نگاهی به عملکرد حجتالله ایوبی؛
تمام دستاوردهای مدیریت با لهجه فرانسوی!
هرچند که ایوبی در مصاحبههای چند روز اخیر خود به شدت از عملکردش در این سه سال حمایت کرده است ولی آنچه که به عنوان خروجی عملکرد ایشان در طول سه سال گذشته قابل مشاهده است، انبوهی از تصمیمات ناشیانه و بدون تدبیر است که باعث شده تا سازمان سینمایی تبدیل به یکی از پرچالشترین سازمانهای کشور در طول این سه سال شود.
به گزارش « نسیم آنلاین »، سوره سینما نوشت:
دوران مدیریت سه ساله حجتالله ایوبی این روزها در حالی وارد چهارمین سال خود میشود که مرد سیاستمدار سازمان سینمایی کشور حالا تنها یک سال فرصت دارد تا به وعدههای خود برای سامان دادن به اوضاع آشفته سینمای ایران تحقق بخشد. او که در طی این سه سال روزهای پر فراز و نشیبی را پشت سرگذاشته است؛ حالا باید در زمانی کمتر از یک سال نشان دهد که علاوه بر سیاست و البته زبان فرانسه، به چگونگی مدیریت اوضاع پیچیده سینمای ایران نیز اشراف دارد.
اما با بررسی کارنامه کاری ایوبی در طول سه ساله گذاشته با حواشی بسیاری روبرو میشویم که در مقاطع مختلف زمانی برای او و سازمان تحت مدیریتش ایجاد شده است. حواشی که مرور دلایل پدید آمدن آنها در کنار عملکرد ایوبی و سایر مدیرانش در مواجه با این حواشی میتواند نشاندهنده میزان موفقیت و یا عدم موفقیت او در جایگاه بالاترین مدیر سینمایی کشور باشد.
بازگشایی خانه سینما و شروط حلقه اصلی مدیران آن برای ادامه فعالیت ایوبیچهارم شهریورماه سال ۹۲ بود که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بطور رسمی حکم حجت الله ایوبی را به عنوان رییس سازمان سینمایی دولت یازدهم ابلاغ کرد تا ایوبی بلافاصله پس از حضور در این مسئولیت در اولین اقدام خود به سراغ یکی از جنجالیترین نهادهای مرتبط با مدیریتش، یعنی «خانه سینما» برود تا بتواند پس از مدتها بحث و کشوقوس بالاخره در ۲۱ شهریور ماه سال ۹۲ در حالی که هنوز یک ماه از حضورش در این مسئولیت نگذشته است، یک بار دیگر این نهاد مهم صنفی برای سینماگران را به چرخه کاری خود بازگرداند.
هرچند که بازگشایی خانه سینما یکی از اقدامات درست ایوبی در دوران مدیریتش بود و به نوعی باعث کاهش حواشی ایجاد شده پیرامون این تشکل صنفی بود ولی به نظر میرسد در پشت پرده این اتفاق، حواشی بسیاری در ارتباط با تعامل ایوبی با مدیران خانه سینما وجود داشته و دارد. دلیل اثبات این ادعا را میتوان در یادداشتی یافت که صالح دلدم تهیه کننده و کارگردان سینما و از جمله فعالان سیاسی اصلاح طلب در ارتباط با عملکرد ایوبی نوشته است. در این یادداشت که در روزنامه جوان منتشر شده است آمده است: «این سینماگر در یادداشتی با تیتر «ایوبی وارد میشود!» با اشاره به سابقه کاری ایوبی در دوران فعالیت به عنوان رایزن فرهنگی سفارت ایران در فرانسه به گذشته مدیریتی حجتالله ایوبی فلاشبکی میزند و به زمانی اشاره میکند که هر ساله حلقه رانتخوار خانه سینما به بهانه حضور در جشنواره کن سری به فرانسه میزدند و با ایوبی دیدار داشتند. این نویسنده اصلاحطلب سپس مدعی میشود که این افراد که «در حقیقت حلقه اصلی خانه سینما بودهاند از طریق ارتباط با یکی از نزدیکان حسن روحانی، حجتالله ایوبی را به عنوان نفر مورد نظر خود به عنوان رئیس سازمان سینمایی به حسن روحانی معرفی میکنند، طوری که وزیر ارشاد میبایست تنها بهصورت تشریفاتی حکم ریاست ایوبی بر سازمان سینمایی را امضا کند» و از آن پس ایوبی «در حقیقت وامدار جریانی میشود که به هیچ جناحی تعلق خاطر ندارند و فقط منافع شخصی خود را دنبال میکنند.»
