بازنده اصلی شکایت خانه موسیقی از منتقدانش، موسیقی شریف ایران است

گروه فرهنگی « نسیم آنلاین »- داستان شکایت خانه موسیقی از مدیرکل سابق دفتر موسیقی ارشاد به عنوان یکی از جدی ترین منتقدانش طی روزهای اخیر پیچیده تر از گذشته دنبال می‌شود و بخش اعظمی از آن هم به خاطر مطرح شدن درخواست شلاق و حبس برای این منتقد خانه موسیقی و آهنگساز بوده است. پیروز ارجمند یک سوی این دعواها است، با او پیرامون حواشی این روزهای موسیقی گفتگو کردیم.

خیر. متن شکایت موجود است و در اختیار رسانه ها قرار داده شده. آقای نوربخش در همان جلسه به این نکته اشاره کرده که این شیوه در روند محاکم قضایی مرسوم نیست که شاکی نوع مجازات را تعیین کند و صرفا شکایتی صورت می گیرد و در نهایت تعیین مجازات بر عهده و به تشخیص قاضی خواهد بود. اتفاقا من هم همین ایراد را به شکایتشان وارد کرده ام. وکیل خانه موسیقی به استناد دو بند از قانون، میزان مجازات را هم خودش تعیین کرده و در متن شکایت خواستار اشد مجازات شلاق و زندان برای من شده اند. به نظر من آقای نوربخش بیش از اندازه به ایشان اطمینان کرده.

قطعا ثابت شدنی است ولی اجازه بدهید یک نکته مهمی را اشاره کنم و سپس به توضیح دقیق و ارائه سند بپردازم. آقای نوربخش مکررا به این موضوع اشاره می کند که من در مورد دریافت های میلیاردی از شهرداری تهران به ایشان، افترا وارد میکنم. بر اساس ماده 24 فصل چهارم اساس نامه خانه موسیقی یکی از منابع درآمدی برای خانه موسیقی کمک های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و کمک های دریافتی از موسسات عمومی و خصوصی و اشخاص حقیقی و حقوقی و قبول هبه است. پس اساسا دریافت وجه منع قانونی ندارد و من هم هیچگاه ادعا نکرده ام که دریافت چنین وجوهاتی غیر قانونی است. اما بر اساس بند 3 ماده 22 اساس نامه یکی دیگر از وظایف مدیر عامل نظارت بر امور مالی و اداری و تنظیم گزارش مالی و تراز سالیانه است. خواسته دقیق ما که به صورت مکتوب به بازرس خانه موسیقی خانم آذر هاشمی حدود یک سال پیش ارائه شده ارائه گزارش مالی و شفاف سازی مالی در خانه موسیقی است و ادعای حیف ومیل و این گونه برداشت ها از حرف های من صحت ندارد.

دیروز مکالمه دوستانه ای با استاد داوود گنجه ای داشتم. شخصا برای ایشان احترام ویژه ای قائلم چون بارها دیده ام که کمال جوانمردی، حق و انصاف را رعایت کرده. ایشان توضیحات دقیقی دادند و روشنگری کردند. ماجرای چند میلیارد هم این است که استاد گنجه ای بر اساس ماده 4 اساس نامه، از شهرداری تقاضای کمک مالی به خانه موسیقی می کند. بعضی از مدیرا ن شهرداری تهران که از شاگردان ایشان در دوره تحصیلی شان بوده اند و با توجه به حسن نیتی که در ایشان سراغ داشته اند، مبلغ سه میلیارد تومان به خانه موسیقی کمک می کنند. اساسا این که شهرداری ها به نهادهای صنفی هنری کمک کنند اتفاق مبارک و ارزشمندی است. در همان زمان هم که استاد این موضوع را در جلسات مطرح کردند از ایشان بارها تشکر کردم که برای تامین این مبلغ و آوردن به خانه موسیقی تلاش کرده اند. ایشان از بدو شکل گیری خانه موسیقی با ارتباطات و پیگیری هایی که دارد، نگذاشته اند چراغ این خانه خاموش شود. از طرفی معاونت هنری وزارت ارشاد هم بر اساس ردیف بودجه مشخصی وبر اساس قانون، سالیانه مبالغی را تحت عنوان کمک به موسسات فرهنگی، هنری به خانه موسیقی می دهد. حق عضویت سالیانه 16000 عضو خانه به ازای هر نفر 50 هزار تومان در کجموع همه این موارد، رقمی میلیاردی می شود. بر این اساس، من هیچگاه ادعای حیف و میل این مبالغ را نداشته ام بلکه خواستار شفاف سازی مالی و توضیح دقیق خرید و فروش ساختمان های این نهاد صنفی شده ام. این که ایرادی ندارد.

