تحلیلی پیرامون "ضرورت مسئله شناسی و مخاطب سنجی در سینمای ایران"؛
اکثر فیلمهای سینمایی برای خانوادهها مناسب نیست/کم توجهی سینماگران به مخاطب سنجی
محمد حمزه زاده رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری به تازگی در گفتگویی زنده به مسئله شناسی و آسیب شناسی مخاطب در سینمای ایران پرداخت.
به گزارش « نسیم آنلاین »، محمد حمزه زاده رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری به تازگی در گفتگویی زنده به مسئله شناسی و آسیب شناسی مخاطب در سینمای ایران پرداخت و به همین منظور نظرات سه کارشناس « دکترمحمدعلی الستی، جامعه شناس و استاد دانشگاه- دکترسیما فردوسی روانشناس و محسن علیاکبری، تهیه کننده سینما» در خصوص «چالش مخاطب در سینما و مغفول ماندن ظرفیت های بالقوه در این زمینه» را جویا شدیم.
حمزه زاده در این گفتگوی زنده، گفت: براساس مسأله شناسی حوزه هنری، مهمترین مسأله سینمای کشور این نیست که چند تا فیلم ساخته میشوند که حوزه اکران نمی کند. مسئله این است که مردم سینما نمی روند و ۸۰ درصد ظرفیت سینماهای کشور خالی است. اما سوال مهم این است که چرا خالی است؟ ما همواره درگیر این مسأله هستیم که چرا مردم از سینماها استقبال نمی کنند؟ برداشت ما و مطالعات ما این است و مذاکرات و نظرسنجی های ما نشان می دهد که مردم و خانوادهها به محتوایی که در سینمای کشور ارائه میشود اعتماد ندارند. آن اعتماد و فضای امنی که مردم خانواده هایشان را با خیال راحت بیاورند وجود ندارد. وقتی از مردم حرف میزنیم، طبیعی است که به آمار رسمی جمعیت توجه میکنیم. مثلاً به مشارکت موجود در انتخاباتها نگاه میکنیم و این ظرفیت بالای چهل میلیون نفر را مشتری بالقوه میدانیم. ما دنبال این هستیم که در چارچوب آن مسأله شناسی، سینماهایمان را برای این چهل میلیون نفر به یک مکان امن تبدیل کنیم. ما دنبال این هستیم که سینماهایمان از ناحیه خانوادهها به عنوان یک فضای امن برای ارائه یک محتوای خوب شناخته شود. به عنوان یک فضای اخلاقی دارای امنیت و اطمینان برای خانواده ها به حساب آید.
وی اضافه کرد: مهمترین شاخصهای ما باورهای اعتقادی، مذهبی و سیاسی، دستاوردها و آرمانهای انقلاب و حفظ شئونات اجتماعی است. هر فیلمی که مخل مبانی اعتقادی جامعه باشد در سینماهای حوزه اکران نمی شود.اگر یک چنین فیلمی که به عفت عمومی و باورهای اعتقادی و مذهبی مردم خدشه وارد میکند را در سینمای مان نمایش دهیم آن وقت مردم حق دارند که بیایند اعتراض کنند و از ما شکایت کنند. ما داریم راجع به ۸۰ درصد از مردم صحبت میکنیم که سینِما نمی روند. پرفروش ترین فیلم ما همین روزها دو میلیون نفر بیننده داشت؛ دومیلیون نفر از حدود چهل میلیون نفر که شرایط سینما رفتن دارند و علاقمند به فعالیتهای اجتماعی هستند. ۳۸ میلیون نفر سینما نمی روند. ما سینما را درگیر ذائقه آن دو میلیون نفر کردهایم .
به منظور تحلیل و ارزیابی چالش مخاطب در سینما و مغفول ماندن ظرفیت های بالقوه در این زمینه با چند کارشناس به گفتگو نشستیم:
کم توجهی سینماگرها به مخاطب سنجی
دکترمحمدعلی الستی، جامعه شناس و استاد دانشگاه درخصوص سینمای اجتماعی و اقتضائات آن گفت: سینمای ما خوراک خود را باتوجه به تحقیقات علمی و درست تامین نمیکند، عدم توجه به نظام درجه بندی فیلمها نیز یکی از این مسائل است. مخاطب شناسی و مخاطب سنجی در آثار سینمایی، مسئلهای حساس و خطیر است که متاسفانه به آن خیلی کم توجه میشود. آفت این اتفاق نیز زمانی به چشم میآید که برخی از فیلمهای اجتماعی ما که صرفا برای گروه خاصی مناسب است، روی دیگر گروههای سنی تاثیر منفی میگذارد .