شکست سنگین پروژه پرسروصدای بازگشت بزرگان سینماایوبی که به واسطه بازگشایی خانه سینما تبدیل به چهره محبوب سینماگران در سال ۹۲ شده بود، سعی کرد تا در بازه زمانی کوتاهی محبوبیت خود را در میان سینماگران به ویژه طیف روشنفکری سینمای ایران گسترش دهد، به همین خاطر در آذرماه سال ۹۲ به سراغ پنج نفر از کارگردانان باسابقه سینمای ایران رفت که مدتی کمکار شده بودند و از آنها خواهش کرد تا یک بار دیگر به عرصه فیلمسازی کشور بازگردند. اما نتییجه این تلاشها و دیدار با چهرههایی چون رخشان بنی اعتماد، بهمن فرمان آرا، عباس کیارستمی، ناصر تقوایی و خسروسینایی آنچنان که مطلوب ایوبی و حلقه مشاورانش بود، نشد!
نتیجه خواهشهای پیاپی ایوبی از این فیلمسازان کهنهکار در نهایت تولید دو فیلم «دلم میخواد» توسط بهمنفرمانآرا و «جزیره رنگین» توسط خسرو سینایی بود که اولی به دلیل ضعف مفرط در فیلمنامه و عدم کیفیت لازم، حتی شایسته حضور در جشنواره فجر شناخته نشد و دومی نیز پس از عدم استقبال در جشنواره فجر، به صورت محدود در گروه دولتی هنر و تجربه به نمایش درآمد تا نتیجه تلاشهای ایوبی برای فعالیت مجدد چهرههای باسابقه سینمایی کشور، به عنوان یک شکست بزرگ در کارنامه کاریش به ثبت برسد!
وقتی اولین تجربه جشنوارهداری تبدیل به پرحاشیهترین آن میشود!
در حالی که ایوبی در اولین سال حضور خود در مدیریت سینمایی کشور به دنبال برگزاری یکی از آرامترین و کمحاشیهترین جشنوارههای فجر چند سال اخیر بود، حواشی ایجاد شده برای برخی از فیلمها و برخوردهای سلیقهای داوران باعث شد تا یک بار دیگر کشتی فرسوده سینمای کشور به طوفانی تازه کشانده شود.
حضور دو فیلم پرحاشیه «عصبانی نیستم» و «قصهها» در این جشنواره و اعتراض گسترده اهالی فرهنگ و همچنین مسائل پیش آمده در جریان انتخاب فیلمهای جشنواره فجر و عدم توجه هیئت انتخاب جشنواره به فیلم ارزشمند «شیار ۱۴۳» که اعتراض گسترده ابراهیم حاتمیکیا را دربرداشت، تنها گوشهای از حواشی پیش آمده در جریان برگزاری اولین دوره جشنواره فجر در دوران مدیریت ایوبی بود که البته در نهایت تنها بخشی از این حواشی با مدیریت علیرضا رضاداد، دبیر جشنواره سامان یافت و بخش زیادی از این حواشی که موجب کدورت و ناراحتی ابراهیم حاتمیکیا کارگردان باسابقه کشورمان شده بود، هیچگاه حل نشد.
با این همه نکته قابل تامل در ارتباط با این جشنواره مربوط به جوایز مشخص شده برای برگزیدگان جشنواره بود که در اتفاقی نادر جایزه برگزیده گان جشنواره سفر به جشنواره کن بود تا مشخص شود که کعبه آمال مدیران ارشاد کجاست!
راه اندازی گروه «هنر و تجربه» و اکران محدود فیلمهای توقیفی!
دوم فروردین ماه سال ۹۳ بود که حجتالله ایوبی با انتصاب امیرحسین علم الهدی به عنوان مدیر اجرایی و دبیر شورای سیاستگذاری گروه «هنر و تجربه»، اولین زمزمه های اجابت شدن وعده ایجاد گروهی برای فیلمهای خاص سینمایی را عملی کرد و راهاندازی این گروه را در راستای حمایت از تولیدکنندگان جوان و به اصطلاح کمتجربهها معرفی کرد.
