کارنامه قران پژوهی محمد عابد الجابری، فیلسوف معاصر عرب
محمد عابد الجابری، فیلسوف و قرآنپژوه معاصر عرب در سال ۱۹۳۶ میلادی، ۱۳۱۵ شمسی در مراکش متولد شد. دکترای فلسفه خود را در سال ۱۹۷۰ از دانشگاه رباط دریافت کرد. زبان مادریاش عربی بود، اما به فرانسوی و انگلیسی تسلط داشت.
نسیم آنلاین : محمد عابد الجابری، فیلسوف و قرآنپژوه معاصر عرب در سال ۱۹۳۶ میلادی، ۱۳۱۵ شمسی در مراکش متولد شد. دکترای فلسفه خود را در سال ۱۹۷۰ از دانشگاه رباط دریافت کرد. زبان مادریاش عربی بود، اما به فرانسوی و انگلیسی تسلط داشت. جابری بیش از همه با کتاب چهار جلدی نقد عقل عربی شناخته میشود، اما آثار دیگری نیز دارد. علاوه بر آثار قرآنی و تفسیری عابد الجابری، تألیفات وی را میتوان در چهار دسته جای داد: بررسی و نقد میراث اسلامی-عربی، تحلیل تفکر اسلامی-عربی معاصر، تبیین مسائل جهان امروز و در نهایت آثاری درباره مسائل مراکش.
وی با نگاهی ساختارگرایانه که در عنوان مشهورترین اثر او، نقد عقل عربی نیز هویداست، عقل را نظامی از مفاهیم و قواعد شکلدهنده به ذهنیات و رفتارهای افرادی میداند که در چارچوب فرهنگی ویژهای زندگی میکنند و از همین رو است که به نقد عقل عربی به عنوان یک پدیده فرهنگی و بافتمند میپردازد، نه نقد عقل محض. به باور جابری، عقل یونانی مبتنی بر روابط اجتماعی شهروندان، عقل غربی مبتنی بر تجربه، و سرانجام عقل عربی مبتنی بر متن است. جابری در سراسر سالهای تألیف و پژوهش، تلاش کرد میراث عقل عربی را با اندیشه ابن رشد پیوند دهد.
رویکردهای قرآنی محمد عابد الجابری، تداوم اندیشههایی است که سید قطب، محمد عبده، نصر حامد ابوزید و محمد ارکون درباره قرآن کریم ارائه کردهاند. به باور جابری، قرآن گرچه خودْ بهتنهایی سنت و میراث اسلامی نیست، اما مبنای شکلگیری سنت است و از میراثی که قرآن مبنای شکلگیری آن است و بخشی از هویت مسلمانان تلقی میشود، نمیتوان به کلی جدا شد؛ گرچه باید آن را نقد کرد و با هدف اصلاح اکنون از آن بهره برد.
با اتکا به همین رویکرد است که او نه گذشتهگرا بلکه گذشتهنگر خوانده میشود. همین نظرگاه او را میتوان در بخش سوم کتاب مدخل الی القرآن، که محسن آرمین آن را به فارسی ترجمه کرده است مشاهده کرد؛ به باور وی قصههای قرآن نه اسطوره و قصههای ساختگی برای پند و اندرز، بلکه بازخوانی تاریخ و گزارش دقیق رخدادهای تاریخی است که مسلمانان باید با اتکا بر آن به بازسازی خود امروز و اصلاح اکنون خود بپردازند. جابری قصههای قرآن را به ترتیب نزول بررسی کرده و بر این باور است که این قصه آینه تمامنمای مراحل دعوت پیامبر و گزارشگر محیط نزول قرآن و نشاندهنده چگونگی مواجهه پیامبر با مردم و دعوت آنها برای پذیرش دین اسلام است.