وی می افزود: اساس تولید فیلم در سینمای اجتماعی ما نگرانی یا دغدغهایست که سینماگر احساس میکند. یعنی آن فرد موضوعی ذهنش را درگیر میکند و همان مسئله باعث ساخت فیلم میشود. اما سینمای اجتماعی اینگونه نیست، فیلمهای اجتماعی باید براساس تحقیقات گسترده ساخته شود، در این تحقیقات مشخص میشود که این فیلم در رابطه با کیست، چه گروهی درگیر آن میشود، برای کدام رده سنی مناسب است و چه نتایجی دربرخواهد داشت .
این مدرس دانشگاه بر این باور است اگر یک فیلم با این تحقیقات ساخته شود، میتوان گفت که برروی مخاطب هدفش تاثیر میگذارد و فیلمساز نیز به تمام خواستههایش میرسد، اما چون معمولا فیلمهای اجتماعی ما اینگونه ساخته نمیشود و تحقیق جامعی پشت آنها نیست، صرفا به دغدغههای سازنده بسنده میشود. به همین دلیل هم نمیتوان گفت فیلمهای اجتماعی و خانواده محور ما، فیلمهایی است که طیف گستردهای مخاطب را درگیر خود میکند .
الستی اضافه کرد: زمانی که شما تحقیق مناسبی برای فیلمتان نکرده باشید، به درستی نمیدانید فیلمتان برای چه گروه سنی مناسب است، پس مخاطبان فیلمتان هم قابل پیش بینی نیستند. فرض کنیم من به عنوان یک سینماگر به این نتیجه میرسم افرادی که درگیر اعتیاد هستند، اعتماد به نفس کافی برای ترک کردن مواد را ندارند، پس میخواهم فیلمی تولید کنم که در آن نشان دهم انسان میتواند با افزایش اعتماد به نفس بر اعتیاد قلبه کند. من با این روش میخواهم تعداد افرادی که مواد مخدر را ترک میکنند افزایش دهم و نوعی عدهای را اصلاح کنم، اما اگر این فیلم برای مخاطب خودش اکران نشود،بخشی از افرادی که درگیر اعتیاد نیستند را با این تفکر که آنها پس از اعتیاد هم میتوانند ترک کنند، به سمت استفاده از مواد مخدر میفرستم. یعنی شاید من به 5 نفر کمک کنم که ترک کنند، اما 95 نفر را به سمت اعتیاد تشویق میکنم. این موضوعی است که فیلمسازان ما باید به آن توجه کنند و حتما پیش از ساخت فیلم با تحقیق گسترده مخاطبان خود را بشناسند .
اکثر فیلمهای سینمایی برای خانوادهها مناسب نیست
دکترسیما فردوسی روانشناس درخصوص فیلمهای اجتماعی سینمای ایران گفت : خیلی از فیلمهایی که در حال حاضر در سینماهای کشورمان اکران میشوند برای خانوادهها و به طور کلی جامعه ما مناسب نیست. در جامعه ما اختلاف طبقاتی زیادی وجود دارد، اما در اکثر این آثار خانوادههایی نشان داده میشوند که زندگی آنها از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با درصد زیادی از مردم کشورمان همخوانی ندارد. سازندگان فیلمهای سینمایی باید ساختار درون خانوادهها را به درستی نشان دهند تا بازخورد منفی در جامعه نداشته باشد .
وی افزود: ما قشرهای مختلفی در جامعهمان داریم که باید به همه آنها توجه شود. از خانوادههای مدرن گرفته تا خانوادههای سنتی، مذهبی و خانوادههایی با فرهنگ و زبان متفاوت که همگی آنها ساختارهای مختلفی در درون خود دارند. حال آنکه فیلمهای حال حاضر سینما فاصله عمیقی با این خانوادهها دارد و به جز چند قشر محدود، فضای آن با مابقی خانوادههای ایرانی فاصله دارد .
او ادامه داد: سینما قدرت این را دارد که راهکارهای صحیح را به خانوادهها ارائه دهد و سازندگان باید به این موضوع توجه داشته باشند که یکی از موارد مربوط به سینما، بحث آموزش است و این هنر صرفا برای سرگرم کردن نیست. سینما میتواند مخاطبانش را تحت تاثیر قرار دهد و این تاثیرگذاری زمانی مناسب است که روی خانوادهها اثرات مثبت بگذارد. ما هرچقدر فیلم و سریال و کارهای هنری بسازیم که در آن خانوادهها را سالم و شاداب نشان دهیم باز هم کم است .