گسترش فعالیتهای این گروه تماما دولتی در حالی اتفاق افتاد که هر روز بر تعداد متقاضیان نمایش در سینماهای متعلق به این گروه افزوده میشد. گروهی که در پی نمایش آثاری با مخاطبان خاص بود ولی به مرور زمان تبدیل به محلی برای نمایش فیلمهای توقیفی شد!
نمایش فیلمهای مسئلهداری همچون «گس»، «دونده زمین»، «باز هم سیب داری»، «خواب تلخ» و «این یک رویا نیست» تنها نمونههایی از فیلمهای توقیف شده در چند سال اخیر است که با راهاندازی گروه دولتی «هنر و تجربه» فرصتی یافتند تا به نمایش عمومی درآیند. برانی فهرست باید فیلم ضدخانواده و غیراسلامی «خانه پدری» را نیز اضافه کرد که پس از تلاشهای بسیار تنها یک روز در گروه هنر و تجربه نمایش داده شد و بلافاصله اکران آن متوقف شد.
حاشیههایی که سازمان سینمایی را با نمایندگان ملت درانداخت
یکی دیگر از چالشهای جدی ایوبی در دومین سال حضور خود بر مسند مدیریت سینمایی کشور، ورود کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به ماجرای اکران دو فیلم سینمایی «عصبانی نیستم» و «قصهها» بود. اتفاقی که در اواخر شهریور ماه سال ۹۳ و درست چند روز پس آن که قرارداد اکران فیلم سینمایی «عصبانی نیستم» در گروه سینما آفریقا به ثبت رسید؛ کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با ارسال نامهای به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خواستار عدم صدور مجوز اکران این فیلم و ۷ فیلم دیگر شد که از آنها با عنوان «فیلمهای مرتبط با فتنه» نام برده شدهاست.
البته این غائله با اصرار سازمان سینمایی به اکران این دو فیلم بازهم ادامه پیدا کرد به همین خاطر بود که با وجود اعتراضات رسانهها فیلم «قصهها» ساخته رخشان بنیاعتماد از صبح ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ در گروه سینمایی قدس آغاز شد. اتفاقی که اعتراض مجدد نمایندگان ملت را در پی داشت و در نهایت موجب احضار وزیر ارشاد به مجلس شورای اسلامی و سوال نمایندگان مجلس در ارتباط با دلایل اصرار ارشاد برنمایش این فیلم شد تا یکی دیگر از حاشیههای دوران پرفراز و نشیب مدیریت ایوبی با اصرار بر نمایش فیلمی که حامی فتنه ۸۸ بود، رقم بخورد.
استعفای مدیرعامل فارابی در اعتراض به تجزیه این بنیاد
وقتی ایوبی در آبان ماه سال ۹۲ محمدرضا جعفری جلوه که زمانی رئیس سازمان سینمایی دولت احمدینژاد بود را به عنوان مدیرعامل جدید بنیاد سینمایی فارابی منصوب کرد، عدهای تصور میکردند که مدیر با سیاست سازمان سینمایی به دنبال بهرهگیری از همه طیفهای مدیران سینمایی کشور در سازمانهای زیرمجموعه خود است، اما شاید هیچکس گمان نمیکرد که درست یک سال پس از این تصمیم، همان مدیر با دلخوری و گلایه از حلقه مدیران اصلی ایوبی خارج شود!
