عادل فردوسیپور چگونه با تبدیل یک برنامه ورزشی به تریبون جریانات سیاسی باعث نابودی «نود» شد؟
فوتبالمالی کردن سیاست، اقتصاد و فرهنگ!
فردوسیپور در دوران حضورش در تلویزیون چه کرد که باعث شد تا از مدار تلویزیون خارج شود؟ مسئلهای که مدیریت او در تلویزیون را سخت کرده بود.
نسیم آنلاین ؛احسان سالمی: انتشار ویدئویی کوتاه از صحبتهای علی فروغی مدیر شبکه سه سیما درباره ماجرای حذف برنامه «نود» از تلویزیون و کنار رفتن عادل فردوسیپور مجری پرحاشیه این برنامه از عرصه اجرا، باعث شد تا آتشی که مدتی بود زیرخاکستر رفته بود با اظهارنظر ناگهانی مدیر شبکه سه دوباره شعلهور شود. هر چند که هیچکس نفهمید چرا مدیر شبکه سه تصمیم گرفت تا به یک باره این آتش زیرخاکستر را دوباره شعلهور کند و آیا این ماجرا یک اتفاق بوده و یا با برنامهریزی چنین ویدئوی کم کیفیتی به جای یک مصاحبه رسمی و جامع درباره این موضوع منتشر شده است.
اما پشت پرده ماجرا هر چه که بود، براساس آنچه که مدیر شبکه سه در آن ویدئو اشاره کرد و اتفاقات قبلی هم وقوع آن را قابل پیشبینی کرده بود، شبکه زنجیرهای رسانههای حامی عادل فردوسیپور همچون دفعات قبل به یک باره سینه چاک کردند و برای دفاع از فردوسیپور وارد میدان شدند. این بار محور مشترک حملات تخریبی رسانههای زنجیرهای تاکید بر «خارج شدن عادل از مدار» با اشاره به این بخش از صحبتهای فروغی بود: «وقتی ببینید بهترین دروازهبان شما دائما در خط دیگری کار میکند، یکی دیگر را درون دروازه میگذارید! کار داشت از مدارش خارج میشد و مهمترین بحث این بود. دیگران هم کارهای فردوسی پور را نگاه میکردند و میگفتند اگر کسی میتواند به خاطر محبوبیتش از مدار خارج شود و کسی هم به او چیزی نگوید پس ما هم میتوانیم این کار را انجام دهیم. اینگونه اصلا صدا و سیما از هم میپاشید! ما ناگزیر به گرفتن چنین تصمیمی بودیم.»
ولی فردوسیپور در دوران حضورش در تلویزیون چه کرد که باعث شد تا از مدار تلویزیون خارج شود؟ مسئلهای که مدیریت او در تلویزیون را سخت کرده بود. البته که نگارنده معتقد است که ماجرای حذف فردوسیپور همراه با نوعی خامی از سوی مدیر شبکه سه اتفاق افتاد و میشد در روند بهتری آنتن را از فردوسیپور گرفت تا فرصت کمتری برای مظلومنمایی از سوی او و حامیانش وجود داشته باشد. با این همه شرایط به شکلی پیش رفت که در نهایت دیگر فرصتی برای همکاری با مجری برنامه «در ظاهر ورزشی»، «نود» وجود نداشت.
بستن شمشیر از رو برای رئیسجمهور و حامیانش
کارنامه فردوسیپور و «نود» پر است از حاشیههای ریز و درشتی که گاهی به سیاست نیز گره میخوردند. اولین قسمت برنامه ۹۰ در تاریخ ۲۳ مرداد ماه ۱۳۷۸ پخش شد. هر چند که در آن اوایل فردوسیپور ورود چندانی به مسائل سیاسی نداشت اما با آغاز دولت نهم یعنی از میانههای دهه 80 تقریبا سیاست تبدیل به یکی از بخشهای جدانشدنی «نود» شد. فردوسیپور که همیشه بلد بود چگونه به بهانه فوتبال، باب اظهارنظر در سایر حوزهها را باز کند، در دورانی که رئیس دولت نهم باب سفرهای استانی را باز کرده بود، به شکلی رندانه پس از هر سفر استانی هیات دولت به بررسی مسائل و معضلات ورزشی آن استان میپرداخت تا به شکلی زیرکانه و به بهانه ورزش از بیتاثیر بودن این سفرها بگوید.
