سید جمال الدین اسدآبادی؛ آغازگر تفسیر اجتماعی قران
سید جمالالدین اسدآبادی پیشگام نهضت احیای دین و آغازگر تفسیر اجتماعی قرآن، در سال ۱۲۱۷ شمسی در اسدآباد همدان متولد شد .در نوجوانی به همراه پدر خود به نجف رفت و در مجلس درس شیخ مرتضی انصاری حضور یافت. پس از چند سال تحصیل، وادار به ترک نجف و سفر به هند شد و پس از آن سالهای زندگیاش را در نقاط مختلفی از سرزمینهای اسلامی و غربی از جمله هند، مصر، عثمانی، فرانسه و انگلستان گذراند و به تبلیغ اندیشههای خود پرداخت.
سید جمالالدین اسدآبادی پیشگام نهضت احیای دین و آغازگر تفسیر اجتماعی قرآن، در سال ۱۲۱۷ شمسی در اسدآباد همدان متولد شد .در نوجوانی به همراه پدر خود به نجف رفت و در مجلس درس شیخ مرتضی انصاری حضور یافت. پس از چند سال تحصیل، وادار به ترک نجف و سفر به هند شد و پس از آن سالهای زندگیاش را در نقاط مختلفی از سرزمینهای اسلامی و غربی از جمله هند، مصر، عثمانی، فرانسه و انگلستان گذراند و به تبلیغ اندیشههای خود پرداخت.
در جوانی پنج سال در افغانستان ماند و کتاب «تاریخ الافغان» را با هدف تلاش برای بیداری مسلمانان نگاشت. در این سالها از نزدیکان و مشاوران محمداعظمخان، امیر افغانستان بود اما پس از روی کارآمدن شیرعلیخان در کابل مورد خشم واقع شد و در سال ۱۲۴۷ دوباره به سوی هند شتافت.
رساله نیچریه نقدی بر اندیشههای مادیگرایانه احمدخان هندیسیدجمالالدین در هند با سید احمدخان هندی و آرای اجتماعی و تفسیری او آشنا شد. اسدآبادی با تکیه به کثرت تجربههای اندوخته و سیاحت سید احمدخان در سرزمینهای غربی، گمان میکرد گمشده خود را در تفسیر وی خواهد یافت، اما پس از آنکه دریافت سید احمدخان هر جا به ذکری از ملک، جن، روحالامین و وحی رسیده، دست به تأویل آن زده و معجزات پیامبران را انکار کرده و مفهوم پیامبری را به ایجاد تحول اجتماعی تقلیل داده است، در «رساله نیچریه» به نقد رویکردهای وی و نیز اندیشههای مادیگرایانه پرداخت.
از حزب الوطنی تا انتشار عروه الوثقیسید جمالالدین در راستای اهداف خود برای بازگشت به قرآن، «الحزب الوطنی» را در سال ۱۲۵۸ در مصر ایجاد کرد که اعضای آن میبایست دستورالعملهایی برگرفته از مفاهیم قرآن کریم را به اجرا درمیآورند؛ دستورات قرآنی مد نظر سیدجمالالدین مواردی از جمله ادای نمازهای واجب به جماعت، امر به معروف و نهی از منکر، دعوت به اسلام، عدم همکاری با استعمارگران انگلیسی، جدال احسن با مسیحیان، احسان به فقرا، کظم غیظ، و خودداری از سخنان و اعمال بیهوده را شامل میشدند.
اسدآبادی در فرانسه به همراه شاگردش محمد عبده به انتشار مجله عروة الوثقی پرداخت که اولین شماره آن در بهمن ۱۲۶۵ انتشار یافت و رویکردی وحدتگرایانه داشت. این نشریه به سرزمینهای اسلامی ارسال میشد. در همین مجله بود که او به رد ادعاهای ارنست رنان، ادیب و نویسنده فرانسوی درباره مخالفت اسلام با علم پرداخت.
