اخبار آرشیوی
حجتالاسلام محمدعلی جاودان در جلسه درس اخلاق: ائمه برای هر کسی شفاعت نمیکنند؛ اگر هیچ پیوندی با آنها نداری، هیچ انتظاری نباید داشته باشی/ اعمال ما ممکن است قبول شود یا نشود اما صفات خوب مثل گذشت، قبول است
به گزارش «نسیم»، این استاد اخلاق، شامگاه روز گذشته(دوشنبه) همزمان با فرارسیدن ایام سوگواری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله حسین در حسینیه آیتالله حقشناس، در ادامه سلسله مباحث خود به بیان نکاتی اخلاقی پرداختند. متن کامل سخنان این استاد اخلاق در ادامه آمده است. امیرالمومنین علی (ع) در حدیثی که مکرر از لسان آیتالله حقشناس میشنیدیم، فرمودند: « بقیة العمر لا قیمة لها قد یدرک بها ما فات و یحیی بها ما مات؛ بقیه عمر قیمت ندارد ؛ به وسیله بقیه عمر هر چیزی که ضایع شده میشود احیا شود و هر چیز مرده احیا میشود.» همه ما بخشی از عمرمان را گذراندیم و بخشی مانده است. برای شما انشاالله 80-70 سال باقی مانده و برای ما کمتر. برای هر آدمیزادی این بقیه خیلی مهم است که امام فرمود قیمت ندارد. * احوالات عجیب محمدحسین صاحب حاشیه در گذشه آقای بزرگواری میزیسته که اخبار زندگی او حیرتآور است. این فرد که از یک خانواده بزرگی در اصفهان بوده که عالمانی هم دارند، حاشیهای بر کتاب معالم که در گذشته تدریس میشد ولی الان جایگزین پیدا کرده است، نوشتند. از بس که کتاب معالم مهم بوده، خانواده شیخ محمدحسین صاحب حاشیه، به نام صاحب حاشیه
مشهور شدند. گفتهاند ایشان پس از اینکه درسش را خواند و به درجه اجتهاد رسید، به شهر خودش بازگشت. قاعدتا آن زمان دیگر پدرشان فوت کرده بودند. ایشان جای پدر در مسجد نماز میخواندند، تدریس میکردند و همه کارهایی که عالم معمولا میکند، میکردند. چند سالی گذشت و برای ایشان شبههای پیش آمد و با خود فکر کرد. این شک و شبههها یعنی چه؟ ما باید خودمان را معالجه کنیم. اینکه من در دلم نسبت به شما حسادت احساس میکنم را باید معالجه کنم. اگر بماند و ریشهدار شود، زحمت میشود. حالا من مثال حسادت را عرض کردم ولی شما بقیه بیماریها را بشمارید. این آقای صاحب حاشیه قرار گذاشت که روزها قبل از نماز یک ساعت بنشیند و فکر کند که چه بوده، چه شده و چه خواهد شد؟ این را میگویند «فکر مفید». اما ما نه این شرایط را داریم و نه دیدیم که فکر مفید یک کسی درباره خودش، او را غرق کرد. به نقل از این فرد چیزهای عجیب و غریبی گفتهاند. مثلا اینکه ایشان فرموده بودند «هر چه در گذشته فکر میکنم یادم نمیآید که گناه داشته باشم». من نمیدانم ولی به گمانم این فرد در 35-40 سالگی این حرف را زده. شما از این آدمها چند نفر را میشناسید؟ البته هست. باور کنید
هست. ممکن است دیده باشید ولی نشناسید. فکر نکنید باید فرشته باشد. این آدمها مثل من و شما و تو همین کوچه بازار هستند و از همین نانوایی نان میگیرند. * کسی که از ابتدا حساب و کتاب کرده، خرابی ندارد کسی که از اول حساب و کتاب را شروع کرده، دیگر جبران خرابی نباید بکند. چون خرابی نداشته. اما آدم معمولی مثل من مشمول این فرمایش حضرت امیر که فرمود بقیه عمر قیمت ندارد، میشویم. برای چه قیمت ندارد؟ برای اینکه میتوانی جبران کنی. اما متاسفانه این، چیزی نیست که من به فکرش باشم. وقتی آدم جوان است اصلا به تمامی فکر نمیکند. تازه اگر فکر کند، میگوید هفتادسال دیگر اما وقتی میرسد به این سن، یک دفعه به خودش میآید که هفتاد سالگی آمد. با خودش میگوید چیزی نبود گویی که نیست. بنابراین اینکه میگوئیم بقیه عمر قیمت ندارد، برای اینکه میتوانیم جبران کنیم. باید چیزهایی که فوت شده را جبران کنیم. در جلسهای پرسیدیم که چه کسی است که نماز قضا ندارد؟ یک آقا پسری گفت که نماز قضا ندارد. البته من هنوز در تعجبم اما سالهای اولیه تکلیف، فردی که قبل از 15 سالگی مکلف شد، حمد و سوره را بلدبوده؟ مسائل نماز را بلد بوده؟ غسل و... را بلد بوده؟ هر
