در نشست نقد و بررسی فیلم "سیانور" عنوان شد
"سیانور" موجب کلیشه زدایی در ذهن مخاطب می شود
نشست نقد و بررسی فیلم "سیانور" در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش « نسیم آنلاین »، در ادامه برنامه های سینماتک خانه هنرمندان ایران دوشنبه 29 شهریور فیلم «سیانور» به کارگردانی بهروز شعیبی در تالار استاد ناصری به روی پرده رفت. در ادامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور سحر عصر آزاد، بهروز شعیبی، سید محمود رضوی و کیوان کثیریان برگزار شد.
در ابتدای این نشست کثیریان ضمن اشاره به مغفول ماندن تاریخ معاصر ایران در فیلم های سینمایی، به طرح سوالی در خصوص انتخاب دوره ای ملتهب از تاریخ ایران توسط کارگردان جوان فیلم پرداخت. شعیبی در پاسخ گفت: تمام تصمیمات فیلم بصورت مشترک گرفته شده است؛ حمایت رضوی و اعتماد مسعود احمدیان که پژوهش چندین ساله اش را در اختیار ما گذاشت، نقشی موثر در این روند داشت. ضمن اینکه روایت تاریخ و دیدن فیلم های تاریخ معاصر همواره برایم جذاب بوده است. از این دوره تاریخی شناخت نداشتم و پس از پژوهش به شناخت رسیدم. اکنون از ساخت این فیلم خوشحالم و امیدوارم باز هم چنین امکانی پیش بیاید. گمان می کنم کمبود ساخت چنین فیلم هایی، بیشتر از آنکه به محتوا مربوط باشد، به مسائل اقتصادی سینما مرتبط است.
وی سپس در پاسخ به سوال دیگری درباره چرایی استفاده از دوربین 35 میلی متری در این فیلم گفت: این پیشنهاد خوب و انتخاب دقیق علیرضا برازنده بود که با زیرکی از نگاتیوهای کهنه شده استفاده کرد. ما در این فیلم دوره ای را بازسازی کردیم که دو ذهنیت در خصوص آن وجود دارد؛ نخست فضای خاطره و نوستالژی برای کسانی که در آن دوره حضور داشته اند. دوم فضای نسل من که از عکس ها و تصاویر به آن رسیده ایم. در فیلم به دنبال بافت و جنسی بودم که هر دو قشر با آن همذات پنداری کنند. حتی به این گزینه فکر کردیم که فیلم را سیاه سفید بسازیم تا به سینمای آن دوره هم وفادار بمانیم، اما چنین کاری شدنی نبود. برای ساخت فیلم سراغ مراجع و منابع در مورد دهه 50 رفتیم که شامل عکس و تصاویر سینمایی می شد. به عنوان مثال فیلم «کندو» فریدون گله و دیگر فیلم های شهری آن دوره که خیابان های تهران را تصویر کرده بودند تماشا کردیم. در دوره کنونی نیز مهم است که در فیلم هایمان و در بستر داستان، از فرهنگ و اتفاقات پیرامونی و.. چیزهایی برای آیندگان ثبت کنیم.
پس از آن رضوی در مورد چگونگی ساخت فیلم گفت: در فرآیند تولید سریالی مرتبط با سال های 50 تا 56، متوجه شدیم احمدیان هم در این زمینه فیلمنامه ای دارد. متن خود را در اختیار او قرار دادیم تا نظر خود را به ما بگوید و او نیز متن خود را به ما داد که به نظرم جذاب رسید. تصمیم گرفتم برای ساخت فیلمنامه احمدیان زمینه سازی کنم اما مورد استقبال قرار نگرفت. همانطور که چه در تولید و چه در اکران «سیانور»، مسئولین چندان روی خوشی به ما نشان ندادند. در همان زمان شعیبی در ساخت فیلمنامه ای که در دست داشت به نتیجه نرسید و این پیشنهاد ما را پذیرفت.
تهیه کننده فیلم افزود: یکی از پاشنه آشیل های فیلم، سن ما بود که می گفتند شما متعلق به نسل بعد هستید و اینگونه در جشنواره سر فیلم را بریدند. در حالی که در مورد تاریخ هخامنشی و صدر اسلام هم فیلم ساخته می شود و مشخص است که فیلمساز در آن دوران حضور نداشته است. ما برای ساخت فیلم سراغ منابع مکتوب، مصور و همینطور آدم های آن دوره رفتیم. در حوزه تولید و کارگردانی هم تلاش کردیم به تاریخ و فضای اجتماعی آن دوره تا جایی که امکان دارد وفادار بمانیم.
