"ناهید"؛ فیلمی پریشان در سینما
نقدی بر فیلم سینمایی "ناهید"؛ فیلم آیدا پناهنده به زعم تولیدکنندگان آن درباره عشق و به زعم ما شاید صیغه و شاید هم روابط زناشویی است/ بازیها چندان بد نیستند اما فیلم بیخود و بیجهت دست وپا میزند
خبرگزاری «نسیم»- محسن غلامی(قلعهسیدی) / برسیم به فیلم سینمایی "ناهید"؛ فیلمی از جنس زن و همان زنانه! هم درباره زن است و هم روایتگرش زن است چه کارگردان و چه نقش اصلی که ساره بیات باشد.
فیلمی که کمتر از جنس فیلماولی است از این جهت که تجربه خوبی پشت دوربین فیلم قرار گرفته از بیژن امکانیان(تهیه کننده) که زمانی بازیگر بوده و شاید خواهد ماند و چه بازیگرانی که حداقل به اسم چهرهاند و جلوی دوربین رفتهاند!
"ناهید" به گمان تیم تولیدش؛ درباره عشق است و نقش محوری آن برعهده یک زن قرار دارد و در مقابل آن دو شخصیت یکی پژمان بازغی و دیگری نوید محمدزاده است؛ یکی در مقام شوهر سابق و این یکی در مقام شوهر موقت!
اما خود فیلم از چه میگوید؛ شاید صیغه! شاید هم روابط زناشویی به شکل خانوادگی که اینها بیشتر حول قصه میچرخد و دعوایی هم اگر باشد به مضمون ربط دارد. اینکه چطور نوشته شده و داستانگویی میکند در محل قضاوت است شاید!
به نظر میآید در قضیه ازدواج موقت حواسش جمع است و به قولی تخطی نمیکند؛ از نگرانی و عرف میگوید و هم از شرع به درستی؛ تا جایی که میتوانست کاری کرد نه سیخ بسوزد و نه کباب؛ بازم هم شاید!
"ولی" و "اماها" از اینجا شروع میشود که چرا داستانگویی این همه کش پیدا میکند؛ "ناهید" میتوانست نیمی از زمان فعلی فیلم را داشته باشد چون قصه بیخود و بیجهت دست وپا میزند.
اینکه مدام داستان را بین ساره بیات(ناهید) و دو شخصیت مقابل نوید محمدزاده و پژمان بازغی بچرخانیم و دائما رفت وبرگشتی بیهدف بین اینها باشد فقط بازه زمانی فیلم را طولانی کرده و بس! حداقل در فیلم که نتیجهای نمیدهد جز تیکهپرانی البته نه اجتماعی و سیاسی. از همین حرفهای روزمره که یکی میگوید و دیگری میخندد والسلام!
بازیها بد نیستند اما خب قدر هم نیستند؛ بیشتر از اینها میتوانستند بهتر باشند. پژمان بازغی چیز تازه ای رو نمیکند و ساره بیات هم همان بازیگر همیشگی است. نوید محمدزاده سعی میکند جنس تازه ای به کارش بدهد؛ البته به زعم برخی ممکن است خوب باشد و یا متوسط چون کاری جز اینکه رو نکرده است. گرچه تمام این تفاسیر مربوط به نوع بازی است؛ ضعف دیگر پس چیست؟
مقدمه اینکه تمام فیلمبرداری پروژه آیدا پناهنده در بندر انزلی و اطراف آن انجام شده و قصه و آدمهایش به آن همان حوالی تعلق دارند اما چرا اینقدر بد و بدتر در استفاده از لهجه اصرار میکند و ضعیف؟ مسلما این از عدم توانایی بازیگری است که همیشه و همیشه دل به سینمای تهرانی داده و نه بیشتر؛ متأسفانه!
اما خب انصاف نیست از فیلمبرداری مرتضی قیدی براحتی گذشت؛ درست که نماهای تر وتمیز انزلی کمک دست فیلمبردار آمده اما دوربین منسجمی دارد. کادر را خوب شناخته و از آن هم استفاده کرده؛ هرجا که لازم است دوربین روی دست و هرجا که نیاز بوده دوربین را ثابت نگه داشته پس ادا در نمیآورد.
قضاوت با یک اکران سخت است اما "ناهید" در مقام یک فیلم، چندان هم کار شاخصی نیست و در گیشه به گمانم به مشکل میخورد.
باز هم تأکید موکد اینکه فیلم آیدا پناهنده خیلی اضافه دارد چه از تایم و چه حشو در فیلمنامه. دیالوگهایی که کاملا بر قصه سوار شده اما چفت و بست خوبی با اصل روایت ندارند.
"ناهید" شاید بتواند یک شروع خوب برای کارگردانش باشد اما تصور میکنم اگر همین مسیر فیلمسازی را بخواهد ادامه دهد باید بیش از اینها به سمت چارچوب سینمایی فیلمها گام بردارد.