فرصتسوزی دنبالهدار مدیران سینمایی
اکران آنلاین در مسیر قهقرا!
اکران آنلاین با یک انتخاب جنجالی آغاز شد. اتفاقی که توانست موتور محرک خوبی برای این پدیده تازه در سینمای ایران باشد. با توجه به شیوع ویروس کرونا و حضور طولانیمدت مردم در خانهها و نامشخص بودن وضعیت بازگشایی سینماها، سازمان هنری رسانه ای اوج تصمیم بر نمایش آنلاین فیلم سینمایی «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا گرفت.
نسیم آنلاین ؛ احسان سالمی: اکران آنلاین در شرایطی در ایران آغاز شد که راه نمایش آثار سینمایی در سالنهای سینما بسته شده بود و هیچکس نمیدانست قرار است سرنوشت اکران آثار سینمایی متقاضی نمایش به کجا برسد. سینماها به خاطر شیوع ویروس منحوس کرونا در بدترین وضعیت خود قرار داشتند و مدیران سینمایی نیز با حجم انبوهی از آثار روبرو بودند که به دلیل شرایط ایجاد شده راهی برای اکران آنها و بازگشت بخشی از سرمایه، تولیدکنندگان آن جز در پیش گرفتن مسیر اکران آنلاین وجود نداشت؛ در این شرایط این توفیق اجباری برای سینمای ایران حداقل راه نجاتی از یک بنبست عجیب و غریب بود که دست و پای سینمای رو به احتضار ایران را کمی باز کرد. مسیری که البته در ادامه به واسطه عدم برنامهریزی درست به ناکجاآباد کشیده شد!
«خروج» طوفانی اکران آنلاین از بنبست کرونا
اکران آنلاین با یک انتخاب جنجالی آغاز شد. اتفاقی که توانست موتور محرک خوبی برای این پدیده تازه در سینمای ایران باشد. با توجه به شیوع ویروس کرونا و حضور طولانیمدت مردم در خانهها و نامشخص بودن وضعیت بازگشایی سینماها، سازمان هنری رسانه ای اوج تصمیم بر نمایش آنلاین فیلم سینمایی «خروج» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا گرفت.
تازه ترین اثر ابراهیم حاتمی کیا که بسیاری از مخاطبان از زمان نمایش آن در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر منتظر رسیدن زمان اکران عمومی آن بودند تا قصه جنجالی این اثر تازه از ابراهیم حاتمیکیا را تماشا کنند. «خروج» انتخاب درستی برای آغاز اکران آنلاین بود که تبلیغات خوبی بر اکران آن صورت گرفت و خود فیلم نیز ظرفیت مناسبی برای جذب مخاطبان داشت؛ هم پای حاتمیکیا وسط بود که به خودی خود هر اثری از او همیشه دامنه گستردهای از مخاطبان را به خود جلب میکند و هم قصه فیلم از ظرفیت مناسبی برای برقراری ارتباط با مخاطب و البته تماشا در جمع خانواده برخوردار بود. همه اینها دست به دست هم داد تا اکران آنلاین در اولین قدم طوفانی و جدی کارش را آغاز کند.
مافیای اکران و دیو دو سر قاچاق!
از همان روزی که رسانهها از تصمیم سازندگان «خروج» برای اکران آنلاین این فیلم خبر دادند، کمتر کسی بود که توقع قاچاق آن را نداشته باشد. درواقع این یک مسئله غیرقابل انکار بود که در همه جای جهان به وقوع می پیوست و نمیشد انتظار داشت که در شرایطی که حتی نتفلیکس و بسیاری از پلتفورمهای مشابه توانایی جلوگیری از قاچاق آثارشان را ندارند، پلتفورمهای ایرانی بتوانند به طور کلی مانع از قاچاق آثاری شوند که به واسطه اکران آنلاین به نمایش درمیآمدند.
با این وجود مزیتهای اکران آنلاین و ضربهاش به مافیای پخش و سالنداران باعث شده بود حمایتهای زیادی از این طرح بشود و بسیاری آن را نه فقط راهی برای خروج سینمای ایران از وضعیت بنبست کرونایی بلکه راهی برای ادامه فعالیت سینمای ایران در دوران پساکرونا میدانستند که با باز شدن دوباره سالنهای سینما هم میتواند به برطرف شدن بخشی از عیوب چرخه اکران آثار کمک کند.
گزینههای وسوسهانگیزی که پای کار نیامدند
اما با وجود کارشکنیها، اکران آنلاین به عنوان تنها راه سینمای ایران در شرایط کرونا باز هم ادامه پیدا کرد و گزینههای وسوسهانگیزی نیز به عنوان سایر متقاضیان حضور در مسیر اکران آنلاین در رسانهها مطرح شد. یکی از اولین گزینهها «خوب، بد، جلف 2» بود که از امیدهای گیشه سینماها بود اما صاحبان آن به این استدلال که لذت دیدن فیلم کمدی، با دیدن آن بر پرده بزرگ سینماست ابتدا به اکران آن رضایت ندادند اما در نهایت پس از چند ماه این فیلم نیز راهی اکران آنلاین شد.