جابری بر این باور است که آیات قرآن همپای دعوت و به تناسب واقعیاتِ مواجهه پیامبر با مردم نازل شده و از همین رو به نزول تدریجی قرآن باور دارد. جابری آیات قرآن کریم را در سه گونه مختلف دستهبندی میکند؛ بخشی از آیاتْ ناظر به مفاهیم و موضوعات بیزمان و بیمکان، بخشی از آیات، تاریخی و عصری، و بخش دیگر دارای جنبهای دوگانه است. بر این اساس تفسیر قرآن به قرآن را گرچه در پارهای از آیات قرآنْ روشمند و روا تلقی میکند، اما به کار بستن چنین روشی را در پارهای دیگر از آیاتْ ناروا میشمرد؛ چرا که فهم آیات تاریخی و عصری را تنها با اتکا به بازسازی وضعیت عصر نزول و بهرهگیری از روایات و گزارشهای تاریخی مرتبط با سورهها و آیات قرآن ممکن میداند. بر این اساس به روشی تلفیقی در فهم قرآن قائل است. محمد عابد الجابری با این حال با تصور تاریخمندی قرآن همدل نیست؛ چرا که به باور او در هر زمانهای میتوان فهم معاصری از قرآن به دست آورد. جابری در کنار باور به تدریجی بودن نزول قرآن، نظرگاهی زبانشناسانه نیز به قرآن دارد. رویکرد او نه مانند نصر حامد ابوزید تماماً زبانشناسانه، بلکه در کنار نگرش تحلیلی-تاریخی است. جابری در تداوم رویکرد ادبی محمد عبده تأکید میکند که قرآن گرچه وحی الهی است، اما با زبان زندگان عصر نزول سخن گفته و بر این اساس باید در همان چارچوبْ معنا شود. با این حال به باور او فهم قرآن در زمانه نزول، مقدمهای برای برداشتها و دلالتهای امروزی و به کار بستن قرآن در زمانهای پس از عصر نزول است. وی بر همین اساس برای قرآن دو شأن برمیشمرد؛ یکی قرآن معاصر با خود و دیگری قرآن معاصر با ما و شرط فهم قرآن معاصر را اتخاذ رویکردی علمی، بیطرفانه و معرفتشناسانه و عاری از ایدئولوژیهای روز در فهم قرآن میداند.
محمد عابد الجابری مخالفتی سخت و جدی با آغشتن رویکردهای صوفیانه و عرفانی با مفاهیم قرآنی دارد؛ چنانکه فارابی و ابن سینا را از همین منظر به نقد میکشد و از همین نظرگاه انتقادات جدی به تشیع وارد میسازد و نگرش شیعی را حاصل اندیشه هرمسی قلمداد میکند؛ گرچه برخی محققان معتقدند جابری اهل سنت را با استفاده از کلام آنها، اسماعیلیه را با تکیه بر فلسفه و تشیع را تنها با اتکا به احادیث قضاوت میکند و رویکردی واحد و بیطرفانه پیشه نکرده و ارجاع وی نیز بیشتر به روایاتِ ضعیف است.
جابری در کتاب سه جلدی خود «فهم القرآن الکریم» که دو جلد اول آن حاوی تفسیر سورههای مکی و جلد سوم حاوی سورههای مدنی است، در ضمن بیان مقدمه، تحلیل و خاتمه برای هر سوره، به تفسیر قرآن پرداخته است. در جلد اول ۵۲ سوره مکی را ذکر کرده است که ۲۷ سوره ناظر به موضوع نبوت، ربوبیت و الوهیت است، ده سوره درباره قیامت، و پانزده سوره در ابطال شرک و بتپرستی است. در جلد دوم، ۳۸ سوره مکی دیگر تفسیر شده است که یک دسته از سورهها در باب ارتباط با قبایل، دسته دوم درباره محاصره پیامبر در شعب ابیطالب و هجرت به حبشه، و گروه سوم، سورههایی است که درباره هجرت به مدینه نازل شدهاند. در جلد سوم کتاب که حاوی تفسیر سورههای مدنی است، در تفسیر هر سوره، مراحل مختلف دعوت پیامبر تبیین شده و جابری در تفسیر هر کدام از آیاتْ تأثیر آن بر سیر دعوت پیامبر را تبیین کرده است. وی از آنجا که اهمیت فراوانی برای بازشناسی سیر دعوت پیامبر قائل است، تلاش بسیاری برای کشف مکی یا مدنی بودن سورهها کرده و در این مسیر بر خلاف مفسرانی که با اتکا به عبارات «یا ایها الناس» و «یا ایها الذین آمنوا» به کشف سورههای مکی و مدنی پرداختهاند، سورههایی که پیش از هجرت نازل شده را مکی و سورههای نازلشده پس از هجرت را مدنی خوانده است.
جابری همچون پیشوای فکریاش ابن رشد، موافقان و مخالفان فراوانی داشت و گاه حتی تکفیر شد. گرچه خود نیز از برخی محافل رسمی دوری میگزید، عضویت در فرهنگستان سلطنتی علوم مراکش را نپذیرفت و از دریافت جوایز علمی صدام حسین و معمر قذافی، رهبران پیشین عراق و لیبی امتناع کرد. محمد عابد الجابری که در کنار نصر حامد ابوزید و محمد ارکون، سه متفکر بزرگ جهان عرب در روزگار ما شناخته میشود و در موضوعات متنوع فلسفی، کلامی، فقهی، سیاسی و تاریخی به تألیف پرداخته است، همچون دو تن دیگر در سال ۲۰۱۰ میلادی، ۱۳۸۹ شمسی درگذشت.