پیوند تحجر و سرمایه داری در مشهد
بیانیهی جبهه عدالتخواه مردمی مشهد در واکنش به ایدههای غیرعالمانه دادستان درخصوص عدم ارائه خدمات به بدحجابان
نسیمآنلاین: جبهه عدالتخواه مردمی و جمعی از فعالین فرهنگی اجتماعی مشهد به حواشی ایجاد شده در موضوع حجاب در مشهد واکنش نشان دادند. عدالتخواهان در بخشی از این بیانیه با اشاره به مماشات نگاه متحجرانه با ساختارهای سرمایه داری، مبارزه با بعضی مظاهر و نتایج این فرهنگ را نشانهای از پیوند تحجر و سرمایه داری دانستند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
21 تیرماه در حافظه ایران معاصر، یادآور شروع مرحله جدیدی از خشونت غربگرایان علیه زن مسلمان ایرانی است. عجیب نیست اگر انسان ایرانی، با گذشت سالها در مرور خاطرات جامعه خود، تلخی این خشونت را فراموش نکرده و یاد شهدایش را پاس بدارد.
با این حال، امسال در آستانه سالگرد این روز، ایدههای خامی از سوی برخی جایگاهها از جمله دادستانی مشهد طرح شد و مورد حمایت برخی تریبونها قرار گرفت که به نظر میرسد در صورت عملی شدن آن، به عنوان پاس گلی برای پروژههای مهاجم فعلی غرب قرار گیرد.
افرادی که ایدههای غیرعالمانهشان در روزهای گذشته رسانهای شد، هر چند ناخواسته، بخشی از پروژه کلان ضدایرانی شدهاند که میخواهد معنای 21 تیر را تغییر دهد.
این پروژه کلان میخواهد خاطره بیحجابی اجباری پهلوی را با خاطره پر تصویر و پر تنشی از آنچه حجاب اجباری جمهوری اسلامی می نامد جایگزین کند.
در فضای رسانهای ضدایرانی، ارادهای مصمم شده تا با بهرهگیری از تولیدات فناوریهای جدید (دوربین و گوشی همراه و شبکههای اجتماعی و...) از حوادث و تنشهای موسوم به حجاب اجباری آنقدر فیلم و کلیپ تولید و منتشر کند (مشابه تجربه گشت ارشاد و حتی بیش از آن) تا روایتهای به جا مانده از بیحجابی اجباری رضاخانی در برابرش رنگ ببازد.
روشن است که ایده عدم خدماتدهی به بدحجابان اگر عملیاتی شود ظرفیت دراماتیک بالایی برای مظلومنمایی و برانگیختن احساسات عمومی علیه حاکمیت را دارد. حجاب را میخواهند تبدیل به ابزاری برای نفرت کنند و بی حجابی را یک نشانه و رفتار برای مقاومت. یعنی حجاب که در دنیا نشانهای برای مقاومت علیه جریان حاکم لیبرال سرمایه داری ضدخانواده است را در ایران معنازدایی کرده و در نقطه مقابل بنشانند!
این پروژه کلان میخواهد جای ظالم و مظلوم را عوض کند و دقیقا در این مرحله، از مشهد شروع شده که بیشتری خاطره از مظلومیت زن مسلمان را در مقاومت علیه خشونت غربگرایان در سالهای پایانی حکومت رضاخان در حافظه خود دارد.راهبران این پروژه، در ضلع بینالمللی فعالیت خود، علاوه بر زمینهسازی فشارهای بیشتر با تمسک به ادعاهای حقوق بشری، در لایهای دیگر، تصویر ایران اسلامی را در جهان و به ویژه در ذهن ملتهای منطقه بیش از گذشته تخریب و مشوش کرده تا به زعم خود الهامبخشی این مدل را به حداقل برسانند.
امضاکنندگان این بیانیه به عنوان بخشی از فعالان فرهنگی و اجتماعی مشهدالرضا، با تاکید بر وظیفه حاکمیت در دفاع از کیان خانواده و همچنین فرهنگ اسلامی ایرانی در برابر منابع و پروژههای فساد، مخالفت خود را با رویکرد و رفتارهای دادستانی مشهد و تریبوهای حامی این رویکرد اعلام میدارد. رویکردی که در برخورد با منابع فساد، برخورد گزینشی می کند موفق نخواهد بود.
شهر مشهد در دهههای اخیر شاهد هجوم سرمایهداری بوده است. برجها و مالها از چهره شهر تقدسزدایی کرده و خود را جایگزین فضاهای عمومی خاطره انگیز شهر ساختهاند؛ زمینخواران و کوهخواران حقوق عامه را به نفع خود اختصاصی سازی کرده و در این میان، از حرم رضوی به عنوان کانون معنویت شهر، مرکزیت زدایی شده و آن را در ساختار شهر به حاشیه راندهاند. اینها بخشی از زمینههای بیهویتی شهر و اشاعه فرهنگ غربی است و اینها بخشی از مواردی است که مردم را در برابر فشار تغییر سبک زندگی به الگوهای غربی آسیب پذیر کرده است.
اگر دادستانی و تریبونهای اصلی شهر دغدغه عفاف و حجاب و مبارزه با منکرات را دارند خوب است بدون اغماض این زمینههای بیهویتی و برهنگی فرهنگی را هم در دستور برخورد قرار دهند. نگاه متحجرانه که با روابط سوداگرانه و ساختارهای سرمایهداری مماشات کرده و گاه با آن همسفره می شود ولی در لایهای دیگر، بعضی مظاهر و نتایج این فرهنگ را به عنوان غایت مبارزه خود مورد تاخت و تاز قرار میدهد.
این یکی از بزرگترین منکرات شهر مشهد، پیوند تحجر و سرمایهداری است. این پیوند آسیبهای اجتماعی شهر را تشدید کرده و مانع از برخورد صحیح و منطقی با همه منابع و مظاهر فساد شده است.
برخوردهای نامتعادل با مظاهر فساد، تامین کننده حق مردم نیست. حق مردم زندگی در یک محیط سالم و خالی از فساد است. بدون شک حرکتهای اصلاحی برای سالم سازی محیط، اگر برآمده از منطق صحیح و جامعه دینی بوده و ضمنا با پیوست رسانهای و اقناعی همراه باشد مورد استقبال عموم خواهد بود.
بار دیگر یاد میکنیم از 21 تیرماه و ملتی که در برابر تهاجم خشن غربگرایان دوره رضاخان، آنگونه مقاومت کرده و میراث فاطمی(س) را به نسلهای بعد رسانده؛ این ملت در برابر امواج جدید غربگرایی هم مستعد و مایل به مقاومت و پاسداری از فرهنگ اسلامی ایرانی است.