«رستاخیز» احمدرضا درویش هم یکی از گزینههای جدی اکران آنلاین بود که بسیاری گمان میکردند بالاخره قرار است به این وسیله از سد چند سالهای که پیش روی این فیلم بود، عبور کند. درویش حتی در گفتگویی با «تسنیم» از این گفته بود ک فیلم «رستاخیز» فیلم جهانی است و به زبانهای زنده دنیا دوبله شده است و برای همین تا آنجایی که خبر دارم تهیهکننده فیلم بیشتر دنبال اکران فیلم در VOD های جهانی مانند آمازون، نتفلیکس و یوتیوب است . اما در نهایت خبری از اکران آنلاین آن نشد.
«خون شد» مسعود کیمیایی هم یکی دیگر از گزینهها بود که تهیهکنندهاش از رایزنی با سرمایهگذار این فیلم برای اکران آنلاین آن خبر داده بود اما در نهایت وارد این کارزار نشد.
یک بیراهه تمام عیار!
اما مشکل اصلی اکران آنلاین علاوه بر کارشکنیهای بیرونی و تلاش برای مسدود کردن این راه از طریق روشهایی مثل قاچاق فیلمهای به نمایش درآمده در این روش تازه، به بیراهه کشیدن این مسیر جدید با اکران فیلمهایی فاقد جذابیت بود. گویا مدیران سینمای پس از اکران فیلمهایی همچون «خروج» و «طلا» که از حداقلهایی برای جذب مخاطب برخوردار بودند، صرفاً سعی کردند تا با نمایش آثاری که از مدتها قبل در صف اکران باقی مانده بودند، مقداری از بار قطار آثار اکران نشده را کاهش دهند. این البته به خودی خود از منظر کم شدن ترافیک اکران اتفاق ارزشمندی بود ولی مسئله اینجاست که این عدم برنامهریزی برای عرضه چند اثر باکیفیت در میان انبوهی از فیلمهای ضعیف و ضدمخاطب، باعث شده تا اکران آنلاین، ارزش و اعتبارش را در میان مخاطبان از دست دهد.
اگر روزی مخاطبان منتظر انتشار فیلمی اکران نشده از ابراهیم حاتمیکیا و پرویز شهبازی در بستر اکران آنلاین بودند، حالا آنقدر فیلمهای ضعیف و بیکیفیت در این بستر به نمایش در آمده که دیگر کمتر مخاطبی است که انتظار چندانی از فیلمهای اکران آنلاین داشته باشد و این یعنی فرصتسوزی برای بستری که میتوانست نجاتدهنده سینمای ایران باشد.
ما و انبان فیلمهای بیمخاطب سینمای ایران
از یک سو گویا مدیران سینمایی در شرایطی پا در این مسیر تازه گذاشتهاند که انگار خودشان از همان ابتدا میخواستند صرفاً این راه تازه را به عنوان یک مُسکن موقت برای وضعیت آشفته سینمای ایران مورد استفاده قرار دهند. مثل مسابقهدهندهای که فقط به نیت حضور در مسابقه و نه به نیت برنده شدن، وارد این بازی تازه شده و اهمیتی ندارد که ببرد یا ببازد؛ این وسط طرح اکران آنلاین است که با ریزش مخاطبانش در آستانه به محاق رفتن قرار میگیرد.
این موضوع را باید در کنار این نکته قرار دهیم که اساساً خیلی از فیلمسازان ایرانی نیز به دلایلی غیر از مسئله قاچاق فیلم از عرضه آثارشان به بستر اکران آنلاین پرهیز میکنند. در سینمایی که در آن، حواشی و جنجالها جای کیفیت آثار را پرکرده و به قول یکی از منتقدان، با اتکا به خبرسازیهای کاذب و مشکوکی مثل سانسهای فوقالعاده و برگزاری آیینهایی مثل اکران مردمی و دیدار با ستارههای فیلم کوشیده تولیداتش را محبوب و پرطرفدار نشان دهد، طبعاً شرایطی مثل اکران آنلاین که ظرفیت هیچکدام از این جنجالهای کاذب را ندارد، مورد استقبال قرار نمیگیرد.
نتیجه اینکه در این شرایط فیلمسازان نامدارتر به بهانه اینکه ممکن است آثارشان قاچاق شود، به سمت اکران آنلاین نمیروند و مدیران سینمایی نیز که دغدغهای برای ذائقه مخاطب و از دست رفتن این ظرفیت تازه ایجاد شده ندارند، تلاشی برای به میدان آوردن این فیلمسازان و آثارشان نمیکنند. پس سهم ما مخاطبان اکران آنلاین تماشای مُشتی اثر ضدمخاطب و ضعیف است که در این شرایط تعطیلی سینماها از تهِ انبان فیلمهای اکران نشده سینمای ایران درآورده شده و در سبد محصولات فرهنگیمان قرار گرفته است.
اکران فیلمهای بیمخاطبی همچون «سازهای ناکوک»، «کار کثیف»، «گیلدا»، «تا ابد»، «بیحسی موضعی»، «روزهای نارنجی» و... را باید پیامد همین شرایط دانست. شرایطی که در نهایت نتیجهای جز قهر مخاطب با اکران آنلاین نخواهد داشت.