کارنامه ژنرال نفتی در پالایشگاهسازی: تقریبا هیچ!
از مجموع ۹ پالایشگاه نفتی کشور حتی یک پالایشگاه هم در دوره ۱۵ ساله تصدی بیژن زنگنه بر وزارت نفت ساخته نشده است.
سیداحسان حسینی: پس از بازگشت تحریمهای نفتی از 13 آبان سال گذشته تاکنون میزان صادرات نفت کشور افت قابلتوجهی را به خود دیده؛ بهگونهای که طبق آخرین گزارش ماهانه اوپک، میزان صادرات نفت کشور به حدود 300 تا 400 هزار بشکه در روز رسیده است. این در حالی است که طبق آمار رسمی، صادرات نفت خام ایران قبل از خروج آمریکا از برجام 5/2 میلیون بشکه در روز بوده است. در این شرایط اهمیت گذر از خامفروشی نفت و ساخت پالایشگاه برای صادرات فرآوردههای نفتی بیش از گذشته درک میشود. در این بین اما یک سوال مطرح میشود؛ اینکه چرا در این سالها در ساخت پالایشگاه سهلانگاری شده است؟ بررسی تاریخچه ساخت پالایشگاه در ایران نشان میدهد با وجود تصدی 15 ساله بیژن زنگنه بر وزارت نفت، از مجموع 9 پالایشگاه نفتی کشور، هیچکدام در دوره بیژن زنگنه ساخته نشده است.
کارشناسان معتقدند دلیل اصلی توسعه نیافتن پالایشگاهها در دوره 15 ساله ریاست زنگنه در وزارت نفت، به تفکرات وی و تیم همراهش برمیگردد. برای مثال زنگنه مردادماه سال 93 در پاسخ به این پرسش برنامه اقتصادی «پایش» شبکه یک سیما که چرا طی سالهای 76 تا 84 هیچ پالایشگاه جدیدی نساخته، میگوید: «ساخت پالایشگاه بهصرفه و سودآور نیست. من تاسیس پالایشگاه را امری مقدس نمیدانم اما مخالف تاسیس آن هم نیستم و اگر لازم باشد پالایشگاه نیز راهاندازی میشود.» اما بهرغم مخالفت آشکار زنگنه با ساخت پالایشگاه و کارنامه مردود وی در این حوزه، اخیرا شبکه اطلاعرسانی شانا (وابسته به وزارت نفت) و خبرگزاری دولتی «ایرنا» گزارش سفارشی قابلتاملی منتشر کردهاند تا اثبات کنند بیژن زنگنه مخالف پالایشگاهسازی نیست. در این راستا بررسی صحت و سقم ادعاهای مطرحشده میتواند پنجره جدیدی از اشتباهات استراتژیک زنگنه را به روی مخاطبان باز کند.
الزام قانونی وزارت نفت برای توسعه صنایع پالایشی
در بخشی از این گزارش آمده است زنگنه مخالف پالایشگاهسازی نیست؛ بلکه قانون ساخت پالایشگاه توسط دولت را منع کرده است. در این راستا زنگنه در یک مصاحبه مطبوعاتی در بهمنماه سال گذشته گفته است: «من دشمن پالایشگاهسازی نیستم، قانون ما را از پالایشگاهسازی منع کرده و واگذاری پالایشگاهها نیز به همین دلیل انجام شد.» جالب اینجاست که قانون خصوصیسازی که دولت را از سرمایهگذاری مستقیم برای ساخت پالایشگاه منع کرده، مصوب سال 84 است و اگر واقعا منع قانونی دلیل نساختن پالایشگاه بوده چرا زنگنه در سالهای 76 تا 84 برای ساخت پالایشگاه اقدامی نکرده است.
