرضه محصولات نمایشی بلکه از آن جهت حائز اهمیت بوده و هست که بسیاری از سازندگان آثار نمایشی با این فلسفه وارد شبکه نمایش خانگی میشدند که حرفهایی را بزنند که نمیشد در تلویزیون به آنها پرداخت و یا ظرفیتهای لازم برای طرح در سینما را نداشت. البته که سود ورود به شبکه نمایش خانگی نیز به ویژه بعد از ورود جدی VODها به این حوزه بیش از سایر حوزهها شد. به همین واسطه هم بود که هر روز نام چهرهای جدید در میان متقاضیان ساخت سریال برای شبکه نمایش خانگی دیده میشد.
شبکهای برای عبور از خط قرمزها؟«قلب یخی» اولین سریال تولید شده برای شبکه نمایش خانگی بود که براساس همان الگوی مورد اشاره، یعنی روایت قصهای که شرایط روایت آن در تلویزیون وجود نداشت؛ تولید شد. مسیری که بعدها در فرایند 10 ساله کامل شدن چرخه تولید و توزیع سریالهای شبکه نمایش خانگی که حالا با VODها به شکل کامل درآمده نیز دنبال شد. تقریبا در همه این آثار بنای سازندگان بر نمایش قصهها و شخصیتهایی بود که نمیشد در تلویزیون قصه آنها را روایت کرد. اینجا ممیزیهای مرسوم تلویزیون چه از نظر محتوایی و چه از نظر ظاهری که مربوط به شکل و شمایل حضور بازیگران در برابر دوربین میشد، جایی ندارد.
سریالهایی که با کمترین ممیزی تولید و عرضه میشدند و دردسرهای مرسوم تلویزیون برای آثار نمایشی نداشتند. دایره استفاده از ستارههای سینمایی نیز گستردهتر بود چرا که اینجا نه دیگر خبری از ممیزیهای مورد اشاره بود و نه به واسطه همکاری آن هنرمند با تلویزیون، برچسبهایی که معمولا از سوی جریان روشنفکری به هنرمندان همکار با تلویزیون چسبیده میشود، الصاق نمیشد.
عشقهای مثلثی از نوع شبکه نمایش خانگیاگر زمانی شاهد مثالهای ما برای نمایش روابط غیراخلاقی در سینما، سریالهای جمتیوی و سایر شبکههای ماهوارهای بود؛ پس از مدتی از شکلگیری فعالیت شبکه نمایش خانگی، این تولیدات شبکه نمایش خانگی بودند که به عنوان آثاری برای عبور از خط قرمزهای مرسوم آثار نمایشی شناخته میشدند. البته این به معنای آن نیست که همه تولیدات این شبکه درگیر این مسئله بودند، اما نمایش مکرر عشقهای مثلثی و گاهی مربعی در شبکه نمایش خانگی آنقدر بالا گرفت که این سریالها تبدیل به مثالی برای عبور از خط قرمزها شدند.
آش به قدری شور شد که در بعضی از موارد حکایت داستانهای عاشقانه نمایش داده شده در این سریالها، شرحی بر مثلثهای عشقی با حضور افراد متاهل بود! قصه مردی که برای رسیدن به همسر شرعی مردی دیگر در تلاش است یا قصه زنی که میخواهد همین کار را با شوهر یک زن دیگر انجام دهد! به عنوان مثال «شهرزاد» که یکی از پرخرجترین و جنجالیترین سریالهای این شبکه بود، روایت تلاشهای «قباد» برای رسیدن به «شهرزاد» همسر «فرهاد» بود. «ممنوعه» مورد دیگری از این مثال بود که در آن شاهد قصه عشق «برکه» مجرد به «سامی» متاهل بودیم و سریال ناتمام مانده «رقص روی شیشه» نیز روایتی از تلاش همهجانبه «ادریس» برای رسیدن به «رعنا» همسر «یغما» بود! قصههایی که هر چقدر به بهانه نمایش «فرجام عبرتآموز خیانت» بزک شوند، باز هم کمترین ارتباط را با باورهای دینی و هنجار عرفی جامعه ایرانی ما دارند.
شبکه نظارت لازم!البته اگر بخواهیم به شکلی منصفانه در ارتباط با تولیدات شبکه نمایش خانگی قضاوت کنیم، باید به این نکته نیز اشاره کنیم که تولیدات شبکه نمایش خانگی در طی این سالها به مرور و با رشد کمی این آثار از نظر کیفی نیز تا حدودی پیشرفت کردند اما هنوز هم ایرادات بسیاری به تولیدات این شبکه وارد است. ایراداتی که بخش اصلی آن را باید نظار به مسئله نظارت دانست. گذشته از اینکه برخی از آثار عرضه شده در این شبکه به واسطه کیفیت پایین، نیازمند نظارت فنی و کیفی هستند؛ مسئله مهمتر نظارت محتوایی بر این آثار است.
آثاری که با توجه به دامنه گسترده مخاطبان آنها در مقایسه با آثار سینمایی که صرفاً در سالنهای سینما نمایش داده میشوند، به طور قطع نیازمند نظارتی جدیتر است. به ویژه آن که حالا استقبال از تولید آثار در این عرصه به شدت بالا رفته و از سوی دیگر با توجه به گسترش VODها و تلاش آنها برای رقابت با تلویزیون و سینما برای جذب مخاطب، دغدغه نظارت به شکلی جدیتر مطرح میشود.
مسئله کلانتر از سریالهای نمایش خانگی استشاید در آغاز و در آن زمان که شبکه نمایش خانگی به تازگی کار خود را در قالب عرضه تولیدات خود به شکل سیدی و دیویدی شروع کرده بود، بیشتر دغدغهها صرفاً مبتنی بر نظارت بر محتوای سریالهای نمایش خانگی بود. اما حالا و با گستردهتر شدن ابعاد فعالیت سامانههای VOD به ویژه در دروان شیوع کرونا و خانهنشین شدن مردم، مسئله نظارت بر محتوای عرضه شده در این شبکه نیز بیش از گذشته اهمیت پیدا کرده است.
این موضوع زمانی بیشتر حائز اهمیت میشود که بدانید، در VODها نه فقط محصولات داخلی، بلکه محصولات خارجی روز چه در قالب فیلم و چه در قالب سریال و انیمیشن عرضه میشوند. آثاری که در بسیاری از موارد با کمترین ممیزیها عرضه میشوند. مسئله اصلی آن است که بسیاری از خانوادهها به واسطه عرضه این محصولات در قالبهای رسمی و مجوزدار از جمله همین سامانههای VOD به محتوای عرضه شده در آنها اعتماد میکنند. این نکته به ویزه در ارتباط با انیمیشنها باید مورد توجه قرار گیرد چرا که عموم خانوادهها به دلیل مشکلات مختلف شغلی و اقتصادی فرصتی برای نظارت بر این محصولات پیش از آن که در اختیار فرزندانشان قرار بگیرند، ندارند؛ از این نظر نقش نهادهای نظارتی برای کنترل این موضوع و نظارت بر آنها جدیتر نیز میشود.