خسروپناه: سلفی‌گری و صوفی‌گری دو لبه قیچی هستند که به عقلانیت آسیب زدند

کدخبر: 959407

رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در "شب آسمانی" افزود: تا زمانی که سلفی‌گری و صوفی‌گری مطرح باشد تفکر فلسفی در جهان اسلام مرده باقی می‌ماند/ غربی‌ها با ترجمه آثار ابن‌سینا، ارسطو را شناختند

به گزارش «نسیم»، خسروپناه، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در برنامه شب آسمانی شبکه قرآن و معارف سیما به بحث اسلام و توسعه پرداخت و گفت: توسعه و به تعبیر دقیق‌تر پیشرفت به معنای حرکت است و این حرکت مسلما حرکتی تدریجی و روبه تکامل است. آیت‌الله جوادی آملی در این رابطه بحث توسعه کوثری در مقابل توسعه تکاثری را مطرح می‌کنند. در قرآن، هم تکاثر و هم کوثر هر دو آمده است و در هر دو نیز کثرت مطرح است.

وی ادامه داد: کثرت تکاثر دنیازده، این جهانی و از نوع غفلت از آخرت است اما در کثرت کوثر ارتباط ملک و ملکوتی مطرح است. از حضرت زهرا(س) نیز به کوثر تعبیر شده است زیرا از ایشان نسلی به وجود آمد که به همراهش رشد و بالندگی و حیات طیبه به وجود آمد و آثار و برکات زیادی با خود داشت.

حجت الاسلام خسروپناه در رابطه با بحث توسعه تأکید کرد: گاهی حرکت‌های تدریجی می تواند در مسیر انحطاط باشد و گاهی در مسیر تکاملی.به اعتقاد بنده توسعه اسلامی حرکتی تدریجی اما روبه تکامل است، تکاملی کوثری برای رسیدن به هدفی که آن هدف حیات طیبه است.

وی بیان داشت: درقرن 3 تا 6 با تمدن اسلامی روبه رو بودیم اما بعد از آن رفته رفته بستر حرکت تدریجی انحطاط پدید آمد و این گونه شد که جهان اسلام شخصیت‌های مهم خود را از دست داد.

رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران تأکید کرد: تکامل و کمال از نظر اسلام کمالی است که همه ساحت‌های انسانی را در برمی‌گیرد اما تکامل از نظر ماتریالیست‌ها تکاملی است که در آن سود بیشتر، و ثروت بیشتر مطرح است حتی اگر این ثروت باعث فقر بیشتر برای دیگری شود.

وی بیان داشت: بحث‌های تئوریک و مبنای تمدنی و فلسفی در حوزه تمدن و توسعه فقط از ایران رشد پیدا می‌کند زیرا امروزه در جهان اسلام تفکر فلسفی مرده است و تفکر سلفی گری و صوفی گری مطرح است پس نباید انتظار داشت آن‌ها یک تئوری فلسفی در باب توسعه ارائه بدهند.

این استاد فلسفه بیان داشت: فراموش نکنیم سلفی‌گری و صوفی گری برای امروز نیست بلکه میراثی هزار ساله است. این دو جریان، جریان‌هایی هستند که از عقلانیت فاصله گرفته‌اند و مثل دو لبه قیچی هستند که به عقلانیت آسیب می‌زنند بنابراین هرگز دست آوردی به نام فلسفه نمی توانند داشته باشند پس در نهایت نیز نمی‌توانند تعریفی فلسفی از تمدن و توسعه اسلامی ارائه دهند.

وی گفت: در رابطه با بحث توسعه نیز هرگز نباید توقع داشته باشیم که 10 ساله و یا 20 ساله تحولی شکل بگیرد به طوری که اگر رنسانس هم این چنین نبود. از قرن 11 تا قرن 13 یعنی 4 قرن غربی‌ها به ترجمه آثار ابن سینا و ابن هیثم‌ها پرداختند تا در نهایت به عقلانیت رسیدند که این عقلانیت را هم از ابن سینا گرفتند که توانستند با اندیشه‌های ارسطو آشنا شوند و بعد در قرن 17 بود که تازه تحولات علمی و ... صورت گرفت.

خسروپناه تصریح کرد: یک قرن و نیم است که روشنفکرانی در جهان اسلام پیدا شدند که متوجه انحطاط گشتند اما عمدتا نسخه‌هایی که ارائه می‌دادند یا غربی بود و یا شرقی. در صورتی که ما باید در چارچوب اسلامی به تمدن اسلامی برسیم. البته باز هم حرف گذشته خود را تکرار می‌کنم که ما باید از دست آوردهای مهم غرب استفاده کرده و نباید از صفر شروع کنیم. بلکه باید برای رسیدن به تمدن اسلامی بر تمدن گذشته و غرب سوار شد.

وی در رابطه با توسعه در کشورهایی مانند ترکیه و مالزی بیان داشت: من مدل این کشورها را مدل توسعه اسلامی نمی‌دانم این کشورها دغدغه غرب زدگی را دارند و غرب زده هستند و به شدت خودشان را بدهکار غرب کرده‌اند. در تمام این مدت مالزی دانشمند و عقبه فلسفی و فکری تربیت نکرده است.

وی اضافه کرد: در کشور ترکیه شرکتی تولید کننده پیدا نمی‌کنید که با یک شرکت اروپایی مشارکت نداشته باشد آن ها از کشورهای غربی مهندس می آورند تا برای آن ها پل بسازد البته این بد نیست بد این است که مصرف کننده بار بیایند. این چه توسعه اسلامی است که حتی مساجدشان نیز معماری غربی دارد. باید از این ها سؤال کرد که تا چه زمانی می خواهید مصرف‌گرا باشید.

وی با بیان این که کشوری مانند ترکیه هیچ عقبه فلسفی و فکری ندارد گفت: اگر در یونان و روم علم پیشرفت کرد به دلیل عقبه فلسفی آن بود. ما باید از غرب بهره ببریم اما بهره گزینشی بر اساس عقلانیت اسلامی و کوتاه مدت. در غیر این صورت باید همیشه مصرف گرا باشیم نه بازیگر صحنه.

خسروپناه در پایان بیان داشت: ما در کشورمان دو منبع عقل و وحی را داریم اما باید مدیریت کشور نیز به سمت فرآیند کردن تعریف توسعه اسلامی و عینیت بخشیدن ان در جامعه تلاش کند. مشکل ما این است که هنوز برخی مدیران باور ندارند که ما می‌توانیم به توسعه اسلامی برسیم. برای عینیت بخشیدن به این فرآیند باید به منابع انسانی و نخبگان توجه بیشتری کنیم و آن ها را ولو این که می روند در کشوری دیگر تحصیل می کنند حفظ کرده و به کشور خود بازگردانیم.

ارسال نظر: