گردان های قسام چگونه در چشم رژیم صهیونیستی تبدیل به «ارتش حماس» شد؟
هر از چند گاهی حرف و حدیث های زیادی درباره توانمندی های نظامی جنبش مقاومت اسلامی «حماس» و به ویژه گردان های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی این جنبش مطرح می شود که در بعضی از آنها درباره قدرت و نفوذ این جنبش زیاده روی و بزرگنمایی می شود و گاهی دیگر، توانمندی های آن ناچیز شمرده می شود و از آن به عنوان صرف یک تشکیلات نظامی یاد می شود که از لحاظ تجهیزاتی به سطع ارتش های کشورهای عربی نمی رسد و نمی تواند در سایه توانمندی های فعلی اش وارد جنگ و درگیری نظامی شود.
هر از چند گاهی حرف و حدیث های زیادی درباره توانمندی های نظامی جنبش مقاومت اسلامی "حماس" و به ویژه گردان های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی این جنبش مطرح می شود که در بعضی از آنها درباره قدرت و نفوذ این جنبش زیاده روی و بزرگنمایی می شود و گاهی دیگر، توانمندی های آن ناچیز شمرده می شود و از آن به عنوان صرف یک تشکیلات نظامی یاد می شود که از لحاظ تجهیزاتی به سطع ارتش های کشورهای عربی نمی رسد و نمی تواند در سایه توانمندی های فعلی اش وارد جنگ و درگیری نظامی شود.
در این گزارش تلاش می کنیم قدرت نظامی حماس را طی دو سال اخیر و در سایه افزایش تهدیدات احتمالی که امکان دارد به جنگ با رژیم صهیونیستی ختم شود، مورد بررسی قرار دهیم؛ به ویژه که سرویس های امنیتی این رژیم دیگر به گردان های قسام به چشم شاخه نظامی حماس نگاه نمی کنند، بلکه پس توسعه توانمندی های نظامی این جنبش، از آن به عنوان "ارتش حماس" یاد می کنند که نیروهای نظامی، ذخیره و حتی یگان های ویژه و کماندوهای دریایی و زمینی و تسلیحات پیشرفته ای مانند پهپادهای انفجاری در اختیار دارد.
فعالیت 40 هزار نیروی نظامی در قالب ارتش نوپای حماس
گزارش های مربوط به وزن نظامی جنبش حماس اختلافات زیادی با هم دارند و در عین حال، جمع آوری اطلاعات دقیق در این زمینه در سایه تدابیر احتیاطی و پنهان کاری شدید این جنبش درباره شمار نیروها و تشکیلات نظامی اش کار سختی است، اما اقدام اخیر رژیم صهیونیستی در استفاده از اصطلاح "ارتش نوپای حماس" به جای استفاده از اصطلاح شاخه نظامی برای گردان های قسام، نشانگر پیشرفت چشمگیر در راهبرد نظامی این جنبش و ارتقای قابل توجه سطح فعالیت های مقاومتی ان با وجود محاصره شدید است.
این پیشرفت های چشمگیر در توانمندی های حماس بر روی ساختار نظامی آن تاثیر گذاشته و باعث تبدیل نیروهای آن از یک گروه مبارز شهادت طلب به نیروی نظامی برخوردار از نیروهای ذخیره و یگان های نخبه، کماندوهای دریایی و زمینی و حتی تسلیحات پیشرفته ای مانند پهپادهای انفجاری شده است.
با این رشد و توسعه روزافزون توانمندی های نظامی حماس، گردان های قسام از لحاظ ساختار تشکیلاتی طی سال های گذشته تقریبا به یک ارتش شبیه شده است؛ به شکلی که 6 تیپ در اختیار دارد که هر کدام از آنها 5 هزار نفر نیرو دارند و 4 یا 5 گردان را در خود جای داده اند و بدین ترتیب، شمار نیروهای گردان های قسام 40 هزار نفر برآورد می شود که در یگان ها و گردان های مختلف در باریکه غزه فعالیت می کنند و هر یگانی ماموریت مشخصی دارد و در پایگاه های خاصی فعالیت می کنند.
