تبادل زندانیان؛ پلی برای مذاکره؟
پالس های معنادار توسط دو طرف هر مخاطبی را دچار شک و تردید می کند که تبادل زندانیان صرفا بهانه ای است برای بازشدن روابط و مذاکره میان ایران و آمریکا.
نسیم آنلاین ؛ علیرضا فقیهی راد: چندی پیش روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در گزارشی مدعی شد که واشنگتن و تهران در حال انجام اقداماتی برای تبادل یک کهنه سرباز نیروی دریایی آمریکا با یک پزشک ایرانی-آمریکایی هستند. این روزنامه آمریکایی ادعا کرد که این اقدامات برای تبادل مایکل وایت ۴۸ ساله و یک پزشک ایرانی-آمریکایی با هویت نامشخص در جریان است.
علیرضا میریوسفی رایزن مطبوعاتی نمایندگی ایران در سازمان ملل در واکنش به این ادعای روزنامه نیویورک تایمز در توییتی نوشت : «ایران همواره بر این باور بوده است که ما پذیرای گفتگو درباره تبادل جامع ایرانیانی که به اشتباه یا با حکم دادگاه در آمریکا حبس شده اند با آمریکایی هایی هستیم که به دلیل نقض امنیت ملی، مجرم شناخته شده اند و در حال حاضر در ایران زندانی هستند.»
امروز نیز علی ربیعی سخنگوی دولت در اظهاراتی پیرامون تبادل احتمالی زندانیان گفت : « به نظر می آید آمریکا نسبت به گذشته آمادگی بیشتری برای خاتمه دادن به این وضعیت دارد. دولت آمریکا از آمادگی ما مطلع شده و نیازی به قرار دادن میانجی نیست با این حال در صورت موافقت طرف آمریکایی، دفتر حفاظت از منافع ایران نقطه نظرات ما را به واشنگتن اعلام خواهد کرد.»
هرچند تبادل زندانی میان کشورها، حتی آن کشورهایی که روابط دیپلماتیک خود را قطع کرده اند در شرایط برابر امری طبیعی و مسبوق به سابقه نیز می باشد، اما آنچه تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا را دچار سئوال و ابهام می کند، انگیزه ها و زمینه هایی است که می خواهند از فرصت تبادل زندانی میان دو طرف به عنوان پلی برای برقراری روابط استفاده کنند. دبپلماسی خاموش در پوشش تبادل زندانی یکی از مهمل های اولیه برای آب شدن یخ رابطه و مذاکره میان دو طرف است.
این مساله زمانی جدی تر می شود که بعضی از اظهارات و البته تحرکات قبلی را موشکافی کنیم. در همین راستا و برای نمونه گروه بین المللی بحران به عنوان یکی از بازوهای موثر در وزارت خارجه آمریکا و سازمان سیا، در گزارش خود به نام« On Thin Ice: The Iran Nuclear Deal at Three » به دولت آمریکا توصیه هایی می کند و می نویسد : «بهترین گزینه برای ایالات متحده این است که پیشنهاد مذاکرات محرمانه و خصوصی به ایران بدهد که تمرکز آن بر رهایی شهروندان آمریکایی زندانی در ایران _ولی نه محدود به این مسئله_ باشد. »
از طرفی پس از آزادی نزار زاکا جاسوس دو تابعیتی آمریکایی-لبنانی که در نتیجه یک تبادل زندانی آزاد شد، طی بیانیه ای اعلام کرد: « آزادی من بخشی از معامله ایران با آمریکا بود.»
گروه بین المللی بحران هم در گزارش خود می نویسد : «در شرایط کنونی، ایران احتمالا مذاکرات علنی را تسلیم شدن غیرقابل قبول در برابر زورگویی آمریکا تلقی خواهد کرد؛ همچنان که در دولت اوباما اتفاق افتاد، دیپلماسی در سکوت (همراه با کاهش جنگ لفظی) بخت بیشتری برای موفقیت در ابتدای کار دارد.»
پس از آزادی نزار زاکا، شاهد آزادی ژیو وانگ جاسوس دوتابعیتی آمریکا بودیم و مساله قابل تامل در آن اینکه بعد از آزادی وانگ ترامپ در توئیتی از ایران تشکر می کند و می نویسد : «از ایران بابت یک مذاکره بسیار منصفانه متشکرم. دیدید، میتوانیم با هم معامله کنیم!»
نباید فراموش کنیم که آزادی شین بائر و جاش فتال دو کوهنورد جاسوسی آمریکا در 30 شهریور 90 با وساطت عمان خود مقدمه ای شد بر مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در مسقط آن هم به فاصله کوتاهی از این تبادل زندانیان.
بنابراین با اینکه روند تبادل زندانیان و تلاش برای نجات ایرانی های بیگناه دربند آمریکا می تواند روندی طبیعی قلمداد شود، اما این پالس های معنادار توسط دو طرف هر مخاطبی را دچار شک و تردید می کند که تبادل زندانیان صرفا بهانه ای است برای بازشدن روابط و مذاکره میان ایران و آمریکا. هرچند اکنون شرایط دو کشور به گونه ای است که احتمال مذاکره اندک است، اما با نزدیک شدن انتخابات 2020 آمریکا، ترامپ کماکان علاقه دارد ضمن استمرار و افزایش راهبرد فشارحداکثری بتواند در این میان به بهانه ای هم شده عکس یادگاری بگیرد تا به عنوان برگ برنده ای در انتخابات رو کند.
حال باید منتظر نشست و دید آیا این تبادل زندانی میان ایران و آمریکا منجر به مذاکرات پنهانی و زمینه گسترش مذاکرات به بقیه حوزه را فراهم خواهد کرد یا خیر؟