جدایی جعفریجلوه از مدیریت فارابی علاوه بر تاثیر بسیار چشمگیری که بر کاهش کیفیت فعالیتهای این بنیاد داشت، زمینهساز ایجاد کدورتی عمیق میان او و رئیس سازمان سینمایی شد. جعفریجلوه پس از جدایی از بنیاد سینمایی فارابی با انتشار نامهای گلایهمندانه به رفتارهای ایوبی و برخی از تصمیمات او برای آینده این بنیاد اعتراض کرد. او در نامهاش نوشت: «به صدا و سیما باز می گردم چون دیگر در سینما امکان حضور مؤثر برایم میسر نیست. نمی توانم در فارابی ادامه دهم، دلیل آن هم روشن است، که اگرچه همواره معتقد و مهیا برای چابکسازی و نوسازی بوده ام اما با طرحهای بی توجه به اقتضائات صحنه عمل در سینمای کشور تحت عنوان کوچک سازی و در اصل برای تجزیه و تنزل بنیاد سینمایی فارابی با آن اعتبار و جایگاه جهانی اش موافق نیستم ضمن آنکه کاملاً مغایر با عهد و پیمان اولیه مان بوده است. حال ظاهراً مانعی بر سر راه تصمیماتم! لذا علیرغم شوق بسیار به ایفای نقشی که در خدمت به ارزش آفرینی سینماگران عزیز، از طیف های مختلف داشتهام و دیگر امکان چنین خدمتی نیست، برای همه آرزوی موفقیت دارم…»
اکران دو روزه فیلم جنجالی «خانه پدری» و حواشی بعدی آن!
فیلم سینمایی «خانه پدری» یکی از پرحاشیهترین آثار چند سال اخیر سینمای ایران است که زمینهساز مشکلات بسیاری در مسیر مدیریتی ایوبی شد. فیلمی که در آن یک پدر به خاطر مسائل ناموسی با همکاری پسر خود دخترش را به وحشیانهترین شکل ممکن به قتل میرساند و پس از آن در زیرزمین خانهاش دفن میکند!
این فیلم نیز از جمله آثاری است که پیشتر کمیسیون فرهنگی مجلس، در نامهای به وزارت ارشاد درخواست اکران نشدن و توقیف آن را کرده بود ولی با اصرار سازمان سینمایی پس از چهار سال در گروه دولتی هنر و تجربه به نمایش درآمد. اکران این فیلم بازهم موجب ورود کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به عنوان نمایندگان ملت به این ماجرا شد و درنهایت اکران این فیلم پس از دو روز نمایش در تهران و دو شهر دیگر متوقف شد تا باز هم سازمان سینمایی دولت یازدهم بدون توجه به شرایط کشور به فیلمی مجوز اکران دهد و نتواند از مجوزی که به فیلمها میدهد، حمایت کند.
تغییرات اساسی در تیم مدیریتی سینمای ایران به بهانه تغییر رضاداد و آمدن حیدری
سال ۹۴ همراه با تغییراتی اساسی در ساختار تیم مدیریتی سازمان سینمایی آغاز شد. ایوبی که حالا در میانه دوران مدیریت خود در سینمای کشور به سر میبرد و به نوعی حس میکرد که جای پایش در این سازمان سفت شده است، در اقدامی قابل تامل به کنار گذاشتن علیرضا رضاداد، چهره با نفوذ و به نوعی مرد همه کاره سازمان سینمایی، تصمیم گرفت تا مدیریت همه چیز را خود برعهده بگیرد. به همین خاطر بود که در ۱۲ اردیبهشت ماه این سال حجتالله ایوبی طی حکمی محمد حیدری را به عنوان دبیر سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر منصوب کرد تا علیرضا رضاداد، دبیر دو دوره گذشته این جشنواره رسماً با این رویداد سینمایی پر ماجرا خداحافظی کند و به نوعی از حلقه اصلی مدیران اصلی سازمان سینمایی حذف شود تا تنها رضاداد که زمانی یکی از قدرتمندترین مدیران سینمایی کشور بود، به نوعی از گردونه رقابت با رئیس سازمان سینمایی حذف شود.
حذف عنوان «فجر» از جشنوارهای که تمام اعتبارش به همین عنوان است!
اولین زمزمههای جدایی بخش بین الملل از بخش ملی جشنواره فیلم فجر در همان سال ابتدایی مدیریت ایوبی در سازمان سینمایی قوت گرفت ولی اولین گام در این مسیر در دی ماه سال ۹۳ برداشته شد تا برای اولین بار بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر از بخش ملی آن جدا شود و زمان برگزاری آن به اردیبهشت ماه سال بعدش منتقل شد. ولی مدیران سازمان سینمایی هدفهایی فراتر از جدایی این دوبخش داشتند و به نوعی به دنبال تاسیس یک جشنواره سینمایی جدید بودند، به همین خاطر بود که وقتی در اردیبهشت ماه سال ۹۴ ایوبی در حکمی محمد حیدری را به عنوان دبیر سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر منصوب کرد بلافاصله طی حکمی عجیب رضا میرکریمی مدیرعامل وقت خانه سینما را به عنوان دبیر اولین «جشنواره بین المللی فیلم ایران» منصوب کرد.