بله. بر اساس گفته های استاد گنجه ای، خانه موسیقی آن مبلغ را به عنوان مابه التفاوت قیمت فروش ساختمان جمالزاده با واحدهای آپارتمان های فاطمی پرداخت کرده. با نظر استاد شجریان تصمیم می گیرند در ساختمان نبش جمالزاده باقی بمانند و موضوع انتقال به ساختمان جدیدمنتفی و قرارداد های خرید و فروش ساختمان ها فسخ می شود. من هم بر اساس همین اطلاعات پیوسته خواستار شفاف سازی بودم. خوشبختانه با روشنگری استاد گنجه ای این موضوع روشن و رفع سوء تفاهم شد. من آدم بی تجربه ای در مسائل حقوقی نیستم، بیش از دو دهه سابقه مدیریتی دارم و از طرفی در دوره مدیریتم در دفتر موسیقی در نبود شورای عالی داوری خانه موسیقی برای رفع مسائل و اختلافات موجود در بین اهالی صنف اگر طرفین علاقمند بودند من و گروه مشاوران حقوقی ام به اختلافات رسیدگی می کردیم و در تمام 180 پرونده ارجاع شده به دفتر موسیقی، توافق بین طرفین حاصل و صلحنامه امضا شد. در همان دوره، ظرفیت مغفول مانده در شرح وظایف دفتر موسیقی را برای اولین بار پس از انقلاب و شورای صیانت از حقوق هنرمندان موسیقی را احیا کردم. هم چنین چند سالی ست کارشناس دادگستری هستم بنا بر این نسبت به بعضی مسائل حقوقی آگاهی اندکی دارم.

ابتدا، اجازه بدهید از تریبون رسانه شما استفاده کنم و به منتخبین محترم تبریک بگویم. همه ی افراد منتخب به عنوان هیات مدیره جدید، از هنرمندان ارزشمند و با تجربه هستند. با شناختی که از عموم این عزیزان دارم دوره جدیدی در خانه موسیقی شروع خواهد شد خصوصا که رسالت بسیار خطیری خواهند داشت و آن هم ترمیم سریع فاصله ایجاد شده بین موسیقی دانان و خانه موسیقی است تا همدلی و وحدت اهالی موسیقی شروع شود. هر کسی که به عنوان مدیر عامل انتخاب شود باید شایستگی های مدیریتی داشته باشد و البته هیات مدیره از این پس باید از انتخابش دفاع هم بکند.

به نظرم چند ویژگی اصلی مدیر شایسته نهاد صنفی خانه موسیقی اینها هستند. شجاعت و صداقت در گفتار و عمل، قدرت تعامل سازنده با اهالی صنف، صبوری در مواجهه با افراد و بحران ها، درایت در تصمیم گیری ها، داشتن بصیرت لازم در مواجهه با مسائل، عدم وابستگی به نهادها و مسئولان دولتی وحفظ استقلال نهاد صنفی، داشتن برنامه دقیق و تدوین استراتژی، تلاش برای حفظ کرامت و امنیت شغلی موسیقی دانان و از همه مهم تر این که مدیر عامل باید شاه کلید وحدت بخشی و همدلی و همگرایی اهالی خانه موسیقی باشد. به نظرم هر کسی که مسئولیت مدیریت عاملی خانه موسیقی را عهده دار شود وظیفه خطیر و سنگینی دارد و باید برای انجام این کار فداکارانه و جهادی عمل کند.

خیر بر اساس ماده 21اساس نامه، اعضاء هیئت مدیره از بین خود شان یا خارج از آن یک نفر را به عنوان مدیرعامل با اکثریت مطلق اعضاء حاضر برای مدت دو سال با حقوق و مزایا و اختیارات اجرایی معین در چارچوب و مصوبات هیئت مدیره انتخاب می کند.

