مسیر پرفراز و نشیب سریالسازی «اوج»؛ از شکست در تلویزیون تا درخشش در نمایشخانگی
بازی دو سر باخت، برد_برد میشود؟
حمایت از تلویزیون و تولید برنامهها و محصولات نمایشی برای پخش در تلویزیون از جمله اهدافی بوده که سازمان هنری رسانهای اوج از همان ابتدای تاسیسش به آن توجه داشته است.
نسیم آنلاین : محمدحسین علیزاده:حمایت از تلویزیون و تولید برنامهها و محصولات نمایشی برای پخش در تلویزیون از جمله اهدافی بوده که سازمان هنری رسانهای اوج از همان ابتدای تاسیسش به آن توجه داشته است. برنامههای بسیاری بوده که در این سالها با حمایت این سازمان و زیرمجموعههای آن برای پخش از شبکههای مختلف سیما آماده و پخش شدند. از «محرمانه خانوادگی» و «اقیانوس آرام» گرفته تا مستند مسابقه «خانه ما» و «فرمانده» و «بومگرد» و... برنامههای متعدد دیگری که با حمایت و سرمایهگذاری این سازمان برای پخش در شبکههای اصلی تلویزیون آماده شدند.
اما علاوه بر برنامههای متعددی که این مجموعه بانی ساخت آن شده، سریالهای بسیاری نیز در طی 5 سال اخیر با سرمایهگذاری این سازمان تولید شدند و در مناسبتهای مختلف در رسانه ملی پخش شدند. سریالهایی که پای نامهای سرشناسی را به تلویزیون کشاند، هر چند که همه این آثار را نمیتوان در زمره آثار موفق تلویزیون در این سالها قرار داد.
اوجگیری «اوج» با «آسمان من»
«آسمان من» اولین سریالی بود که توسط این نهاد تولید شد. اثری پربازیگر که ایده جالبی داشت. ماجرای امنیت پرواز و هواپیماربایی قصهای به شدت جذاب بود که اوج برای اولین سریالش دست بر روی آن گذاشت. ترکیب بازیگران سریال ترکیب پروپیمانی بود اما پخش آن به عنوان اولین سریال شبکه تازه تاسیس افق نتوانست آنگونه که باید و شاید به دیده شدن این مجموعه کمک کند؛ نتیجه آن که در پاییز سال 94 «آسمان من» یک بار دیگر و این بار از شبکه سوم سیما به روی آنتن رفت.
«آسمان من» یک پیام روشن و آشکار برای مخاطبان تلویزیون و البته مدیران این رسانه داشت؛ «اوج» آمده است تا کارهای پرستاره بسازد. پیامی که عملا میشد آن را در سایر آثار تولید شده توسط این نهاد به ویژه در حوزه سینما دید. البته که پیام دیگر ساخت این مجموعه با قصه جالب توجهی که داشت، تلاش سازمان اوج بر سرمایهگذاری در حوزه تولید آثار استراتژیک بود؛ مسیری که البته در نهایت به جز یک مورد نتوانست به درخشش این سازمان در حوزه سریالسازی منجر شود.
تجربههای موفق، ناموفق و ناتمام!
مسیر همکاری اوج با صداوسیما، در حوزه سریالسازی، مسیری پرفراز و نشیب بود. راهی که گاهی با فرازهایی همچون موفقیت چشمگیر «پایتخت 5» در جلب نظر مخاطبان همراه بود و گاهی با نشیبهایی از جنس «سردلبران» که عقبگردی شدید برای این سازمان به شمار میآمد. «پایتخت 5» البته حاشیههایی نیز داشت اما با این همه از جمله بهترین فصلهای این مجموعه بود که رکوردهای بسیاری در زمینه جذب مخاطبان زد. این سریال بنابر اعلام روابط عمومی سیما در زمان پخش اول آن، ۸۱.۳ درصد مخاطب داشته که ۹۳.۵ درصد از آنها رضایت درحدزیاد از سریال داشتند.