حتی در موردی جالب توجه پس از محرومیت مادام العمر یکی از ورزشکاران رشته وزنهبرداری، فردوسیپور در یکی از آیتمهای برنامه «90» متلکی سنگین را حواله حسین رضازاده (یکی از حامیان رئیس دولت نهم و دهم) کرد؛ این البته مشتی نمونه خروار از مخالفتهای جهتدار و سیاسی فردوسیپور با حامیان احمدینژاد بود.
سواستفاده از سینما به نفع سیاست
جالب اینکه فردوسیپور در جریان فتنه 88 برای اولین و آخرین بار در حدود دو دهه اجرای این برنامه، به بهانه آماده نبودن استودیوی 90 اجرای این برنامه را با چند ماه تاخیر آغاز کرد! موضوعی که به نظر میرسید بیارتباط به حمایت او از جریان موسوم به «جنبش سبز» نبود.
ورود فردوسیپور به ماجرای چالشهای مرتبط با فتنه 88 فقط محدود به همین ماجرا نمیشد. در جریان رقابتی که میان فیلم «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی و «اخراجیها 3» مسعود دهنمکی شکل گرفت، فردوسیپور به شکلی آشکار بارها و بارها سعی کرد تا در برنامههای مختلف 90 علاقمندیاش به فیلم «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی نشان دهد و از سوی دیگر با متلکانداختن به «اخراجیها 3» و اینکه این فیلم اصلاً خندهدار نیست، رقیب فرهادی و فیلمش را تخریب کند. موضوعی که در همان زمان نیز مورد اشاره رسانهها قرار گرفت و این حرکت فردوسیپور که با واکنش دهنمکی نیز همراه شد، در راستای حمایت فردوسیپور از جریان متبوع سیاسیاش دانستند.
فوتبالمالی کردن سیاست، اقتصاد و فرهنگ!
هر برنامه تلویزیونی با توجه به تعریف و ماموریتی که دارد، باید در یک حوزه مشخص فعالیت کند؛ نمیشود که برنامهای به اسم ورزش در حوزه سیاست و یا سایر حوزهها نیز ورود کند. این مهمترین چالش «نود» در دوران فعالیت این برنامه بود. قبول این نکته که «نود» به عنوان یک برنامه ورزشی آن هم در حوزه فوتبال نباید در سایر حوزهها ورود کند، در ظاهر موضوع سختی به نظر نمیرسد اما گویا از نظر فردوسیپور این مسئله قابل قبول نبود؛ چون عملکرد او در سالهایی که در «نود» حضور داشت، نشاندهنده این موضوع بود.
ماجرای گفتوگو فردوسی پور با محمدجواد ظریف یکی از این اتفاقات بود. بنابر آنچه که از سوی روابط عمومی سازمان صداوسیما در آن مقطع درباره عدم پخش این مصاحبه منتشر شد، به این موضوع اشاره شده بود که فردوسیپور بدون هماهنگی با مدیران سازمان و مدیران شبکه سه اقدام به انجام این مصاحبه کرده است.
نکته دیگر اینکه اساساً چرا باید یک برنامه ورزشی با وزیر امورخارجه گفتگو کند؟ ارتباط ظریف با ورزش چیست؟ محمد سرافراز که در آن زمان رئیس رسانه ملی بود، در کتاب خاطراتش درباره ورود فردوسیپور به حوزههای مختلفی که ربطی به یک برنامه ورزشی نداشت، میگوید: «یکی از اقدامات ما بازگرداندن نظم و انضباط کاری به شبکهها متناسب با ماموریتهای تعریفشده برای هر شبکه و هر برنامه بود. برنامه ۹۰ یک برنامه ورزشی و محور اصلی آن فوتبال است. نباید مجری در این برنامه به همه مسائل کشور بپردازد و اظهار نظر کند. در ماههای اول چند بار شفاهی و بعد کتبی تذکر دادم. معاون سیما هم قبول داشت که این برنامه چارچوب داشته باشد و در چارچوب خودش خیلی هم آزاد بود؛ اما موافق نبودم آقای فردوسیپور در مورد موضوعات سیاسی-فرهنگی جامعه در این برنامه اظهار نظر کند.»
