اژدها، کارگردان میشود/ کاش مانی حقیقی همان "سبزه جذاب" باقی بماند!
این فیلم میتواند سنگ محک خوبی باشد برای آنانی که سینما را میفهمند و آنانی که برای تفاخر و «من روشنفکرم، پس فهمیدم ولی تو عقب افتادهای، چون نفهمیدی» به تجلیل از آن میپردازند.
به گزارش « نسیم آنلاین »، مهدی خانعلی زاده در هفت راه نوشت:
نوشتن درباره بعضی از فیلمها به اندازه جابجایی یک گاوصندوق امنیتی، فشار فیزیکی و روانی وارد میکند؛ گاوصندوقی که هیچ اطلاعی از محتوای آن نداری و تنها اجازه رویت نمای بیرونی آن به تو داده شده است. البته برخی فیلمها هستند که پا را از این هم فراتر میگذارند و یک گاوصندوق خالی را به عنوان صندوق گنج پنهان که به تازگی توسط کارگردان کشف شده، جا میزنند.
«اژدها وارد میشود» مانی حقیقی را نمیتوان نقد کرد؛ چون اساسا چیزی برای نقد وجود ندارد. وقتی تکلیف فیلمساز با خودش هم روشن نیست که در حال ساختن مستند است یا یک فیلم داستانی، میخواهد بیانیه مطبوعاتی در حمایت از حزب سیاسی متبوع خود بخواند یا یک فیلم را روی پرده سینما به نمایش بگذارد، واقعا بر اساس یک داستان واقعی فیلم میسازد یا مستندنمایی هم بخشی از دروغهای فیلم است و بسیاری موارد دیگر، چطور میتوان به روایت و نقد این فیلم پرداخت؟
فیلم جدید مانی حقیقی حتی نمادین هم نیست که آن را به پای هوشمندی کارگردان در دور زدن سانسور و ممیزی بگذاریم. در حقیقت، داستانی که آقای کارگردان، فیلم خود را بر آن استوار کرده، به قدری تخیلی و تصنعی و غیرواقعی است که حتی حضور مستندوار صادق زیباکلام و سعید حجاریان (و البته مسعود بهنود که از فیلم حذف شده است) هم نمیتواند کمکی به باورپذیر شدن آن برای مخاطب بکند. ماجرای جعلی تیم نفوذی در ساواک و انتشار اطلاعات به نفع گروههای مبارز علیه حکومت پهلوی آنقدر سوراخ دارد که با رفوی اهالی سیاست، ترمیم نشود.
حتی اگر این فیلم را یک اثر پساتجددگرایانه (پست مدرن) ارزیابی کنیم، در بهترین حالت باید آن را در فهرست فیلمهای هنر و تجربه قرار داد که اساسا مبنای ساخت خود را بیتوجهی به نظر مخاطب و ارائه جهانی فارغ از دید و زاویه متداول انسانی قرار داده و هر کسی میتواند بنا به نگاهی که به درون مایه متن دارد، برداشتی شخصی و قاعدهمند از آن داشته باشد؛ برداشتی که بر اساس اصول هرمنوتیک، میتواند به قرائتهای متفاوت ولی هم ارزش منتهی شود.
این فیلم میتواند سنگ محک خوبی باشد برای آنانی که سینما را میفهمند و آنانی که برای تفاخر و «من روشنفکرم، پس فهمیدم ولی تو عقب افتادهای، چون نفهمیدی» به تجلیل از آن میپردازند. وقتی مسعود فراستی و جواد طوسی در حادثهای عجیب، یکصدا و هماهنگ چشمانشان را گرد میکنند و از بهت تاریخیشان در هنگام تماشای این به اصطلاح فیلم سخن میگویند و به شدت آن را نقد میکنند، باید تا انتهای داستان را حدس زد.
البته نگاهی دقیق به تیتراژ پایانی «اژدها وارد میشود» میتواند کمی از این سردرگمی ما بکاهد. به هر حال فیلمی که با سرمایهگذاری چندین نفر از جمله ترانه علیدوستی ساخته میشود و به کودک او نیز تقدیم میشود، قطعا فراتر از یک گعده دوستانه و بافتن تصاویری که فقط خود بافنده از آنها سر در میآورد، نمیرود.
به نظر میرسد مانی حقیقی بهتر است به سراغ همان بازی در نقش مرد «سبزه جذاب» برود و اگر هم تلاشی برای ساخت فیلم دارد، حتما آن را بسازد ولی فقط در دستگاه نمایش خانگی خود و برای اهالی منزل و رفقا به نمایش بگذارد.