شهیدی که از ما نیست
نویسنده کتاب راویان پنهانی اظهار داشت: نسبت خاطره نگاری و رمان در ادبیات پایداری موازنه نیست. این در حالی است که نسبت رمان با هنر بیشتر است و در آینده اعتبار بیشتری خواهد داشت. آثار فعلی به جهت بعد معنوی قوی و عامه پسندتر هستند و مخاطب بیشتری دارند اما به همان اندازه نسبتشان با هنر کمتر است.
دفاع مقدس به فراخور ظرفیت بالای مناسبات انسانی و وقایع دست نخورده و جذابی که دارد، یکی از مناسبترین بسترهای خلق ادبیات داستانی در کشور ما محسوب میشود و در این سالها آثار زیادی نیز حول این موضوع تولید شده و مجموعه ادبیات پایداری را شکل دادهاند. اما با نگاهی به کلیت آثار تولید شده میتوان گفت در این سالها اصراری بر شکلگیری داستان به عنوان یک گونه هنری در ثبت وقایع حوزه دفاع مقدس و حتی سایر حوزه های ادبیات آیینی وجود نداشته و عمده آثار صرفا گزارشهایی از رویدادهای واقع شده محسوب میشوند. در خصوص این معضل حوزه ادبیات پایداری با لیلا مهدوی نویسنده حوزه دفاع مقدس و ادبیات آیینی گفتگویی داشتیم.
وی در ابتدا درباره چرایی وجود این ضعف به یک نکته مهم اشاره کرد:«در این سالها این حیطه در سیطره مستندنگاران بوده به علاوه، در کنار نویسندگان متخصص در این حوزه افراد نوقلم علاقهمند به ادبیات پایداری هم بعضا پیش از دریافت آموزشهای لازم، در این فضا تجربه آزمایی میکنند. به همین دلیل آثار تولید شده با رئالیسم فاصله دارد و فقط به بعد معنوی و آسمانی و قدسی شهید پرداخته میشود که بین او و نسل امروز یک خلاء و شکاف پرنشدنی ایجاد میکند. البته این اتفاق با قصد خیر و به خاطر یک رابطه عمیق معنوی میافتد اما در واقع ضربه زننده است. گویی تنها حماسهای روایت میشود که از شدت دوری و فاصله با روزمرگیهای جامعه پس زده میشود. اگر هم بخواهند به زندگی شخصیت نزدیک شوند چون شکل جذاب سازی را بلد نیستند روایت به شدت صورتی(عاشقانه) میشود. در این زمینه آثار زیادی را میبینیم که حرفی برای گفتن ندارند اما چاپ شدهاند و بعضا تیراژ بالا هم خوردهاند. آثاری از این دست بسیار به ذهن میرسند اما نمیخواهم نام ببرم.»
نویسنده رمان "نشان حُسن" با تاکید بر اینکه فضای ادبیات پایداری تماما ناموفق نیست و موارد موفق هم فراوان دارد به چند مورد از آثاری که در دایره داستان قرار میگیرند نیز اشاره کرد:«در عوض آثار خوب هم کم نیستند. آثاری مثل حوض خون، که کاملا مبتنی بر تصاویر است و هیچ ترحم برانگیزی و حس برانگیزی افراطی در آن دیده نمیشود. یا آثاری نظیر آب هرگز نمیمیرد، نورالدین پسر ایران، خاطرات صباح، عم کاکا و... که آبروی ادبیات پایداری هستند هم وجود دارند و نباید نادیده گرفته شوند.»
نکته دیگری که در این گفتگو به آن اشاره شد عدم توازن گونههای نگارشی در ادبیات پایداری بود:«دغدغه حفظ شخصیتها موجب شده نسبت خاطرهنگاری و رمان در ادبیات پایداری چندان موازنه نباشد. درحالی که نسبت رمان با هنر بیشتر است و در آینده ادبیات پایداری مانایی و اعتبار بیشتری خواهد داشت.»
در این گفتگو از مهدوی در خصوص اقبال به اینگونه آثار و فضای مخاطبان آنها سوال کردیم و او اینگونه پاسخ داد:«اقبال مخاطب به این آثار به جهت بعد معنوی و شهدایی آن بالاست. از طرفی اینگونه آثار به خاطر سادگی و درک راحت و بیزحمت عامه پسندتر هستند و مخاطب بیشتری دارند اما به همان اندازه نسبتشان با هنر کمتر است.»
مهدوی درخصوص راههای کمک به ارتقای ذائقه مخاطب با اشاره به اهمیت کنترل کیفی آثار افزود:«آمار انتشار کتاب و سرانه مطالعه در کشور ما چندان همگون نیست و این به سبب کاهش کیفیت آثار است. انتظار میرود دستگاههای نظارت بر کنترل کیفی آثار کمی قویتر عمل کنند. برای ادبیات آیینی در وزارت ارشاد وقت زیادی صرف میشود ولی بعضا نکات دیگر نظیر منابع بیشتر از کیفیت پیگیری میشوند! حتی گاهی نکاتی محل ایراد است که وارد هم نیست ولی به این مسئله کمتر توجه میشود. آنقدر که گاهی از چاپ بعضی کتابها در زمینه دفاع مقدس شگفت زده میشویم!»
مهدوی در پاسخ به سوال آخر مبنی بر اینکه "ورود به این حوزه نویسندگی برای همه مقدور است یا انحصاری وجود دارد؟" گفت:«بله خصوصا از سوی بعضی انتشارات ها حمایت خوبی دیده میشود و فضای رشد باز است.»
اما بررسی تحقیقی نشان میدهد روند بررسی آثار و جذب نویسندگان و داستانها و گذر از مراحل بررسی برای چاپ در انتشاراتهای متولی آثار آیینی با سرعت پایینتر و مراحل پرزحمتتری نسبت به سایر انتشاراتها همراه است. مهدوی در این خصوص اینگونه پاسخ داد:«من اینجا طرف هیئت بررسی هستم و میگویم اگر این زمان و روند کوتاه شود کیفیت تنزل پیدا میکند. نویسنده باید پیگیر باشد و این پیگیری ارزشمند است. اگرچه این جزء سختیهای کار نویسندگان است اما باید تحمل کرد چون سبب افزایش کیفیت ادبیات پایداری و آیینی خواهد شد.»