اخبار آرشیوی
سیدمجید بنیفاطمه، مداح اهل بیت(ع) در یادداشتی نسبت به فیلم "رستاخیز" اعتراض کرد/ "کربلا و واقعه عاشورا جای نمایش ذهنیات خود نیست/ آقای درویش! چرا طوری برخورد میکنید که گویی پنبه در گوش خود کردهاید؟/ اهدای این جایزه به این فیلم پُر اشکال چه توجیه و منطقی دارد؟"
به گزارش «نسیم»، وی در این یادداشت نوشته است: بسم الله الرحمن الرحیم یارب الحسین (ع)، بحق الحسین(ع)، ، اشف صدر الحسین(ع)، به ظهور الحجه (عج) یا رب الحجه (عج)، بحق الحجه (عج)، اشف صدر الحجه (عج)، به ظهور الحجه (عج) گاهی سکوت جایز نیست… به همین دلیل برخود لازم دیدم در واکنش به ساخت و اکران فیلم «رستاخیز» در جشنواره ۳۲ فجر نکاتی را یادآور شوم. اگرچه پیش از این سابقه خوبی از آقای احمدرضا درویش در سینمای دفاع مقدس کشورمان در ذهن داریم و او را با فیلم های خوبش در این حوزه می شناسیم اما ماجرای کربلا و واقعه عاشورا جای تعارف و رودرواسی نیست. به همین دلیل بعد از اکران و تحسین ِ تاسف انگیز فیلم «رستاخیز» در جشنواره فجر تصمیم گرفتم چند خطی بدون تعارف در مورد این فیلم ِ پُر اشکال بنویسم. پرداختن به مسائل دینی و اعتقادی از طریق هنر کار حساس و پیچیده ای است. این پیچیدگی و حساسیت وقتی دو چندان می شود که یک اثر هنری به سراغ واقعه انسان ساز و فراموش نشدنی عاشورا می رود. در مورد حساسیت این موضوع همین بس که همه علمای بزرگ ما تا به امروز هر روایتی را که می خواهند نقل کنند، آن را دقیق و بررسی شده بیان می کنند تا مبادا تحریفی در
این مورد صورت بگیرد یا داستان به گونه دیگری روایت شود. حال سوال این جاست که سازندگان فیلم «رستاخیز» با چه کسانی برای ساخت این فیلم مشورت کرده اند و از چه مشاوران و متخصصان دینی و تاریخی استفاده کرده اند که خروجی این اثر تا این اندازه با اصل تاریخ در تضاد است و در بسیاری از موارد به سمت تحریف واقعه عاشورا رفته است؟ آیا نباید برای هرکاری به سراغ متخصص آن رفت؟ آقای درویش و دوستانشان تا به حال ارباب مقاتل حضرت سیدالشهدا (ع) را خوانده اند؟ اگر خوانده اند این چه برداشتی است که در «رستاخیز» ارائه داده اند ؟ اگر هم نخوانده اند که کار بسیار اشتباهی کرده اند که بدون مطالعه به سراغ ساخت چنین فیلمی آمده اند… مثلاً آیا هیچ عقل سلیمی به این موضوع رای می دهد که در آن معرکه و میدان جنگ بساط عشق زمینی یک مرد به یک زن پهن شود که در این فیلم شاهد آن هستیم؟ کجای تاریخ نوشته شده که عشق پسر حضرت حر (ع) به یکی از زنان کاروان سیدالشهدا (ع) باعث پیوستن او به سپاه حق شده است؟ ( این موضوع نوعی توهین نیز به حضرت حر (ع) می باشد. در جایی که وهب مسیحی که یکی- دو شب از ازدواجش نگذشته، با دیدن امام حسین (ع) دین خود را تغییر می دهد و همراه
با همسر و مادرش با حضرت عازم کربلا می شود….) متاسفانه در این فیلم سینمایی آنطور نشان داده شده که بیشتر از آنکه پسر حر (ع) جذب عشق اباعبدالله (ع) شود به خاطر عشق زمینی خود به سمت سپاه آل الله (ع) کشیده شده که جای تامل و تاسف دارد! به نظر می رسد آقای درویش که پیش از این سابقه درخشانی در حوزه سینما، مخصوصاً سینمای دفاع مقدس از خود به یادگار گذاشته بستر خوبی را برای به تصویر کشیدن تخیلات خود انتخاب نکرده است. کربلا و واقعه عاشورا جای نمایش ذهنیات خود نیست. همه چیز این واقعه به صورت دقیق در کتب مربوطه روایت شده است و این موضوع جایی برای اشتباه باقی نمی گذارد. کار ما به کجا رسیده که فیلمسازان ارزشی ما به این سمت و سو کشیده می شوند و چنین آثاری می سازند! اما این تمام ماجرا نیست و متاسفانه شاهد اتفاقات ناگوار دیگری نیز در این فیلم سینمایی هستیم. یک سوال ساده و البته مهم از آقای درویش دارم. برادر عزیز، آیا در مورد سریال «مختارنامه» و بحث های مرتبط با نشان دادن چهره حضرت ابوفاضل (ع) نظر آیت الله وحید خراسانی و علما، مراجع دیگر و مردم به گوش شما نرسیده است…؟ شما نمی توانید بگویید که ما این بحث ها را نشنیده ایم! ما هم