صدور این حکم اعتراض گسترده نمایندگان مجلس، فعالیت فرهنگی و رسانهها را در پی داشت چرا که همه بر این موضوع تاکید داشتند که اعتبار اصلی جشنواره فیلم فجر به نام آن است که هرساله در ایام جشنواه فجر برگزار میشود و حذف عنوان «فجر» از این جشنواره کاری نادرست و به نوعی دهنکجی کردن به مهمترین اتفاق تاریخی سالهای اخیر مردم کشورمان است.
ابوالقاسم طالبی کارگردان سرشناس سینمای ایران که سابقه آثار ارزشمندی چون «قلادههای طلا» و «یتیمخانه ایران» را در کارنامه دارد نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و در نامهای سرگشاده خطاب به رئیس جمهور حذف نام «فجر» را چراغ سبز به دشمنان اندیشههای حضرت امام خمینی(ره) توصیف کرد.
در نهایت این اعتراضات سبب شد تا ایوبی از تصمیم خود منصرف شود و نام این جشنواره به «جشنواره جهانی فیلم فجر» تغییر پیدا کند.
اکران «رستاخیز» و جنجالهایی که وزارت ارشاد موفق به مدیریت آن نشد
فیلم سینمایی «رستاخیز» از همان روزی که در جشنواره سیودوم فیلم فجر به نمایش گذاشته شده بود، با مخالفان سرسختی روبرو بود که به بخشی از حوادث روایت شده در این فیلم و نمایش تصویر برخی از بزرگان دین همچون حضرت قمر بنیهاشم(ع) و حضرت علی اکبر(ع) اعتراض داشتند. اما این اعتراضها با اعلام خبر تاریخ رسمی اکران فیلم در سینماهای کشور به اوج خود رسید و کار را به جایی رساند که گروهی جهت تحصن در جلوی وزارت ارشاد جمع شدند.
هرچند که نسخه آماده شده جهت نمایش از بسیاری از جهات که مورد اعتراض این گروه بود، اصلاح شده بود ولی اصرار سازندگان بر نمایش تصویر بزرگان و عدم مدیریت درست و به موقع سازمان سینمایی در جلوگیری از ایجاد تنش و التهاب در میان بخشهای مختلف مردم باعث شد تا اکران این فیلم بیشتر از یک روز ادامه پیدا نکند و اعتراضها باعث شد تا شخص وزیر ارشاد وارد عمل شود و دستور توقف اکران فیلم را در کلیه سینماهای کشور صادر کند. جالب آن که برخی از منابع غیررسمی به تازگی مدعی شدهاند که سازمان سینمایی به خاطر اهمال در جریان اکران این فیلم باید خسارتی بالغ بر ۴۰ میلیارد تومان به سزاندگان این فیلم سینمایی پردخت کند تا ضرر و زیان ناشی از عدم اکران آن را به صاحب اثر بازگرداند.
وقتی پروانههای زرین جشنواره فیلم کودک و نوجوان پرپر میشوند!
دهم مرداد ماه سال ۹۴ بود که حجتالله ایوبی در اصفهان حاضر شد تا پس از برگزاری نشستی با مسئولان اصفهان ماندگاری بیست و نهمین جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان در اصفهان تصویب شود. اما رئیس سازمان سینمایی در بازگشت به تهران از تصمیم قانونی که خود به عنوان نماینده وزارت فرهنگ و ارشاد با آن موافقت میکند و زمینه تصویب آن را فراهم میکند، صرف نظر کرده و بدون اطلاع قبلی در مراسم گشایش سینما زیتون رودبار خبر از جدا شدن بخشهای جشنواره و برگزاری بخش کودک در اصفهان و بخش نوجوان در شهر همدان دهد!