در سایه همین پیشرفت ها، جنبش حماس یگان های رزمی در اختیار گرفته است که عملکرد آنها به وضوح در جنگ های سال های اخیر به چشم آمده است و از جمله آنها می توان به یگان های پشتیبانی، امداد و تغذیه اشاره کرد که مسئول حمایت لوجستیکی از گردان های مستقر در طول مرزهای نوار غزه و تامین سلاح و مهمات، غذا، دارو، سوخت و حتی برقراری ارتباط و ارسال سیگنال های لازم هستند. مقر فرماندهی و کنترل این نیروها نیز مسئول توزیع ماموریت ها، ارسال دستورات لازم و در کنار آن اجرای عملیات های سایبری مانند ایجاد پارازیت بر روی ایستگاه های ماهواره ای رژیم صهیونیستی، نفوذ در امواج نظامی و پایگاه های سایبری است.
عدنان ابوعامر پژوهشگر و تحلیلگر مسائل سیاسی فلسطین در این باره اظهار داشت که شاید دلیل اصلی استفاده رژیم صهیونیستی از اصطلاح "ارتش حماس" به جای شاخه نظامی حماس این باشد که این جنبش در نخستین روزهای جنگ 51 روزه فلسطین در سال 2014 توانست قدرت خود را بازیابد؛ هر چند که در آن زمان هنوز نتوانسته بود به تجهیزات نظامی زیادی دست پیدا کند و از همین رو، پس از آن شروع به تولید جنگ افزارها و تجهیزات نظامی در داخل کرد.
بعد دیگر این تغییر ساختار تشکیلات نظامی حماس در توسعه آموزش ها و مانورهای نظامی نمود پیدا می کند که در آن شرایط فعالیت ارتش های کشورها و به ویژه ارتش صهیونیستی؛ مانند بسیج تمامی عناصر ذخیره در سرویس های امنیتی و احداث ایست های بازرسی در جاده ها شبیه سازی می شود و حماس تمامی گذرگاه های زمینی و بنادر را تا زمان اتمام تمرینات نظامی می بندد.
این تحول بزرگ در شکل و ماهیت مانورهای جنبش حماس سال گذشته و دقیقا در تاریخ 25 ژوئیه همزمان با پنجمین سالروز جنگ غزه در سال 2014 میان رژیم صهیونیستی و حماس آشکار شد، که این جنبش بر اساس بیانیه رسمی خود، «به خاطر تلاش های دشمنان برای تضعیف امنیت و نظم عمومی» تمرینات شبیه سازی شده ای را بر اساس الگوی نفوذ احتمالی نیروهای ویژه صهیونیستی برگزار کرد.
در این مانور، وزارت کشور و امنیت ملی نیز مشارکت داشت و نحوه مقابله با یک تهدید امنیتی ناگهانی را شبیه سازی کرد تا به گفته "ایاد بزم" سخنگوی وزارت کشور فلسطین در غزه، آمادگی نیروها و سرویس های امنیتی این وزارتخانه را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد.
در کنار این مسائل، مساله دیگری که ما را به سمت استفاده از اصطلاح ارتش نظامی به جای تشکیلات نظامی برای جنبش حماس سوق می دهد، افزایش آزمایش های موشکی حماس است که نشانگر افزایش شمار موشک ها و برد آنها می شود و این موشک ها به جای انتقال از خارج که طی سال های گذشته جریان داشت و به تناسب وضعیت شاخه نظامی حماس از طریق تونل های غزه وارد این منطقه می شد، در داخل ساخته می شوند.
این توسعه آزمایش های موشکی جنبش حماس در افزایش میانگین شلیک موشک ها طی دور اخیر درگیری ها با رژیم صهیونیستی؛ یعنی در اوایل ماه مه گذشته نمود پیدا کرد؛ به طوری که در این درگیری های 2 روزه، 700 فروند موشک شلیک شد که هدف از آن، فراهم کردن امکان عبور برخی از این موشک ها از سامانه گنبد آهنین رژیم صهیونیستی بود. به گفته "ابو معاذ" فرمانده یگان توپخانه جنبش حماس، این موشک های بومی از نوع "اس 40" بودند.
جنبش حماس در آغاز فعالیت، خودش را به عنوان یک تشکل سیاسی معرفی کرده بود و اشاره ای به موجودیت شاخه نظامی اش نکرده بود، بلکه تنها به تشویق جوانان به سوی عملیات های مقاومتی علیه رژیم اشغالگر قدس بسنده کرده بود تا بدین ترتیب، گروه های مسلحی تشکیل شوند که از لحاظ ساختاری ارتباطی با آن نداشتند و ارتباط حماس با آنها، صرفا به تشویق شان به سمت اجرای عملیات های مقاومتی اجرا شده توسط اعضای این گردان ها مانند "گردان های مجاهدین فلسطینی"، "مجد" و "گردان های عبد الله عزام" محدود می شد.