به نکته بسیار مهمی اشاره کردید. بخش زیاد و مهمی از ظرفیت های اساس نامه تا کنون محقق نشده. این مورد، بهتر است در دستور کار هیات مدیره و شورای عالی قرار بگیرد و با دریافت و تایید برنامه استراتژیک از مدیر عامل برای تحقق چشم اندازها از او برنامه و زمان بندی بخواهند. خوشبختانه این ظرفیت هم، در اساس نامه وجود دارد که اعضا بتوانند بر عملکرد مدیران خانه نظارت داشته باشند.

بسیاری موارد کلیدی ومهم بوده. اجازه بدهید شما را به اساس نامه ای که در سایت رسمی خانه موسیقی است ارجاع بدهم ، اهداف استراتژیک مهم دیگری از جمله تشکیل شورای داوری و نصب مشاور حقوقی برای اعضا و تاسیس شعبات خانه موسیقی در استان ها و عنداللزوم در خارج از کشور هنوز محقق نشده.

در روزهای آینده لایحه نهایی را تحویل بازپرس محترم پرونده خواهم داد و منتظر تاریخ دادگاه می مانم. البته دیروز استاد وارطان ساهاکیان، معلم و آهنگساز ارزشمند، با حسن نیت و دلسوزی همیشگی اش، پیشنهادی برای حل اختلاف دادند که مورد پذیرش طرفین قرار گرفت. براساس پیشنهاد ایشان، جلسه مشترکی با حضور آقایان نوربخش، دکتر سریر و استاد گنجه ای به نمایندگی از خانه موسیقی و با حکمیت دکتر حسن ریاحی به عنوان داور مرضی الطرفین تشکیل شود . از استاد ساهاکیان خواهش کردیم که ایشان هم در کنار دکتر ریاحی به عنوان حَکم حضور داشته باشند. انشاالله اوایل هفته آینده این جلسه تشکیل خواهد شد. امیدوارم این جلسه سر آغاز دوستی ها و مهربانیهای مجدد در خانه موسیقی باشد.

با توجه به حضور هیات مدیره جدید، شخصا هیچ علاقه ای به پیگیری موضوع ندارم و بر این باورم که مسائل موجود در بین اهالی خانه باید در داخل خانه حل شود. مدیران پیشین خانه موسیقی بیش از اندازه به نظرات وکیل جوان خانه توجه و اعتماد کردند، به استاد گنجه ای گفتم؛ اگر خانه موسیقی، وکیل با تجربه و حاذقی مثل آقای کامبیز نوروزی داشت اصلا ماجراها به اینجا نمی رسید. براین باورم که؛ در این پرونده،هر حکمی که دادگاه صادر کند، نتیجه اش، باخت باخت دو سویه است و بازنده اصلی آن هم موسیقی شریف و مظلوم این کشوراست. در ایامی که موسیقی مورد هجمه های مختلف قرار میگیرد و نا امنی های مالی و شغلی بخش زیادی از اهالی موسیقی، آنها را مستاصل و درمانده کرده، بیش از همیشه نیاز به وحدت و همدلی و همفکری داریم تا با کمک هم و استفاده از تمام ظرفیت ها به مدد این هنرمندان نجیب و شریف برویم.

مشغول کارهای دانشگاهی و آهنگسازی هستم. مشاور اقتصادی چند نهاد و سازمان دولتی وخصوصی هستم. خوشبختانه در این مدت توانستم طرح هایی را تهیه و بخشی از آن را اجرایی کنم که همگی آنها برای بهبود اقتصادی هنراست. به نظر من، تا زمانی که هنرمند امنیت مالی نداشته باشد کار خلاقه هم ضعیف می شود. با لطف خدا، به زودی شاهد اثر بخشی بعضی از این طرح ها خواهیم بود.

با ترکیب جدید مدیران محترم خانه موسیقی، اگر احساس کنند، در جایی می توانم خدمتی انجام دهم، دریغ نخواهم کرد. همواره، خدمت به مردم شریف و موسیقی ارزشمند ایران برایم افتخار است.

روزگار بیش از آن چه فکر می کنیم کوتاه و گذرا است. زمان زیادی برای خدمت به موسیقی و موسیقی دانان نجیب و صبور و مردم ایران عزیزمان نداریم. بیایید تا قدر یکدیگر بدانیم.