نمی توانیم در مقابل این مسائل سکوت کنیم آقای درویش! چرا طوری برخورد می کنید که گویی پنبه در گوش خود کرده اید؟ بی تفاوتی تا کجا؟ فکر نمی کنید بهتر است این جرات را به خودمان ندهیم که در مورد هر مساله ای کار خودمان را انجام دهیم؟ اینگونه موضوعات مسائلی است که یا نباید به سمت آن رفت یا اگر آن را دستمایه ساخت فیلم قرار دادید باید قواعد آن را به خوبی رعایت کنید… چطور جرات کردید تصویر حضرت عباس (ع)، حضرت علی اکبر (ع) و… را در فیلم خود نشان دهید؟ بالاتر از همه این ها چطور این حق را به خود دادید که صدای حضرت زینب (س) را شبیه سازی کنید؟ گستاخی تا کجا؟ سینما محملی است برای به تصویر کشیدن دغدغه های اجتماعی، فرهنگی و ارزشی که می تواند باعث رشد و تعالی یک جامعه باشد و سینماگران در این مسیر وظیفه بسیار سنگین و البته خطیری بر دوش دارند و به همین جهت هم هست که کار این عزیزان بسیار ارزشمند و مهم تلقی می شود. بنده نیز با هنرهای نمایشی به خصوص سینما غریبه نیستم و با سختی های آن آشنایم و می دانم که همه بزرگان سینما قابل احترام هستند اما واقعاً جای تعجب است که چطور این فیلم با این همه اشکال تاریخی از سوی هیات داوران جشنواره فجر
صاحب سیمرغ بهترین فیلم شده است. در حالی که شنیده هایم حکایت از آن دارد که نه مخاطب عام و نه منتقدین سینما اقبالی به این فیلم نشان نداده اند، اهدای این جایزه به این فیلم پُر اشکال چه توجیه و منطقی دارد؟تا آنجا که می دانم مبلغ بسیار زیادی هم برای ساخت این فیلم سینمایی هزینه شده است. مبلغی که قرار بوده صرف فیلمی شود که پیام آور ارزش های حادثه کربلا باشد اما در عمل چنین اتفاقی رخ نداده… در روزگاری که بهاییت و وهابیت میلیاردها تومان و دلار برای تخریب اعتقادات شیعه هزینه می کنند، چه تاسف بار است که در کشور شیعه ایران فیلمی ساخته شود که با حقیقت عاشورا و امام حسین (ع) فاصله زیادی دارد. البته انشالله آقای احمدرضا درویش قصد تحریف تاریخ و لطمه زدن به این واقعه تاریخی را نداشته و زحمت خود را کشیده است اما واقعیت این است که مشاهده چنین فیلمی با این اشکالات تاریخی از کارگردان خوش نامی چون احمدرضا درویش دردناک تر است. وقتی نمی توانیم اثری در خور ِ شان واقعه عاشورا بسازیم، بیاییم و برای امام حسین (ع) فیلم نسازیم! چه اصراری داریم تصورات مردمی که از کودکی با امام حسین (ع) خو گرفته اند را با تخیلات خود تخریب کنیم؟ اجازه دهیم
مردم در خلوت خود، با مطالعه تاریخ و پای منبرها حادثه کربلا را برای خود تصویر کنند و معرفت خود را با مطالعه زندگینامه و کتب خاصی که در مورد ائمه (ع) به رشته تحریر در آمده بالا ببرند نه با فیلم های شما! در پایان جا دارد از سازندگان فیلم «شیار ۱۴۳» که تصویر درستی از رشادت های مادران شهدا ارائه داده اند تشکر و قدردانی نمایم و همچنین به سرکار خانم مریلا زارعی تبریک عرض کنم و از ایشان بابت کار ارزشمندی که در مراسم اختتامیه در مورد تقدیر از مادران شهدا انجام دادند تشکر نمایم. سید مجید بنی فاطمه بهمن ۹۲