جداسازی این دو بخش و برگزاری جداگانه آنها به صورت دوسالانه یکی از عجیبترین تصمیملا ایوبی در دوران مدیریتش بود که همان اندک رمق باقی مانده در سینمای کودک و نوجوان کشور را کشید و به نوعی باعث نابود شدن این جشنواره باسابقه و مهم شد. تصمیمی غیرکارشناسانه که براساس اخبار منتشر شده بیشتر براساس فشارهای سیاسی داخل بدنه دولت گرفته شده است و نه اقتضائات و نیازهای سینمای کودک و نوجوان و در نهایت هم دود آن فقط به چشم فعالین عرصه سینمای کودک و نوجوان و مخاطبان بیگناه آن میرود.
نادیده گرفتن آثار ارزشمند و پنهان شدن ایوبی پشت دیوار سلیقههابرگزاری سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر در سال ۹۵ آغازگر یکی دیگر از حواشی بزرگ دوران مدیریت حجت ایوبی بود. جایی که او سکان هدایت جشنواره را به محمد حیدری کمتجربه سپرده بود و میخواست خود مدیریت در سایه جشنواره را برعهده داشته باشد تا جشنوارهای بیحاشیه را پشت سربگذارد اما آنچه که در عمل اتفاق افتاد، چیزی غیر از آن بود.
حواشی ایجاد شده به واسطه سخنان ابراهیم حاتمیکیا خطاب به رئیس جمهور و تقاضای او برای توجه بیشتر به سینمای مقاومت و بحث مهم و اساسی شهدای مدافع حرم باعث شد تا «بادیگارد» آخرین ساخته این کارگردان باسابقه به بدترین شکل ممکن نادیده گرفته شود. اتفاقی که یک بار دیگر ایوبی را وارد حاشیه کرد و در نهایت تنها پاسخ او به این حواشی پنهان شدن پشت بهانه نخنما شده تفاوت سلیقه داوران بود. البته این بهانه تکراری قربانیان دیگری نیز داشت که فیلم سینمایی «سیانور» ساخته بهروز شعیبی یکی دیگر از آنها به شمار میرود.
آلبالوهایی که سازمان سینمایی را شرمنده کرد!
حواشی مدیریت سینمای ایران در سال ۹۵ باز هم ادامه پیدا کرد و این بار نمایش یک فیلم سینمایی زمینهساز شرمندگی وزیر ارشاد در مقابل مراجع اعظام تقلید شد! زمانی که فیلم «۵۰ کیلو آلبالو» ساخته مانی حقیقی اکران شد نقدهای زیادی به محتوای این فیلم شد. کار به جایی رسید که بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) در نامهای سرگشاده اعتراض خود به اکران این فیلم و محتوای آن اعلام کرد و در ادقامی جالب توجه یک پیاله آلبالوی فاسد نیز به انضمام نامه برای ایوبی فرستادند که نشانه ای از نقد جدی آنها به فیلم «۵۰ کیلو آلبالو» بود.
حدود یک ماه بعد از این نامه اعتراضی، وزیر ارشاد به قم سفر کرد و در دیدار با آیت الله مکارم شیرازی، نسبت به فیلم «۵۰ کیلو آلبالو» موضع گرفت و گفت: «فیلم ۵۰ کیلو آلبالو به هیچ عنوان مناسب نبود و اگر از چگونگی این فیلم اطلاع داشتم اجازه ساخت و اکران به آن نمیدادم.»
هرچند که در ادامه این فیلم به اکران خود ادامه داد ولی سخنان وزیر موجب اعتراض مانی حقیقی کارگردان آن شد و او نیز نامهای تند و تیز خطاب به وزیر ارشاد نوشت و به نوعی سیستم نولید و اکران فیلم را در کشور به استهزا گرفت.
وقتی ایوبی به خاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش میکشد!
وقتی در واپسین روزهای باقیمانده به سیوسومین جشنواره فیلم فجر، عبدالرضا کاهانی کارگردان پرحاشیه سینمای ایران به واسطه راه ندادن فیلم سینمایی «استراحت مطلق» به جشنواره فجر نشست خبری گذاشت و سرتا پای وزارت ارشاد و سازمان سینمایی را شست و با قلدری تمام مدعی شد که فیلمش در بهترین زمان ممکن اکران خواهد شد، شاید هیچگاه فکر نمیکرد که دو سال بعد بتواند با مجوز شخص رئیس سازمان سینمایی مجوز ساخت فیلمی را بگیرد که شورای پروانه نمایش آن را غیرقابل نمایش در سینماها بداند! تا آنجا که ضیاءالدین دری یکی از اعضای وقت شورای پروانه نمایش در ارتباط با این فیلم بگوید: «فیلم کاهانی یک فیلم غیراخلاقی شفاهی است! به جرات نمیتوان این فیلم را توی سینما همراه با خانواده دید. سانسور در تمام دنیا وجود دارد. در سینمای آمریکا فیلمها درجه سنی دارند و به بهانه آموزش مسائل بهداشتی به بچههای در آستانه سن بلوغی موضوعاتی را نشان میدهند. در سینمای ایران هم این مسائل وجود دارد، اما شوخی با این مسائل و نشان دادن کاندوم در مدرسه و به سخره گرفتن این موضوعات کار درستی نیست!»
