وقتی انحصار، درِ نقد را تخته میکند
ویژگی انحصاری تلویزیون باعث شدهاست که حتی اگر برنامه نقد هم داشتهباشیم، اما در کلیت کار، مدیران عرصهی سریالسازی کار خودشان را انجام دهند و و اندیشهها و روشهای خودشان را پیش ببرند.
حدود سه دهه است که از آغاز ساخت و پخش سریالهای مناسبتی ماه رمضان میگذرد. سریالهایی که بیشتر از همیشه مخاطب پیدا میکند و مهمترین دلیل آن هم، دورهمیهای خانوادههای ایرانی در ماه مبارک رمضان است. مجموعههایی که به برکت ضیافت الهی و مناسبتی بودن انها، حس و حال معنوی بیشتری به مخاطبین میدهد و اصولا، یکی از دلایل جذب بالای مخاطب به این سریال ها، القای حس ماه رمضان است.
در کشور ما به طور جسته گریخته، اوایل دهه ۷۰ پخش سریالهای مناسبتی در ماه رمضان شروع شد و اولین سریال مناسبتی، به نام مجموعه «مهمان» به کارگردانی خسرو ملکان به روی آنتن رفت. در میانهی دههی ۸۰، تولید و پخش سریالهای مناسبتی ما به اوج خود رسید و سریالهایی همچون صاحبدلان و میوه ممنوعه، تا سالها در اذهان ماندگار شد. با وجود اینکه در دههی ۸۰ این نوع سریال سازی به اوج رسید، اما آتش ساخت این سریالها از ابتدای دهه نود، کم کم فروکش کرد. طوری که علاوه بر شبکهی ۵، شبکهی ۳ که جزو شبکههای نسبتاً پرمخاطب سیماست، در سال ۹۵ سریالی برای این ماه نداشت.
کیفیت این سریالها هم بحث مهمی است و هرسال بیشتر از سال قبل، کیفیت سریالهای ماه رمضان کم میشود و به تبع آن مخاطبین رسانه ملی هم ریزش میکنند. علی خودسیانی که تجربه همکاری با کارگردانهایی مثل حسن فتحی، بیژن بیرنگ، شاپور قریب و... دارد، درباره خروجی سریالهای ماه رمضان ۱۴۰۰ گفته است: من اگر به جای رئیس سازمان صداوسیما بودم گروه فیلم و سریال را یا یک خانه تکانی اساسی میکردم و افراد جدید میآوردم یا اینکه کلا این بخش را تعطیل میکردم. اگر یک هزارم هزینههایی که برای ساخت این سریالها صرف میشود را حداقل صرف دوبله و سریالهای خوب کنند وضعیت بهتر خواهد بود.
اوضاع، هر روز بدتر میشود
طبق نظرسنجی سازمان تحقیقات و افکارسنجی صدا وسیما، امسال ۷۹ درصد مردم، بیننده مجموع آنتن سیما بوده اند. در حالی که سال گذشته این رقم ۸۶ درصد بوده است. این کاهش بیننده، خودش در وهله اول نوعی زنگ خطر محسوب میشود که اگر چیدمان و ترکیب برنامه و سریالها درست نباشد، مخاطب پس میزند.
حسین سلطان محمدی منتقد سینما و تلویزیون، در کارگاه تحلیل عمکرد صداوسیما در عرصه سریالسازی و نقد سریالهای رمضان ۱۴۰۰ به میزبانی جامعه اسلامی دانشگاه صداوسیما میگوید: یکی از مشکلات سریالهای ما، مطول شدن آنها و پرداخت بیش از حد به جزئیات است. آیا جزئیاتی که در سریالها به آن پرداخته میشود بهقاعده است یا بیش از اندازه است؟ ما صحنههایی را دربرابر بیننده قرار میدهیم که فقط بهمنظور رساندن قسمتهای فیلم به تعداد خاصی است و همیشه این بحث پیش میآید که ایا این سریال ظرفیت ۲۷ قسمت را داشته یا خیر!
ما وقتی که در ماه رمضان مجموعه میسازیم باید توجه داشته باشیم که بحث معنویت و ضیافت الهی داریم و معنویت هم فقط غم نیست. علاوه بر شبهای قدر در نیمه ماه رمضان جشن میلاد امام حسن (ع) داریم، هر روز ماه رمضان جزوخوانی قران داریم، جمعهی اخر ماه رمضان روز قدس داریم؛ اینها مواردی است که بسیاری از شخصیتها درجهان دربرابرش واکنش نشان دادند. اما ما نتوانستیم اینها را در سریالهامان بهصورت طبیعی و باورپذیر به مخاطب القا کنیم.