در اوایل سال 1992 جنبش حماس از تاسیس شاخه نظامی خود به نام "گردان های شهید عزالدین قسام" خبر داد که با یک ساختار هرمی مشخص زیر نظر این جنبش اداره می شد و همان گردان هایی که حماس از آنها حمایت می کرد و اعضای آنها تفکراتی همسو با این جنبش داشتند، در قالب آن ادغام شدند.
پس از گذشت چندین سال، ساختار تشکیلاتی این گردان ها توسعه پیدا کرد و تیپ ها، گردان ها و گروه های مختلفی را در بر گرفت و در داخل آن یگان های مستقلی مانند یگان کماندویی (نیروهای ویژه)، ضد زرهی، مهندسی، پدافند هوایی، تک تیراندازی، توپخانه، یگان شهادت طلبان، پشتیبانی، کمین و نهایت "قورباغه های انسانی" شکل گرفتند که اولین بار عملکرد خود را در جریان جنگ سال 2014 به نمایش گذاشتند.
شاخه نظامی حماس همین ساختار تشکیلاتی خود را به مرور زمان توسعه داد تا اینکه در سال 2012 تحولی چشمگیر در ساختار نظامی آن روی داد که آنرا از لحاظ ساختاری به ارتش های رسمی دیگر کشورها شبیه کرد.
چه کسی در پشت پرده این تغییر ساختاری قرار دارد و چگونه این کار را انجام داده است؟
سال 2012 زمان رسمی بروز این تحول چشمگیر در ساختار نظامی گردان های قسام و اتخاذ اقداماتی بود که باعث تبدیل این جنبش از یک جنبش صرف مقاومتی یا یک تشکل مسلحانه به ارتشی بود که طرح های خاصی در زمینه مدیریت جنگ ها اتخاذ می کند و مبارزانش را برای ماموریت های دائمی شان آماده می کند. این ماموریت ها با پایان یک جنگ یا نبرد؛ صرفنظر از پیروزی یا شکست در آن به پایان نمی رسد و آنها بر اساس این طرح ها تبدیل به سربازانی می شوند که ارتقای درجه دریافت می کنند و صرفا به عنوان یک شهادت طلب داوطلب فعالیت نمی کنند.
به گفته کولونل "ریچارد کیمپ" از مرکز پژوهشی "رویال یونایتد سرویسز" در لندن، جنبش حماس در سال 2012 خسارت های زیادی از سوی ارتش صهیونیستی متحمل شد، اما از آن زمان، دوباره توسط ایران و با سلاح هایی که از طریق سوریه ارسال شد، تجهیز شد.
شکست بزرگ این جنبش انگیزه زیادی برای رهبران وقت آن ایجاد کرد تا دست به بازسازی ساختار این جنبش پس از بررسی دلایل شکست بزنند و راه های تقویت ذخایر نظامی خود را با استفاده از روش هایی غیر از روش های سنتی قاچاق سلاح یا استفاده از تونل های زیرزمینی پیدا کنند.
مساله دیگری که باعث تسریع در بازسازی و تغییر در ساختار نظامی گردان های قسام شد، ترور "احمد جعبری" فرمانده عملیات های این گردان ها در ان زمان و ناظر اجرایی عملیات های نظامی بود. وی در تاریخ 14 نوامبر در آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی علیه باریکه غزه در سال 2012 که 8 روز به طول انجامید، ترور شد.
ترور شمار زیادی از فرماندهان شاخه نظامی حماس و در راس آنها جعبری انگیزه دیگری بود که باعث شد "محمد ضیف" فرمانده گردان های قسام که نام واقعی اش ـ محمد دیاب مصری ـ است و به صورت کاملا سری و بدون ارتباط با دیگران و بدون استفاده از هر گونه ابرازهای مرتبط با فناوری های مدرن زندگی می کند، دستور بازسازی گردان های قسام را بدهد و بدین ترتیب، گردان شاخه نظامی حماس به یک ارتش شبیه شد.
ضیف که به اقدامات فی البداهه غیر عادی و هوش بالایش معروف است، متولد سال 1965 در اردوگاه آوارگان فلسطینی خان یونس در جنوب نوار غزه است و به جابجایی های بی وقفه اش معروف شد. تصاویر زیادی از این فرد که 5 بار در معرض عملیات های ترور قرار گرفته و از آنها نجات یافته است، در دست نیست. وی همسرش "وداد" (27 ساله) و فرزند 7 ماهه اش را در جریان یک بمباران هوایی رژیم صهیونیستی در سال 2014 از دست داد و تنها تصویری که از خود ضیف در دست است، مربوط به 20 سال پیش است که در آن با یک پیراهن و شلوار، صورت تراشیده و چهره ای عبوس دیده می شود.