در ادامه سحر عصر آزاد به ویژگی های «سیانور» اشاره کرد و گفت: فیلم به روایت یک قصه دراماتیک در بستری از یک مقطع شناسنامه دار می پردازد و از فیلمنامه و کارگردانی خوبی برخوردار است. «سیانور» شناسنامه دقیقی از زمان و مکان دوره خود محسوب می شود. مایه تاسف است که فیلم در جشنواره فجر توسط دوستان دیده نشد. در فیلم اگرچه قصه ای در یک مقطع تاریخی روایت می شود، اما بار سیاسی اجتماعی یا تاریخی فیلم، نسبت به درام سنگین تر نیست. در واقع «سیانور» یک فیلم سینمایی عاشقانه است که زمانه خودش را به درستی تعریف می کند. اینجا قصه ای تکراری، با توجه به دوره ای که در آن نشسته برای ما تازه می شود و هویتی نو پیدا می کند. قصه ی دو راهی عشق و وظیفه، یک موقعیت کلاسیک است و در تاریخ سینما فیلم های فوق العاده ای به این شکل و در ژانرهای مختلف ساخته شده است. پس مهم است که بتوانیم موقعیت ها و قصه هایی که بن مایه کلیشه ای دارند را به گونه ای تصویر کنیم که مخاطبان از گروههای سنی مختلف که امروزه کم حوصله هستند، درگیر فیلم شوند. آن هم در دورانی که مخاطب مورد هجوم انواع آثار دراماتیک است و به تلویزیون ایران هم اکتفا نمی کند. «سیانور» در انجام این کار موفق بوده، بدون اینکه کار عجیبی در ساختار روایت انجام دهد. بستر انتخابی فیلم به گونه ای بوده که در زمان حال برای مخاطب تازگی داشته و حال و هوایی متفاوت ایجاد می کند.
وی اضافه کرد: دقت و وسواس سازندگان فیلم باعث شده کسانی که در آن دوره حضور داشته اند، نتوانند از فیلم گاف بگیرند. نکته دیگر فیلم جسارت در پرداختن به دوره ای از تاریخ معاصر و شخصیت های واقعی است. به شخصه تا پیش از این نمی دانستم نام دانشگاه صنعتی شریف برگرفته از نام شهید شریف واقفی است. در «سیانور» هم از واقعیتِ مستند وام گرفته شده است و هم شاهد استقلال نگاه نویسنده و کارگردان فیلم هستیم. یکی از دشواری های کار آنها این بوده که تصویرِ دهه 50 به لطف صدا و سیما و فیلم های به شدت شعاری و تبلیغاتی دهه 60، نخ نما شده است. این امر به دلیل آثار یکجانبه و تک قطبی است که به مخاطب تزریق شده است. به عنوان مثال تا اسم یک فرد ساواکی به میان می آید، مخاطب می تواند شمایل کاراکتر را تصور کند. اما در «سیانور» برای ایفای نقش ساواکی سراغ مهدی هاشمی رفته اند که سابقه ذهنی مخاطب از بازی های او نیز با این نقش سازگار نیست. کارگردان با هوشمندی توانسته نگاه خودش و نویسنده و بازیگر را به گونه ای تلاقی دهد که با دیدن هاشمی تصور ما از مامور ساواک عوض شود. در اینجا با کاراکتری خاکستری مواجه هستیم و مخاطب به لایه های درونی تر زندگی او برده می شود. از این جهت سیانور تلاش کرده ذهنیت اولیه مخاطب را بشکند.
عصر آزاد در پایان گفت: یکی دیگر از ویژگی های فیلم، تصویر کردن چریک زن است، در حالی که در سینمای ایران نمونه زیادی از آن وجود ندارد. در فیلم های تک بعدی دهه 60، حتی در فیلم های خانوادگی و کمدی، زن ها همواره در حاشیه بودند چه رسد به اینکه در فیلم های سیاسی محوریت داشته باشند. در دهه 70 به بعد کاراکتر زن احیا و پویا می شود، اما باز هم فیلم سینمایی نداریم که بتواند تصویری روشن از یک چریک زن به ما عرضه کند. اینکه یک زن چطور بین وظیفه مادرانه و وظیفه سازمانی و چریکی خود دست به انتخاب می زند. و اینکه چطور فعالیت سازمانی برای یک مادر آنقدر پررنگ می شود که جنبه مادرانه خود را کنار می گذارد. این شخصیت در فیلم به خصوص برای ما که آن دوره را تجربه نکرده ایم، دور از ذهن است و بهنوش طباطبایی تصویر خوب و دقیقی از تردیدها و سرنوشت دردناک او ارائه کرده است.