موضوع دیگر، عدم توجه به منطق روایی در اکثر سریالها است. نوع داستانپردازی و کاراکترهایی را که وارد روایت میشوند و... باید منطق داشته باشند. هیچ کاراکتر و صحنهای نباید بصورت حاشیهای و بدون دلیل و سیر منطقی وارد داستان شود. محمدتقی فهیم، منتقد سینما و تلویزیون در ادامه میگوید: اساسا مشکل همیشگی فیلم فارسی، نبود منطق روایی است؛ و سیر منطقی و کلیت در سریالهای ماه رمضان امسال هم وجود نداشت یا ضعیف بود.
انتقاد یا شعار؟
یکی دیگر از مشکلات فیلمنامه برخی سریالهای ما این است که باب شده است در هر سریال، دیالوگی علیه مفاسد اقتصادی بهکار ببرند. مثلا در فیلم یاور میخواهند بوسیلهی پدر آصف اشرافیگری را نقد کنند. اما کاراکتر انقدر این مقوله را هرشب تکرار کرد که انتقاد بصورت مبتذل بیان شد. طوری که دیگر برای مخاطب این حرف تکراری اهمیتی نداشت. این ایرادات در فیلمنامه خطرناک است. اگر میخواهیم مفاسد اقتصادی را نقد کنیم باید انها را در کشمکشهای دراماتیک و در لابهلای سریال بگنجانیم. نهاینکه ده شب پشتسر هم فقط شعار دهیم. این یعنی اوج ابتذال!
حرکت خلاف جریان آب
فهیم در ادامه نشست میگوید: بعضی از تکرارها و توضیحات در میانهی داستان بوسیلهی برخی کاراکترها ترفندی است برای کسانی که مخاطب جدید هستند، یا مخاطبانی که قصه را فراموش کرده اند. اما ضعفی که در اکثر سریالهایمان وجود دارد طولانی کردن سریال است. یعنی فیلمنامهای که باید تبدیل میشد به سریال ۲۰ قسمتی را طولانی کردیم تا به تعداد قسمتهای موردنظرمان برسیم. فیلمنامهای نوشتیم که ظرفیت سی قسمت برای ماه رمضان را ندارد؛ و در اجرا به سمت کند کردن کار و طولانی کردن میرویم. در هرقسمتِ سریال باید حداقل سه اتفاق ببینیم. اما اتفاق خاصی نمیافتد و کاراکترها فقط حرف میزنند.
علاوه بر نبود فیلمنامهی قوی مشکلی که در بسیاری از سریالها وجود دارد نبود ریتم است. وقتی که در سریالهایمان ریتم نداشته باشیم، به این نتیجه میرسیم که کاراکترها زیاد صحبت کردند وسریال طولانی شدهاست. سریال سازی جهانی به سمت ریتم رفته است و وقتیکه ما تایم پلنها را تعیین نکنیم مرتب به سمت طولانی کردن سریال میرویم. ما در ریتم مشکل داریم و برخلاف جریان جهانی، سریال سازی ما ریتم ندارد.
مثبت ۱۴، کاری بیهوده!
موضوع دیگر درباره سریالسازیهای صدا و سیما استفاده از نشانهی مثبت ۱۴ است که در واقع هیچ فایدهای ندارد. یعنی خانوادههای ما نه با این مبحث اشنا هستند و نه رعایت میکنند. در کشورهای صاحب سینما مثل امریکا، که از این ارم استفاده میکنند، از دههی ۶۰ تا ۸۰ فرهنگسازی کردند و هماکنون استفاده از آرم مثبت ۱۴، نتیجه دارد و همه به آن عمل میکنند. اما در ایران هم ساخت فیلمی که بطور کلی مثبت ۱۴ باشد، و هم ساخت فیلمی که چند بخش آن مثبت ۱۴ باشد، اشتباه است و این، یک مشکل مدیریتی است از طرف مدیران صداوسیما و ربطی به سازندگان سریالها ندارد.
ضعف مدیریتی سازندگان سریال
مشکل دیگر در سینما و تلویزیون ایران این است که بسیاری از سازندگان سریالهای توان بازی گرفتن از هنرمندان را ندارند. قدرت مدیریت ندارند و به یک بازیگر حرفهای مستمسک میشوند تا خودش براساس تبحر حرفهای اش، آن را بروز دهد. به بازیگر نمیگویند در این سریال به ما یک نقش متفاوت بده! وقتی که تجربهی مثبتی بوجود میاید نباید آن را دوباره تکرار کنیم. در بسیاری از سریالهای ما مثل «یاور»، شخص به سریال اعتبار میدهد. درحالیکه محتوای سریال باید به شخص اعتبار دهد.
