معنویت در عصر هیئتهای دوران کرونا
استادمان میگفت اگر حالتان در یک هیئت خوب است و در دیگری نه، یک جای کار میلنگد. اصلا اگر حالتان در هیئت خوب است و بیرون هیئت نه، یک جای مهمتری از کار میلنگد. میگفت معنویت باید از درون بجوشد. معنویت از بیرون ماندگاری ندارد و آن چه که جاودانه نیست برای انسان جاودانگی نمی آورد.
نسیم آنلاین : سیده خدیجه احمدیسخا: استادمان میگفت اگر حالتان در یک هیئت خوب است و در دیگری نه، یک جای کار میلنگد. اصلا اگر حالتان در هیئت خوب است و بیرون هیئت نه، یک جای مهمتری از کار میلنگد. میگفت معنویت باید از درون بجوشد. معنویت از بیرون ماندگاری ندارد و آن چه که جاودانه نیست برای انسان جاودانگی نمیآورد.
این حرف همیشه مرا میترسانده از این که یک وقتی آدم خودش را گول بزند که در صراط است اما حتی در کنارهی راه هم نباشد.
فکر که میکنم میبینم محرم امسال میتواند محک حرف استاد باشد. هر سال محرم و هیئت پر است از جذابیتهای بیشمار. از نجواهایمان با ابیعبدالله و سبکی بعد گریه بر مصائب آقا گرفته تا شور باهمبودنها و دمگرفتنها و هیجان سینه زنیها و لذت غذاهای نذری. هرچند که مراسم غم است اما چون همه هستند و یکدل و یکمسیرند همه چیز در هیئت دلچسب و خواستنیست اما محک حال دلم هیئت های امسال است که تنها با پای عقل باید رفت.
تفاوت محرم امسال از همان نیت رفتن به هیئت شروع میشود که باید با خودمان کنار بیاییم که آیا امسال رفتن به هیئت وظیفه ماست یا نرفتن؟!!تفاوتها از همینجا شروع می شود و تا خود شام غریبان و بعدتر تا اربعین ادامه خواهد داشت.
آمده ام هیئتی جدید در محله ای جدید. نه کسی را میشناسم نه مداح و قاری و روحانی را. اما تمام حواسم به درونم هست که ببینم چه اتفاقی در قلبم میافتد.
وارد هیئت که میشوم چشم انتظار دیدن تفاوتهای بسیارم اما به خودم قول داده ام به جای توجه به تفاوتها حواسم تماما به دلم باشد اما نمیتوانم تفاوت ها را نبینم. مردان در حیاط بر روی موکتهایی در صف های منظم ایستاده اند و آرام بر سینه میزنند. فاصله ها حدود یک متر است و واعظ و مداح و مجری تذکرات پی درپی ای دارند برای کم نکردن این فاصله. سلام وعلیک دو نفره در ورودی مسجد ممنوع است و لابد خداحافظی و گپ وگفت دوستانه ی بعد مراسم.
خبری از غذا و پذیرایی نذری در اثنای مراسم نیست. به نظر میرسد همه شرایط و امکانات به درستی برنامه ریزی شده با خوش ذوقی دورتادور حیاط بین الحرمینی ساخته اند که هیچ معلوم نیست با کمبود زمانی که به خاطرتغییر تصمیم ستاد کرونا داشته اند با چه همتی این همه جزییات را در آن رعایت کردهاند.
بانوان با ماسک بر روی صندلی هایی با فاصله ی یک متر نشسته اند و صحنه عزاداری مردان را در صفحه نمایش های بزرگ میبینند. فلسفه این نظاره گر بودن چیست، نمیدانم. مادران از یک متری باید مواظب بچه ها هم باشند، اما بچه ها صندلیها را تحمل نمیکنند و مدام بهانه میگیرند و خلوت مادران را برهم می زنند.
کاش امسال همین یک تفاوت میتوانست وجود نداشته باشد. فکر میکنم ناخودآگاه بچه شیعه ها در بازی دسته جمعی کناره ی هیئت های محرم شکل میگیرد اما امسال از شکلگیری ناخودآگاه بچه ها هم خبری نیست.
اما فکر میکنم خدا "جبار" است و جبران میکند.
دخترکم امسال چیز فهمتر شده است. قرارم با همسرم این بوده که امسال ناخودآگاه دخترک را بیشتر به هیئتها بسپاریم اما...
باز به ذهنم می آید خدا جبار است و حتما برایش جبران میکند. شاید شاید شاید در اربعین همین امسال:
لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ
قرارم را یادم رفته و دل را رها کرده ام و به آدمها و برداشتشان از این مجالس فکر میکنم.
همه با ماسک نشسته اند و در تنهایی خود اشک میریزند. به ذهنم میآید انگار قرار ناگفتهای داشتهایم که هیئتهای رمضان جای خلوت گزینی باشد و هیئتهای محرم جای تمرین جمع بودنمان اما گویی امسال همه ی قرارهایمان برهم خورده است.
اما خدا "جبار" است و جبران کننده.
نظم ظاهری و جدید عزاداریهای تهران مرا یاد مراسم عزاداری شهرهای کویری یزد و کاشان میاندازد. احتمالا خشونت کویر یادشان داده منظم باشند اما متحد و جمع گرا. این نظم در تهران برایم غریب و تازه است. وسط های مراسم است که این نظم غریب و تازه بر مردان گران می آید و چند نفری به رسم قدیم دست به کمر هم می شوند و سینه زنی میکنند اما با تذکر جدی روحانی مسجد به جای خود بازمی گردند و آرام و تنها دست بر سینه می کوبند.