چند حمد و سوره را یک ارفاق میدهند. اگر کسی فکر می کند حمد و سورهای که خوانده، درست است و سالها بعد برخورد به اشتباه کرد، این را میبخشند و لازم نیست نماز را دوباره بخواند. البته این را هم باید به مرجع مراجعه کند. اما اگر وضو را نادرست گرفت، ارفاق جایز نیست. اگر هنگام غسل تمام پا را از زمین بلند نکرد تا آب به کف پا برسد، غسل باطل است و نماز ندارد. * اقامه نماز قضای یک روز توسط آیتالله تهرانی مرحوم آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی (رضوان الله علیه)سالهای درازی برای نماز به یکی از مساجد میرفتند. ایشان بعد نماز، یک شبانه روز نماز قضا میخواندند. معنی این کار برای آدمهایی که بزرگترند ممکن است این باشد که فتوایشان عوض شده باشد چون مجتهد بودند و ممکن بود فتوایشان عوض شده باشد. پس تمام نمازها را قضا کرده. میگفتند مرحوم آیتالله خوانساری 3 بار تمام نمازهایش را قضا کرده. من نمیدانم این یعنی چه؟ و چطور میشود که این همه نماز را او که صبح تا شب کار داشته، بخواند. اما در شب میتوان نماز قضا را خواند. دو ساعت به اذان بیدار میشد. آدم خیلی با تامل هم نماز بخواند، هر نیم ساعت میتواند نماز قضای یک روز را بخواند. پس هر
شب میتواند نماز قضای3 روز و همچنین نماز شب را بخواند. امام میفرمایند فرد باید زنده کند آنچیزهایی که مرده است. به عنوان مثال ممکن است فرد حالات خوب و خوش و صفات خوبی در اوایل تکلیف به خاطر شیر پاک خوردن و پاک بودن پدر و مادر داشته باشد ولی در طول زمان عیب کرده باشد. * شاید اعمال قبول نشود ولی صفات قبول میشود اعمال ما ممکن است قبول شود یا نشود اما اگر صفت خوب مثل گذشت دارید، آن قبول است. ممکن است عملی که میکنم قبول نباشد ولی صفت خوبی همچو گذشت حتما قبول است. به عنوان مثال من دستم راحت در جیبم میرود. این قبول است. این بخشش است. این سخاوت قبول است. * اصلاح گناهان عامل برد است یا اینکه من از غیرخدا نمیترسم. این خیلی قیمتی است. قبول هم هست. یک خوبیهایی آدم در باطن دارد. مثلا ما امام حسین را دوست داریم. این قبول است. این دوست داشتن را که نمی خواهم نشان بدهم که ریا شود؛ ممکن است در روضه خدای نکرده ریا کنیم ولی دوست داشتن که ریا نیست. یک وقت انسان صفت خوبی در اوایل جوانی داشته و در طول زمان رفیق بد گیرش آمده، محل کار بد داشته و همینطور در محل کار حرف بد میزدند و طرف عیب میکند در برابر این حرفها. اما یک روز
انسان میفهمد که 10 تا عیب در اثر همنشینی با این افراد پیداکرده؛ پس سعی میکند نیتهای خوب گذشته را بازسازی کند. اگر کسی بقیه عمرش را به این کارها میگذراند، در حال پیروزی است. حدیث دیگری در همین راستا از امیرالمومنین است. من این حدیث را از اصول کافی میخوانم ولی در نهجالبلاغه نیز هست. ایشان میفرمایند «لا خیر فی العیش إلا لرجلین» زندگی برای دو دسته آدم خیر دارد. «رجل یزداد کل یوم خیرا» کسی که دائما به خوبیهایش میافزاید. *بعد 40 سال گناه را ترک کنی، بردهای انسان باید مشکل گناه را در زندگیاش حل کند. اگر هم 40 سال طول بکشد و بتواند یک گناهی را نکند، برده است. من اگر 40 سالم شده و توانایی یافتم به نامحرم دیگر نگاه نکنم، بردهام. یا اینکه من میتوانم بعد از 40 سال دروغ نگویم و به هیج دلیلی دروغ نمیگم و به هیچ عنوان در مجلس غیبتی که دور هم نشستیم با رفقا و مردم را میشوریم، شرکت نمیکنم. این فرد از همان لحظه زندگیاش بدردش می خورد و خیر دارد. چرا؟ چون وقتی شما هیچ گناهی نکردی، هیچ خرابی به بار نمیآید. *خنجر گناه اول به قلب خودت میخورد حالا یک نفر یک خرابی کرد، اول به خودش ضرر زده است. قرآن میگوید وقتی به
کسی تهمت میزنی اول به خودت ضربه میزنی و گناه عیبش و خنجرش به جگر خودت میخورد. خاصیت گناه این است که اول خود آدم عیب میکند. مثلا من میخواهم به شما ظلم کنم؛ هنوز دستم به صورت شما نخورده، خودم عیب میکنم. اینکه می گوئیم آدمی که هیچ گناهی نمیکند، به این معنا نیست که طرف معصوم است. منظور این است که اگر گناهی هم کرد، جبران میکند. مثلا حرفی زده و کسی را دلگیر کرده، عذرخواهی میکند. خدای نکرده از دهانش در رفت و یک چیزی پشت سر کسی گفت، حلالیت میطلبد. این فرد دائما خیر میکند. * نماز بدون گناهکردن ارزش دارد شما که نمازتان را میخوانید اگر درست بخوانید، خیلی قیمتی است. نمیگویم نافله بخوان، واجب را بخوان. من مثلا از صبح تا الان مواظبت کردم و گناه نکردم. بعدش یک نماز ظهر میخوانم این نماز خیلی ارزش و برایم سود دارد. این آدم زنده بودنش خیر دارد ودائما سرمایه آخرتش را میافزاید. * برای آخرت اگر قصر ساخته باشی، قصر داری ما در آخرت هیچ چیز نداریم مگر اینکه خودمان فرستاده باشیم. یعنی اگر یک ساختمان باشی و یک آجرش را نفرستاده باشی، جای آن یک آجر خالی میماند. اگر یک قصر ساختی، یک قصر داری و اگر صد تا قصر ساختی، صد
تا داری. شما هیچ چیزی در آنطرف نداری مگر اینکه خودت فرستاده باشی. البته یک وقتی من فرزندان خوبی تربیت میکنم که آنها هر کاری میکنند به نام من ثبت میشود اما باز من کوشیدم برای تربیت آنان. آنها هر کاری کنند، به نام من هم نوشته میشود. به عنوان مثال ما یک روضه کوچکی داریم که مال پدر و پدر بزرگ و پدر پدر بزرگ و عقبترم بوده. من بعد از وفات پدر رفتم و روضهها را آنجابرگزار کردم. این هنوز به نام آنها تمام میشود. من دارم مثلا این مجلس را آب و جارو میکنم ولی به نام آنها تمام میشود. این را هم خودشان کردند. *خودت باعث شفاعت کردن ائمه میشوی جد هفتم یا هشتم قبل من، یک دانگ از خانه را برای امام حسین(ع) گذاشتند اما این را هم خودشان کردند. اگر کسی در آخرت با شفاع به داد شما برسد، باز خودت کردی. آنها برای هر کسی که شفاعت نمیکنند. اگر هیچ پیوندی با آنها نداری، هیچ انتظاری نباید داشته باشی. پس باز هم خودم کردم. اگر خیراتی بعد از من میرسد، خودم کردم. هرچه آن دنیا دارم، خودم کردم. * ممکن است سلام بر حسین (ع) بهشت را واجب کند مساله اش مهم است. گاهی مثلا از جایی رد میشویم، نام امام حسین (ع) میآید و یک کسی سلام میکند و
