محمدباقر اصغری
چرا به «ایران هوشمند» خوشبین نیستم
من تعجب میکنم در کشوری که در زمینه رگولاتوری منفعلانه ترین رویکرد وجود دارد چگونه میتوان ابزارهای حمایتی تزریق کرد بدون آنکه تضامین کافی هنوز برای حیات و بقای بسیاری از استارتاپ ها وجود ندارد. هر طرح حمایتی از زیست بوم استارتاپی کشور زمانی میتواند تحول آفرینانه قلمداد شود که در کنار آن حداقل یک رگولاتوری نیم بند هم شده وجود داشته باشد. درواقع احساس میکنم بزرگترین ناکامی ایران هوشمند را بانک مرکزی با داغ و درفش بلاک چینی به راه انداخت.
نسیم آنلاین : دکتر محمدباقر اصغری* در رشته توئیتی نوشت:
از صبح موردانتقاد قرار گرفته ام که چرا گفته ام به ایران هوشمند خوشبین نیستم و آن را در حد باقی اقدامات معمولی فاوا میدانم. سعی خواهم نمود در چند توییت دلایل عدم خوشبینی ام را با توجه به تجربیات شخصیم بیان کنم.
اتحادیه اروپایی در سال ۲۰۰۹ مقدمات طرحی را به نام افق ۲۰۲۰ کلید زد. طرحی که بر اساس پیش بینی نیازهای اتحادیه اروپایی و کسب و کارهای این زیست بوم در سال ۲۰۲۰ کلیک خورد. یکی از موضوعات مهم موضوع رگولاتوری فناوری و کارآفرینی مبتنی بر آن بود.
بزرگترین اتفاق زندگی ام عضویت در فلوشیپ ۲۰۱۳ بود که بهترین پنج سال زندگیم را رقم زد. همکارانم از رشته های مختلف آمده بودند.برق /مخابرات/فلسفه/انسان شناسی/ امنیت و شبکه / منطق /حقوق مالکیت فکری / مطالعات بازی / بیومدیکال .من هم نماینده حقوق فناوری اطلاعات خوانده ها بودم.
مسیر مشخص بود. تیم آینده پژوهی تکنولوژی را ابتدا و پیش از تجاری شدن به مامعرفی مینمود. ما ده نفر هم آنقدر دعوا و مرافعه داشتیم تا بتوانیم یک سند واحد رگولاتوری با رویکرد متکثر داشته باشیم. تمام استارتاپ های فعال نیز تمام مطالعات و دورنمای قانونگذاری را می توانستند بدانند.
تابستانها نیز مارا به شرکت ها میفرستادند تا از نزدیک ببینیم اینها چگونه بیزنس میکنند و کسب و کارشان چگونه ممکن است به رگولاتوری پیوند بخورد. بسیاری از سندها نظیر GDPR که البته به شخصه آنرا پیشرو نمیدانم حاصل همین تحقیقات و گفتگوها بود.
اینها را برایتان گفتم تا از اهمیت رگولاتوری در نظرشان باخبر باشوید و بدانید که توفیق در رگولاتوری آنها چه سابقه ای دارد.درواقع اولین قدم یک نظام پیشرو در حفظ حقوق مردم و استارتاپ ها ریل گذاری رگولاتوری و سپس دعوت برای گذر است.
تیم آقای آذری جهرمی وزیر محترم هرچقدر که در بعضی زمینه ها خوب عمل نموده باشد اما کارنامه رگولاتوری ضعیفی دارند.ریشه هم به نظرم نگرش مدیران است.وقتی مدیر مرتبط مصاحبه میکند و می گوید قوانین فعلی کشور ظرفیت حل مشکلات استارتاپ ها را دارد معلوم میشود ما دخیل را اشتباه بسته ایم.
جالب اینجاست که تمام فعالان و خون دل خورده ها نیز بزرگترین مشکل را رگولاتوری می دانند و حال آنکه بزرگترین دستاورد وزارت ارتباطات ۵ سند پیش نویس با عنوان لوایح فناوری اطلاعات است که اکثرشان ترجمه مستقیم از رگولاتوری دیگران است.
چگونه است که وقتی نود درصد فعالان مشکل را رگولاتوری می دانند وزارتخانه آذری جهرمی هیچ اقدام زیربنایی و فاندامنتال در زمینه رگولاتوری انجام نمی دهد؟ نتیجه انفعال این می شود که بانک مرکزی که صلاحیت سیاست گذاری برای مجموعه های پولی بانکی را دارد خود را قیم استارتاپها میداند. طرح هایی نظیر ایران هوشمند هم به درد بهره برداری های هشتگی میخورد وگرنه شما بیایید تسهیلات فراهم کنید و ایده را هم به تجارتخانه تبدیل کنید. بعد از یک ماه در نبود رگولاتوری حساب همین استارتاپ را میبندند و شما هیچ..شما نگاه...
من تعجب میکنم در کشوری که در زمینه رگولاتوری منفعلانه ترین رویکرد وجود دارد چگونه میتوان ابزارهای حمایتی تزریق کرد بدون آنکه تضامین کافی هنوز برای حیات و بقای بسیاری از استارتاپ ها وجود ندارد. هر طرح حمایتی از زیست بوم استارتاپی کشور زمانی میتواند تحول آفرینانه قلمداد شود که در کنار آن حداقل یک رگولاتوری نیم بند هم شده وجود داشته باشد. درواقع احساس میکنم بزرگترین ناکامی ایران هوشمند را بانک مرکزی با داغ و درفش بلاک چینی به راه انداخت.
رگولاتوری و مقررات زایی برای کسانی که از این بلبشو درآمد دارند یقینا ناخوشایند است. استارتاپهای سابق و یونیکورنهای میلیاردر فعلی نیز دیده اند چگونه در یک محیط بی در و پیکر میتوان صاحب درآمد نجومی گشت و اکنون هزینه مقررات زایی را بر نمیتابند.
اعتراض بکنی نیز میگویند شما ضدکارآفرینی هستی! مثال اوبر جالب است که همین کارزار را در انگلستان راه انداخته بود اما قانونگذار انگلستانی رابطه او و رانندگان را کارفرما/کارگر فرض نمود. از این هیاهو ها نیز نترسید.بعد از یک هفته هم سهام اوبر در بازار رشد هم داشت!
ایران هوشمند و هر طرح دیگری در سایه سیاستگذاری و رگولاتوری کارآمد میتواند نتیجه بخش باشد. مدیران فاوا به طور پیش فرض طرح را موفق میدانند چون در کشورهای پیشرفته نیز همین رویکرد حمایتی وجود دارد. البته آنها تعمدا از رگولاتوری سخنی به میان نمی آورند.
امیدوارم ایران هوشمند بتواند در فرض رویکرد منفعلانه رگولاتوری نیز به نتیجه برسد و باری از اکوسیستم کارآفرینی کم نماید هر چند خوش بین نیستم. آذری جهرمی نیز هنوز وقت دارد. هنوز دیر نشده است. اگر اراده ای برای مقررات زایی باشد!
*-استاد حقوق تکنولوژی و اینترنت دانشگاه شهید بهشتی