سیدجمال سلسلهجنبان نهضتهای اصلاحیسید جمال دور ماندن از وحدت اسلامی را ناشی از استبداد، حاکمان فاسد، استعمار و دوری از قرآن کریم میدانست و دستیابی به وحدت را نیازمند خودباوری مسلمانان، نگاه به درون، رجوع به سیره سلف صالح، فراگیری علوم و فنون جدید، پیروی از عالمان و رهبران دینی روشناندیش، تحکیم روابط میان دولتهای اسلامی و سرانجام دمیدن روح مبارزه و آمادگی دفاعی تبیین میکرد. به باور شهید مرتضی مطهری، سیدجمالالدین سلسلهجنبان نهضتهای اصلاحی در سده اخیر بود؛ چنانکه محمد عبده، از بانیان اندیشه بازگشت به قرآن، اندیشههای تفسیری خود را وامدار سید جمالالدین اسدآبادی است.
سید جمالالدین اسدآبادی با یادآوری دوران شکوهمند تمدن اسلامی بر آن بود که عامل اصلی نیل مسلمانان به شکوفایی و شوکت، همواره تکیه به قرآن کریم بوده و تنها راه چاره مشکلات امروز مسلمانان نیز، بازگشت به آیات الهی قرآن کریم است. از نگاه او فراموش کردن قرآن کریم، غافل شدن از خداوند است و نتیجه آن ذلت و خواری برای مسلمانان. وی بر همین اساس از رفتار مسلمانان با قرآن شکوه میکرد که دیوان سعدی، حافظ، مثنوی و اشعار ابن فارض در میان مسلمانان از قرآن کریم مورد توجه و رجوع بیشتری است.
سید جمال اثری در تفسیر قرآن از خود به جای نگذاشت و اندیشههای خود را بیشتر با تکیه بر خطابه گسترش میداد، با این حال رویکرد تفسیری او را میتوان از لابلای سخنان قرآنیاش استخراج کرد؛ اسدآبادی بر این باور بود که قرآن کریم حاوی تمام اسرار کائنات است و هر کس به فراخور حال خود به قطرهای از این دریای بیکران دست مییابد. بر این اساس فهم قرآن محدود به گروه یا زمان ویژهای نیست و چنین امکانی لازمه اعجاز ابدی قرآن است. از همین روست که سید جمالالدین اسدآبادی پایهگذار گفتمان فهم و تفسیر عصری قرآن دانسته میشود.
روح زمانه در تفسیر قرانبه باور سیدجمال اگر قرآن و سنت به درستی تأویل شوند، اسلام میتواند شانه به شانه تحولات علمی زمان حرکت کند. وی با این حال در نقدی که بر شیوه تفسیری سید احمدخان هندی نوشت، تأکید کرد باید مرز میان تأویل صحیح و فاسد را تشخیص داد و به بهانه تأویل، نمیتوان از اصول کلی و بدیهی دین خارج شد و افکار بیدینان و زندیقان را بر تفسیر حاکم کرد. وی با تفسیر قرآن بر اساس عقلگرایی تجربی و تأویلهای طبیعتگرایانه سر ستیز داشت و نگرش غیبزدایانه به قرآن کریم را دستاورد خودباختگی و شیفتگی در برابر مظاهر غربی و مقدمه هموار ساختن نفوذ بیگانگان در کشورهای اسلامی قلمداد میکرد.
با این حال اسدآبادی معتقد بود تفسیر قرآن باید مطابق با روح زمانه انجام شود تا نیازهای مردم هر عصر را پاسخ دهد. به باور او تفسیر آیاتی که تبیینگر سیاستورزی دینی، اخلاق و عادات نیکو، اعتدال در شیوه زندگی و کشورداری و همچنین مفاهیم قرآنی مرتبط با تمدن بشری است، باید در اولویت کار مفسران قرآن باشد. وی قرآن کریم را نافی سلطه بیگانگان بر مسلمانان تلقی میکرد و اساس دیانت اسلامی را بر عزت، شوکت، و نفی هر قانون و قدرتی میدانست که مخالف شریعت اسلامی باشد.
سیدجمالالدین اسدآبادی در ۱۹ اسفند ۱۲۷۵ درگذشت و در قبرستان مشایخ استانبول به خاک سپرده شد. بقایای پیکرش در سال ۱۲۸۴ با تلاش سفیر وقت دولت افغانستان به کابل انتقال یافت.
«برنامه تلویزیونی سوره»