دکتر فردوسی در انتها گفت: در حال حاضر تلاشهایی در سینما و تلویزیون صورت گرفته اما این مسئله جای کار بیشتری دارد. فیلمهای سینمایی اجتماعی باید مشکلات موجود در خانوادهها را برطرف کند و به خانوادههایی که مشکلات درونی دارند، راهکار مناسب برای برطرف کردن مسائلشان ارائه دهد. به نظر من بهترین کار این است که فیلمسازها از کمک روانشناسان و جامعهشناسان برای ساخت آثار اجتماعی استفاده کنند، آنها که در این زمینه فعال شوند کار پژوهشی برای هر اثر هنری صورت میگیرد و به این ترتیب فیلمها اثرگذاری مثبتی پیدا میکنند. کارگردانها، بازیگران، جامعه شناسها و روانشناسان اگر در یک تیم قرار بگیرند، میتوانند راهکارهای مثبت به مخاطب ارائه بدهند و به درستی آسیبهای موجود در جامعه و خانواده را بشناسند و آنها را برطرف کنند .
سینماها دیگر امن نیستمحسن علیاکبری، تهیه کننده سینما در رابطه با جایگاه خانواده در سینمای ما و تاثیر فیلمهای اجتماعی بر مخاطبان گفت : ما در این چند سال گذشته به ندرت فیلمی دیدیم که قابلیت تمام افراد خانواده با تفکرات و نگرش خاص بتوانند آن را در سالن سینما ببینند. به طور کلی با این آثار، سینماها محل امنی برای حضور خانوادهها نبود، یعنی نمیشد تمام اعضای خانواده در سنین و جنسیتهای مختلف را پای به تماشای یک فیلم برد. شاید در طول این چن سال تعداد انگشت شماری از فیلمهای سینما را میتوانستید به همراه خانواده ببینید .
وی افزود: باتوجه به آثاری که در جشنواره فجر یکی دو سال اخیر حضور داشته و اکران شده است، میتوان گفت که ما سینمای اجتماعی و خانوادگی به معنای واقعی نداریم. من خودم به عنوان کسی که سالهاست در این زمینه فعالیت میکند، خیلی کم خانوادهام را برای دیدن فیلم به سینماها میبرم چون فیلمهای موجود، فضای مناسبی را به مخاطب القا نمیکند .
او ادامه داد: فیلمهای اجتماعی ما بیشتر از اینکه خطرات موجود در معضلات اجتماعی را گوشزد کند، دست به ترویج و تبلیغ آن معضلات میزند. مثلا بحث طلاق عاطفی چیزی نیست که در فرهنگ ما وجود داشته باشد، اما در فیلمهای امسال وجود داشت و روی آن مانور دادند. در فرهنگ ما حتی بعد از طلاق هم تلاش میشود تا آن زوج را با هم آشتی دهند، اما بحثی مانند طلاق عاطفی و ارتباط زن و شوهر با افراد بیگانه چیزی نیست که در فرهنگ ما وجود داشته باشد و ما در آثارمان بیشتر این فرهنگ غربی و نادرست را تبلیغ کردیم. بحث استعمال دخانیات توسط خانمها نیز زیاد در فیلمها وجود داشت، بحثی که بیشتر از نفی جنبه تبلیغی داشت. رسالت هنرمند نفی یک معضل است، نه ترویج آن .
تهیه کننده آثاری همچون مریم مقدس، استرداد و... اضافه کرد: با ساخت چنین آثاری بخش عمدهای از جامعه که پایبند اصول اخلاقی است، دیگر جایگاهی در سینما ندارد و سالنهای سینما را رها کرده است و به این ترتیب ما تعداد زیادی از مخاطبانمان را از دست دادهایم. سال 80 برای فیلم «مریم مقدس» چهار سینما را در اختیار ما قرار دادند، اما زمانی که مدت اکران فیلم به اتمام رسید، بیش از 50 سالن آن را به نمایش گذاشته بود. آن قشری که فیلم را به این درجه از محبوبیت رساند حالا کجاست؟ آیا سینمای امروز ما محل امنی برای آنهاست؟ به نظرم ما در زمینه سینمای اجتماعی فراخور فرهنگ خانوادههایمان عمل نکردیم و به نوعی کم کاری کردیم .
علیاکبری صحبتهایش را اینطور به پایان رساند: ما نباید کاری بکنیم که بی اعتمادی به سینما را در بین مردم گسترش دهیم. شاید در یکی دو سال اخیر چند فیلم فروش خوبی داشته و رقمهای خوبی برای سازندگانش در برداشته، اما این اعداد و ارقام زودگذر هستند. ما باید کارهای ماندگار بسازیم و به جای اینکه فرهنگها نامناسب غربی را وارد کنیم، به فکر گسترش و تبلیغ فرهنگ خودمان باشیم. این تبلیغ فرهنگی نه تنها برای نوجوانها و جوانهای خودمان مفید است، که میتواند هنردوستان خارج از کشور را نیز با فرهنگ حقیقی ایران و ایرانی آشنا کند .