همچنین سیاستهای کلی اصل 44، دولت را از سرمایهگذاری در ساخت پالایشگاه ممنوع کرده است نه از زمینهسازی برای ساخت آن. اتفاقا ماده 44 قانون برنامه ششم توسعه بر ضرورت تسهیلگری وزارت نفت برای جذب مشارکت بخش خصوصی در ساخت پالایشگاه تاکید میکند. در این ماده آمده است: «دولت مکلف است بهمنظور افزایش ارزش افزوده و تکمیل زنجیره ارزش، تسهیلات لازم برای ایجاد ظرفیت پالایش روزانه به مقدار 7/2 میلیون بشکه نفت خام و میعانات گازی توسط بخش غیردولتی را بهنحوی برنامهریزی و اجرا کند تا ترکیب تولید فرآورده آنها اساسا به محصولات سبکتر و میانتقطیر اختصاص یابد و سهم نفت کوره در الگوی پالایش از 10 درصد بیشتر نشود.» یعنی اتفاقا الزام قانونی برای وزارت نفت جهت تسهیلگری و حمایت از بخش خصوصی برای ساخت پالایشگاه وجود دارد. حال سوال اساسی اینجاست که بیژن زنگنه در این سالها چه اقدامی در راستای زمینهسازی برای ساخت پالایشگاه انجام داده است؟! در این راستا جلیل سالاری، معاون سابق شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی میگوید: «در کشور اگر امروز به وزارت نفت بروید و بگویید آقای وزیر شما بهعنوان حاکمیت، و ما بهعنوان بخش خصوصی آمدهایم و میخواهیم در حوزه ساخت پالایشگاه سرمایهگذاری کنیم. شما یک بسته مطالعاتی به ما بدهید. ببینید اگر یک بسته داشته باشند به بخش خصوصی بدهند چون اصلا در این حوزه کاری صورت نگرفته است.» حلقه گمشده خودکفایی در صنعت نفت
در ادامه گزارش یکی از دلایل نساختن پالایشگاه توسط زنگنه را عدم سوددهی پالایشگاهها مطرح کرده است. نکته قابلتوجه اینکه نگاه صرفا اقتصادی به بحث پالایشگاهسازی نگاهی غلط است، زیرا صنعت پالایشگاهسازی یک جنبه استراتژیک داشته که بر جنبه اقتصادی آن میچربد. در این راستا مقام معظم رهبری در دیدار اردیبهشتماه امسال کارگزاران نظام، با اشاره به جنبه استراتژیک ساخت پالایشگاه در خودکفایی و عدم تحریمپذیری گفتند: «پالایشگاه ستاره خلیجفارس که به همت سپاه احداث و راهاندازی شد، حدود یکسوم مصرف کنونی بنزین را تامین میکند که بسیار مهم است. اقتدار و آبروی کشور در «خودکفایی» است و باید نیازهای مهم کشور را خودمان تولید و تامین کنیم.»
کارشناسان معتقدند بهرغم اظهارات زنگنه مبنیبر سودده نبودن پالایشگاهسازی، اتفاقا ساخت پالایشگاه علاوهبر خودکفایی از سود بالایی برخوردار است و دلیل سودده نبودن پالایشگاههای کشور به اصرار زنگنه به استفاده از تکنولوژیهای قدیمی برای پالایشگاهسازی برمیگردد. در این راستا جلیل سالاری میگوید: «در حوزه توسعه و ساخت پالایشگاهها و پتروپالایشگاهها سهلانگاریهای عجیبی شد. شما پالایشگاههای کشور را ببینید؛ همه بهنوعی کپیسازی بود. یعنی ما هیچوقت نمیآمدیم با سیاست روز، با استانداردهای روز، با آن بهاصطلاح complexity که پالایشگاهها داشته باشند، براساس آن که ارزش افزوده ایجاد کنند و با محاسبات اقتصادی پالایشگاه احداث کنیم.»
وی همچنین ادامه داد: «پالایشگاه اراک را میبینیم، کپی پالایشگاه اصفهان است، پالایشگاه بندرعباس را میبینیم کپی پالایشگاه اراک است. یعنی دقیقا با همان مدل قدیمی. خب نگاه تیم فعلی چه بود؟ نگاه این بود که خارجی میآید پالایشگاه میسازد و نیروهای داخلی بهرهبردار اپراتور هستند.» نمونه نگاه قدیمی تیم فعلی وزارت نفت به تکنولوژی ساخت پالایشگاه را میتوان در طرح ساخت پالایشگاه سیراف مشاهده کرد. کارشناسان معتقدند در طرح پالایشی سیراف که تیرماه سال 93 ارائه شد و قرار بود از اواخر سال 94 ساخت آن شروع شود، از تکنولوژی 150 سال پیش آمریکا استفاده شد که قطعا پاسخگوی نیاز کنونی نیست و سوددهی مورد انتظار را ندارد.