من هم یه سلامی میکنم. این یک سلام اضافه میشود و ممکن است قبول شود و بشود برایت بهشت. میشود با یک سلام بهشت برایت واجب شود. کم حساب نکنید. فرمودند که کارها را کوچک نشمارید. یک سلام 2 ثانیه انجام میشود ولی میتوان با آن بهشت و سعادت دنیا و آخرت را خرید. یک صلوات، یک دعای قبول سرمایه شماست. دومین فردی که زندگی برایش خیر دارد، کسی است که دارد اشکالات گذشته را جبران میکند. این هم زندگیاش برایش سود دارد. اینها که عرض کردم به هیچ جنبه زندگی شما لطمه نمیزند. شما سر کار میروید، درس میخوانید و درس میدهید و دارید کار خیر میکنید. کار خیر عادی. مثل سعی میکنی نمازت را اول وفت بخوانی؛ یک صفحه قرآن و یک زیارت امام زمان بخوانی. وقتی گناه نمیکنی همه اینها برای آدم میماند و سرمایه میشود. گاهی به یک دانه از این کارها بهشت میدهند. پس در دو مقطع زندگی سودبخش است و خیر دارد. اگر اینجوری نباشد، زندگی فرد شر دارد و برایش ضرر دارد. آدم سعی میکند گناه نکند و اگر آمد جبران میکند و این زندگی برایش سودمند میشود. * نماز اول وقت خیلی قیمت دارد نمیگویم شما بروید از صبح تا شب نماز بخوانید. نه! همین نمازتان را اول وقت
بخوانید. نماز اول وقت خیلی قیمت دارد. * امام به کربلا رفت تا حجت را تمام کند اشمب شب اول محرم است. اشاره ای هم به قیام امام حسین بکنیم. یک کار امام حسین این بوده که در عالم اسلام حجت را تمام کند. امام به کربلا آمد که بر عالم اسلام حجت را تمام کند. در مدینه به ایشان پیشنهاد بیعت به دادند اما قبول نکرد. به مکه آمد و پیشنهاد دادند و باز هم قبول نکرد و بیعت نکرد. به بیابان و به سوی کوفه آمد و بعد از شهادتش، زن و بچهاش را به بخش دیگری از جهان اسلام فرستاد. از مدینه به مکه، از مکه به کوفه و از کوفه به شام . تقریبا اکثر عالم اسلام را خاندان پیامبر(ص) در این سفر طی کردند. برای چه؟ برای اینکه بگوید ای مردم عالم بدانید من یزید را قبول ندارم. * دلایل قبول نداشتن یزید چرا قبول نداری؟ این که مثل پدرش با بیعت مردم روی کار آمد. پدرش و قبلیها هم با بیعت آمدند. اگر بیعت قانون است، کسی که با او بیعت میکنند مقام خلافت را دارد. پس من قبول ندارم یعنی چه؟ امام میفرمودند که این جریانهای بیعتهای چندگانه را من قبول ندارم. این حکومتی که شما میگوئید با بیعت کردن میشود اسلامی، من این حکومت را قبول ندارم. آنها معنی عدم بیعت
امام را میفهمیدند. ممکن است مثلا یک نفر در خانه افتاده و برای بیعت نیامده و شاید به او کاری نداشته باشند اما بیعت نکردن امام، معنای سنگینی داشت. به همین خاطر لشکر فرستادند. آنچه که امام حسین (ع) کرده برای این است که عالم اسلام بداند ایشان این حکومت را اسلامی، شرعی و قانونی نمیدانستند. * چگونگی بهرهبردن از محرم/ رحمت این دهه اندازه ندارد ماه محرم آمده. ما میتوانیم از این ماه بهره ببریم؟ چطور میشود بهره برد؟ باید مواظب باشیم. باید مواظب نگاههایمان باشیم. در این دهه هر کس بیشتر مواظب چشمش باشد، بیشتر بهرهمند میشود. بهرهمندی این دهه خیلی است. رحمتی که در این دهه نازل میشود حد و اندازه ندارد. اینکه ما چقدر از این دهه بهرهمتد میشویم، بستگی به این دارد که چقدر مواظب چشممان هستیم و آنچه میخوریم و حرفی که گوش می دهیم و .... * در این دهه میتوان 100 بهشت برای درست کرد هرچه آدم بیشتر مواظب خودش باشد از این دهه بهرهمندتر میشود. آدم میتواند در این دهه 100 تا بهشت برای خودش درست کند. لازم به ذکر است مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان از شب اول تا 15 ماه محرم از ساعت 19:30 دقیقه در حسینیه آیتالله حقشنای
واقع در خیابان مجاهدین اسلام، جنب مجتمع بهنام، حسینیه حضرت آیت الله حق شناس (ره) برگزار میشود. این مراسم مخصوص برادران است. انتهای پیام/