سرافراز در بخش دیگری از این کتاب با اشاره به محتوای آن مصاحبه به نکته جالبی اشاره میکند: «برای ربط این مصاحبه با فوتبال از کلمه دیپلماسی ورزشی استفاده شده بود. بخشی از سؤالها در مورد برجام این بود که در محل مذاکرات چه کردید؟ این مصاحبه درباره فوتبال نبود، این مصاحبه فوتبالمالی شده بود.»
پاسگل فردوسیپور از پلاسکو برای یک جریان سیاسی خاص!
یکی دیگر از مصادیق کنشهای سیاسی فردوسیپور در «نود» و در واقع فوتبالمالی کردن سیاست در این برنامه را باید مربوط به ورود «نود» به ماجرای آتشسوزی ساختمان پلاسکو تهران دانست. فردوسیپور در اولین قسمت از برنامهاش پس از حادثه پلاسکو به شکلی مبسوط به این ماجرا پرداخت به شکلی که حتی سوال مسابقه پیام کوتاه آن قسمت از برنامه هم در ارتباط با همین حادثه بود!
جالبتر اینکه فردوسیپور در اقدامی زیرکانه با دعوت از حمید حاج ملک داور آتشنشان لیگ برتری، به بهانه فوتبال و با دعوت از یک داور لیگبرتری، به حادثه پلاسکو و ابعاد این حادثه پرداخت تا معلوم شود وقتی سرافراز از فوتبالمالی کردن موضوعات سیاسی و اجتماعی و... در «نود» میگوید؛ دقیقاً از چه صحبت میکند.
نقطه اوج این ماجرا هم متلکهای صریح فردوسیپور به شهردار تهران بود؛ متلکهایی که همزمان با اظهارات چهرههای سیاسی و رسانههای جریان اصلاحطلب خواهان استعفای شهردار تهران بود. او در بخشی از صحبتهایش در این برنامه گفت: «حالا من یک سؤال دارم. یک چنین اتفاقی در اشل خیلی کوچکتر اگر در هر جای دنیا رخ میداد یک عالمه آدم اخراج میشدند و یک عالمه آدم استعفا میکردند . من نمیدانم چرا هیچوقت چنین اتفاقی (در ایران) رخ نمیدهد؟! چرا هیچکس استعفا نمیدهد؟ چنین اتفاقی به این عظمت که همه را متأثر کرده (رخ داد) ولی نه کسی اخراج شد، نه کسی استعفا کرد.»
اینها البته مشتی نمونهخروار از رفتارهای مختلف فردوسیپور در برنامه «نود» بود که باعث شد تا این برنامه به مرور با دور شدن از رویکردهای ورزشی تبدیل به برنامهای در همه حوزهها شود. اشاره مدیر شبکه سه به مسئله خروج فردوسیپور و «نود» از مدار را هم باید در همین قالب تفسیر کرد. برنامهای با اسم و ماموریت فوتبالی که سعی میکند در همه حوزههای ورزشی و غیرورزشی اظهارنظر کند، فارغ از چگونگی پرداختش به این موضوعات، در هیچ شبکهای در هیچ جای دنیا تحمل نخواهد شد چرا که پذیرفتن چنین برنامهای از اساس مفهوم تخصصی برنامهسازی در تلویزیون را زیرسوال میبرد. حتی اگر مجری و سازنده این برنامه، از شهرت و تخصص بالایی نیز برخوردار باشد، پذیرفتن چنین رویکردی زیرسوال بردن اصول حرفهای در آن رسانه است.