پالایشگاهسازی توجیه اقتصادی دارد
یکی دیگر از دلایل مهم زنگنه برای نساختن پالایشگاه پایین بودن قیمت فرآورده است. در این گزارش آمده است: «قیمت پایین نفت خام بهعنوان خوراک پالایشگاه، دستکم برای صاحبان پالایشگاه، یک نعمت است اما باید توجه داشت قیمت پایین فرآورده یا بنزین سبب میشود بازهم این طرح توجیه اقتصادی خود را از دست بدهد و بخش خصوصی رغبتی برای حضور در آن نداشته باشد.» یعنی چون قیمت نفت در دوره زنگنه پایین بوده و به تبع آن قیمت فرآورده نیز پایین بوده، پس پالایشگاهسازی اقتصادی نبوده است.
اولا این نکته واضح است که بین قیمت نفت و فرآوردههای نفتی رابطهای مشخص وجود دارد و اقتصاد پالایشگاه از مارجین (Margin) ثابتی برخوردار است، فلذا پایین بودن قیمت نفت باعث پایین آمدن قیمت فرآورده میشود و بالعکس؛ این امر طبیعی است و تاثیری بر سوددهی ندارد. ثانیا اتفاقا زمانی که قیمت نفت پایین است بهترین زمان برای ساخت پالایشگاه است زیرا در این بازه به تبع افت قیمت نفت، قیمت نهادههای ساخت پالایشگاه و حتی هزینههای پیمانکاری پایین میآید و هزینه تمامشده ساخت پالایشگاه کم میشود. در این راستا عماد رفیعی، کارشناس نفت و گاز میگوید: «اصولا ساخت پالایشگاه در زمانی که قیمت نفت پایینتر است از توجیه اقتصادی بالاتری برخوردار بوده زیرا در زمان قیمت پایین نفت خام عمدتا هزینه محصولات صنایع انرژی نظیر فولاد و سیمان پایینتر است و اگر در این بازه پالایشگاه بسازیم، هزینهها کاهش مییابد.»
در بخش دیگری از گزارش آمده است زنگنه بیشتر موافق اجرای پروژههای آپگریدینگ بوده و در این راستا تلاشهای بسیاری کرده است. جالب اینجاست که دو پروژه بزرگ بهینهسازی پالایشگاههای اراک و آبادان نیز در دولتهای نهم و دهم انجام شده یعنی در معدود دورانی که زنگنه وزیر نفت نبوده است. جهت اطلاع در پروژه بهینهسازی پالایشگاه اراک، سنگینترین تکنولوژی RFCC دنیا انجام و 80 هزار بشکه به ظرفیت این پالایشگاه اضافه شد. پروژه بهینهسازی این پالایشگاه در مقیاس میلیارد دلار اجرا شده و حدود سهمیلیارد دلار برای بهینهسازی آن سرمایهگذاری انجام گرفت. این در حالی است که اجرای پروژههای بهینهسازی در زمان بیژن زنگنه محدود به پروژههایی مانند پالایشگاه بندرعباس بود که جهت ارتقای کیفیت بنزین و گازوئیل صورت گرفت و درواقع جزء وظایف کاری عادی وزارت نفت بود و هر شخص دیگری غیر از زنگنه هم وزیر نفت بود این پروژهها را اجرا میکرد. جهت مقایسه این پروژه با پروژههایی مانند بهینهسازی پالایشگاه اراک، جالب است بدانید که هزینه این پروژه حدود 100 میلیون دلار بوده که نسبت به عدد سهمیلیارد دلار، عددی نیست.
روزنامه فرهیختگان