قبلا فرمانده بودیم و الآن فرمانبر
مشکلات ما در عرصهی سریال سازی زیاد است وبجای حرکت بهسمت صعود و پختگی، سالبهسال عقبگرد میرویم و کیفیت سریالهای ما کمتر میشود. ماه رمضان امسال هم نتوانستیم از این فرصت زمانی که کرونا بوجود آورد استفاده کنیم و در جهت بهبود کیفیت سریالها کاری انجام دهیم. در حال حاضر صداوسیمای ما مثل دورههای قبل پیشتاز نیست تا همه منتظر ابتکارات صداوسیما باشند. فرمانده نیست و به جای فرمانده بودن، فرمانبر است. صداوسیمای ما، اکنون بهعنوان تابع گرفتار هرچیزی است که در فضای مجازی گفته میشود. چه در مزاح و طنز، چه در شعار و چه در فضای معنویات و عرفان.
وقتی سریال بیکیفیت میسازیم در عین اینکه تعداد مخاطبهای تلویزیون کم میشود، به همان اندازه سلیقهی مخاطبی که همچنان مخاطب تلویزیون است نازل میشود؛ و در اخر، دوباره کیفیت اثار کمتر وکمتر خواهد شد. یعنی آسیبی که سریال ضعیف ایجاد میکند در دو حیطه است؛ یکی اینکه کارکرد فرهنگی پیدا نمیکند و مقولههای مورد نظر دستاندرکاران سریال را نهادینه نمیکند؛ از طرف دیگر هم سلیقهی مخاطبان تقلیل پیدا میکند و سطح انتقادات پایین میآید و کیفیت کاهش میابد.
وقتی انحصار، در نقد را تخته میکند
فهیم در انتقاد به صداوسیما در عرصهی سریالسازی گفت: در سالهای گذشته برنامه نقد سریال گذاشته میشد؛ اما اینکه چند نفر از سازندگان سریال در جلسهی نقد اثر حضور داشته باشند و از اثر تعریف کنند، خارج از چارچوب انتقاد است. نقد مقولهای جدی است و در اوضاع خراب صورت میگیرد. کسیکه قرارداد بسته و متعهد شده که سریال باکیفیت بسازد، متناسب با براوردی که داده باید پاسخگو باشد. نه اینکه رودرروی منتقد بنشیند. زیرا در مبحث انتقاد سریال، ما با سازنده کاری نداریم. با اثر کار داریم و آن اثر باید پاسخگو باشد.
اگر در نقد بسته شود مفسدهی بیشتری شکل میگیرد. چون همانطور که رئیس جمهوری و مدیران سیاسی یا اقتصادی باید کارشان را درست انجام دهند و در غیر این صورت نقد شوند، آثار هنری هم همینطور است. همواره در کنار اثار هنری نقد وجود داشتهاست و مدیران صداوسیما نباید از نقد سریال هراس داشتهباشند. اگر مقولهی نقد بهطور جدی در صداوسیما عملی میشد، اکنون شاهد کاهش کیفیت سریالها نبودیم. برای نمونه از سطح سریال «او یک فرشته بود» به سریال ضعیف «احضار» نزول پیدا نمیکردیم. اگر انتقاد صورت میگرفت، الان شاهد بهبود عملکرد کارگردانهای تلویزیون بودیم.
سلطانمحمدی در ادامه گفت: ویژگی انحصاری تلویزیون باعث شدهاست که حتی اگر برنامه نقد هم داشتهباشیم، اما در کلیت کار، مدیران عرصهی سریالسازی کار خودشان را انجام دهند و و اندیشهها و روشهای خودشان را پیش ببرند. این، برمیگردد به اینکه برخی ساختار رسانهملی را در انحصار خودشان میدانند و هرآنچه صلاح بدانند انجام میدهند.
با توجه به اینکه عرصه سریالسازی، تاثیر زیادی در جلب مخاطب به رسانهی ملی دارد، بهبود کیفیت سریالهای ما، همواره باید جزو اولویتهای مدیران صداوسیما باشد. ما هر روز باید شاهد بهبود کیفیت در عرصه سریالسازی باشیم؛ اما طی چند سال گذشته، سطح سریالهای ما بهتر نشدهاست، هیچ؛ بلکه در سراشیبی نزول قرار گرفتهاند و روزبهروز ضعیفتر میشوند؛ و شاید مهمترین دلیل آن هم، عدم وجود برنامهی جدی برای نقد سریالها و عملکرد صداوسیما، توسط کارشناسان و مردم باشد.