اما ماجرای این بیتدبیری رئیس سازمان سینمایی و حمایت از فیلم «ارادتمند بهاره، نازنین، تینا»ی رضا کاهانی در ادامه وارد مرحلهای جدید شد و آقای مدیر که نسبت به مصاحبه جنجالی اعضای شورای پروانه نمایش و اظهارنظرهایشان در ارتباط با این فیلم و چند اثر دیگر به شدت ناراحت بود، ترکیب شورای پروانه نمایش را به کلی تغییر داد تا نشان دهد حاضر است به خاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش کشد!
فوت عباس کیارستمی حاشیه ناخواسته سازمان سینمایی
ماجرای فوت مرحوم عباس کیارستمی کارگردان سینمای ایران نیز یکی دیگر از حواشی ناخواسته سازمان سینمایی در این سال بود که به واسطه قصور تیم پزشکی کیارستمی و عدم نظارت درست بر عملکرد این تیم به وجود آمد و ایوبی را وارد جنگی تمام عیار میان دو بخش از جامعه یعنی هنرمندان و پزشکان کرد. جنگی که ترکشهای آن هنوز هم هرچند وقت یک بار به گوشهای اصابت میکند و برای آقای رئیس و زیرمجموعهاش دردسرساز میشود.
هرچند که ایوبی در این دعوا کمتر مورد هجوم قرار گرفت و نوک پیکان اعتراضات بیشتر به سوی وزیر بهداشت و تیم پزشکی کیارستمی بود ولی او نیز به عنوان مدیریت سینمای کشور موظف بود تا در این میانه تا حد امکان از تنشها بکاهد و حداقل سینماگران و هنرمندان را نسبت به پیگیری قاطع این مسئله راضی کند. اتفاقی که در عمل به وقوع نپیوست و نشانه آن را میتوان در نامههای اعتراضی و مصاحبههای جنجالی چند وقت احمد کیارستمی پسر عباس کیارستمی جستجو کرد.
اظهارنظرهای شاذ رئیس سازمان سینمایی و تقسیم سینمای جهان به ایران و هالیوود!
اما آخرین و جدیدترین حاشیه سازمان سینمایی مسئلهای بود که برخلاف ماجراهای پیش آمده برای مرحوم کیارستمی، ناشی از بیتدبیری شخص رئیس سازمان سینمایی به وجود آمد. ایوبی که از مدتها قبل و در جریان اعتراضات پیش آمده برای توقیف فیلمهای همچون «ارادتمند بهاره، نازنین، تینا» بیشتر سکوت کرده بود و از هرگونه اظهارنظری پرهیز میکرد، این بار در اختتامیه یازدهمین جشنواره ملی فیلم کوتاه مستند و داستانی رضوی در استان یزد، با تقسیم کردن سینمای امروز جهان به هالیوود و سینمای ایران زمینهساز انتقادات فراوانی شد تا آنجا که این اظهارنظر جناب رئیس پس از گذشت چند هفته همچنان به عنوان یکی از اصلیترین سوژههای طنزپردازی در شبکههای اجتماعی است.
هرچند که ایوبی در مصاحبههای چند روز اخیر خود به شدت از عملکردش در این سه سال حمایت کرده است ولی آنچه که به عنوان خروجی عملکرد ایشان در طول سه سال گذشته قابل مشاهده است، انبوهی از تصمیمات ناشیانه و بدون تدبیر است که باعث شده تا سازمان سینمایی تبدیل به یکی از پرچالشترین سازمانهای کشور در طول این سه سال شود.