ضیف دارای مدرک کارشناسی زیست شناسی از دانشگاه اسلامی در شهر غزه است و از اوایل دهه 80 قرن گذشته به عضویت جنبش حماس درآمد و بارها توسط رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطین بازداشت شد که مهمترین آنها در ماه مه سال 2000 اتفاق افتاد، اما با آغاز انتفاضه دوم فلسطین توانست از زندان فرار کند.
یک مسئول برجسته جنبش حماس در گفتگو با پایگاه خبری "فرانس 24" اعلام کرد که «پس از شهادت جعبری که جانشین ضیف و ناظر اجرایی بر عملیات های نظامی گردان های قسام به شمار می رفت، تدابیر محرمانه جدیدی توسط محمد ضیف در تشکیلات این گردان ها اتخاذ شده است.»
جنبش حماس زیر نظر ضیف و با برنامه ریزی های او به روند توسعه همه جانبه خود ادامه می دهد و این مساله مورد حمایت فرماندهان نظامی مانند "محمد سنوار" از فرماندهان گردان های عزالدین قسام قرار گرفته است.
عدنان ابو عامر استاد علوم سیاسی دانشگاه امت در غزه تصریح کرد که «نتیجه این تحول و پیشرفت به وضوح در جریان جنگ سال 2014 به چشم خورد و نتیجه این توانمندی ها و برنامه های جدید، نفوذ به برخی پایگاه های نظامی و به هلاکت رساندن نظامیان ویژه صهیونیست از نزدیکترین فاصله ممکن، نفوذ به پشت خطوط دشمن، به اسارت گرفتن نظامیان این رژیم و درگیری های شدید در داخل تونل ها بود که باعث برتری بی سابقه مبارزان قسام و ارائه تصویری غیر عادی از آنها شد.»
اما انتخاب "یحیی سنوار" از فرماندهان نظامی و اسیر آزاده فلسطینی به عنوان رئیس دفتر سیاسی حماس در داخل نوار غزه در اوایل سال 2017 در کنار عضویت "مروان عیسی" رئیس ستاد مشترک گردان های قسام در دفتر سیاسی حماس و نیز حضور اعضای غیر نظامی طرفدار گردان های قسام و معروف به حمایت شان از جریان دارای تفکرات مقاومتی در داخل این جنبش مانند محمود زهار، روحی مشتهی و فتحی حماد، باعث تشدید روند تغییر و تحول در ساختار نظامی قسام و بازسازی تشکیلات نظامی تمامی نهادهای حماس شد.
انتخاب سنوار به عنوان رئیس حماس در غزه که از فرماندهان نظامی به شمار می رود، انگیزه بیشتری برای توسعه ساختار نظامی این جنبش ایفا کرد و در کنار آن باعث از سر گیری روابط آن با ایران و حتی سوریه شد که نقش اصلی در حمایت مالی و تسلیحاتی از این جنبش داشتند. سنوار در گفتگو با تعدادی از خبرنگاران هم تاکید کرد که «ایران بزرگترین حامی مالی و تسلیحاتی گردان های شهید عزالدین قسام (شاخه نظامی حماس) است». وی ابراز امیدواری کرد که «بحران سوریه هر چه سریعتر تمام شود و این مساله چشم انداز روشنی برای اصلاح روابط با آن ایجاد کند و این مساله در زمان مناسبی روی دهد.»
تمامی این عوامل باعث شد که جنبش حماس دوباره ساختار خود را بر اساس طرحی هدفمند بازسازی کند و نتایج آنرا به خوبی می توان در ایستادگی حماس در برابر حملات رژیم صهیونیستی مشاهده کرد و این چیزی است که سنوار در بیانیه رسمی ماه گذشته حماس نیز بر آن تاکید کرد. وی در سخنرانی خود در شهر خان یونس در جنوب باریکه غزه اظهار داشت که «تمامی گروه ها و شاخه های نظامی فعالیت های خود را توسعه داده و قدرت شان برای آزاد سازی فلسطین و تحقق حق بازگشت را افزایش داده اند.» سنوار در عین حال به دیدارهای مسئولان عالی رتبه دو جنبش حماس و جهاد اسلامی با حضور فرماندهان گردان های قسام و گروهان های قدس شاخه نظامی جهاد اشاره کرد.
«مرکز اطلاع رسانی فلسطین»