اما سریال «سردلبران» که محمدحسین لطیفی برای این نهاد ساخت با وجود برخورداری از باکس نمایش رمضانی شبکه اول سیما نتوانست به موفقیت چندانی دست پیدا کند. این سریال در زمان پخش با قرار گرفتن در رتبه سوم سریالهای رمضانی سال 97، تنها ۲۷.۳ درصد بیننده داشت.
اوج در طی این سالها علاوه بر دو سریالی که اشاره کردیم، «گیلهوا» را با اردلان عاشوری و «مینو» را با امیر پوروزیری ساخت. آثاری که در بهترین حالت میشد آنها را آثاری متوسط دانست که شاید از معدل کیفی سریالهای دیگر تلویزیون بالاتر بودند اما به طور کلی آثار موفقی به شمار نمیآمدند. «گیلهوا» در زمان پخش 21.6 درصد مخاطب داشت و درصد مخاطبان «مینو» نیز حدود 15 درصد بود.
البته سریالهای دیگری نیز بودند که براساس شنیدهها و خبرهای غیررسمی و یا گاهی رسمی قرار بود توسط این سازمان تولید شود اما به دلایل متعدد به مرحله تولید نرسید. «دختر شینا» نرگس آبیار و «حُسن یوسف» محمدباقر مفیدیکیا و همچنین «هنگام بیداری» سیروس مقدم از جمله مهمترین این آثار بودند که به هر دلیلی با وجود رسانهای شدن خبر ساخت آنها در نهایت به خروجی مشخصی نرسیدند.
دردسرهای «آقازاده» در مسیر رابطه اوج و تلویزیون
اما این مسیر در ادامه با چالشهایی جدی هم روبرو شد. به ویژه آن که درست در روزهایی که تلویزیون به واسطه محدودیتهای متعدد مالی یا خودخواسته، خالی از چهرههای سرشناس عرصه هنرهای نمایشی شده، نهادی همچون سازمان اوج که تا پیش از این بهترین آثارش را برای تلویزیون میساخت به سراغ سریالسازی برای شبکه نمایش خانگی رفته است.
«آقازاده» اولین تولید این سازمان برای شبکه نمایش خانگی است. سریالی که پخش آن تا به امروز با استقبال مخاطبان همراه شده و به نظر میرسد با ادامه روند فعلی از جمله موفقترین سریالهای این چند سال اخیر شبکه نمایشخانگی باشد. با این همه ساخت و پخش این سریال در بستری که سازمان اوج تا پیش از این به آن ورود نکرده بود، برای این مجموعه حاشیههایی نیز در پی داشت.
براساس شنیدهها پخش این سریال در بستر نمایش خانگی، بهانهای برای ایجاد اختلاف میان مدیران تلویزیون با سازمان رسانهای اوج شده است. در شرایطی که مدیران تلویزیون انتظار داشتند تا اوج سریالی با این میزان از کیفیت را برای پخش در اختیار تلویزیون قرار دهند اما به دلایل مختلف جمعبندی نهایی مدیران این مجموعه بر پخش «آقازاده» در بستر نمایش خانگی و VOD ها بوده است. بر همین اساس هم شنیده شده که همین اختلافنظر اسباب گلایه برخی از مدیران تلویزیون از مدیران سازمان اوج در نهادهای بالادستی نظام شده است.
دو راهی جدید، «تلویزیون» یا «نمایش خانگی»؟
فارغ از اینکه آیا پخش سریالی همچون «آقازاده» در بستر تلویزیون اثرگذاری بیشتری بر مخاطبن داشت یا شبکه نمایش خانگی (البته با در نظر گرفتن اقتضائات لازم برای تولید اثر در هر کدام از این دو بستر نمایشی)؛ به نظر میرسد قصه ورود نهادهایی همچون سازمان هنری رسانهای اوج به عرصه نمایشخانگی زمینهساز چالشهای بعدی این نهادها با تلویزیون و البته برخی دیگر از نهادهای فرهنگی باشد.
با وجود همه نقدهایی که به «آقازاده» و قصه آن وارد است، اما بعید نیست تجربههای عموما کمفروغ «اوج» در حوزه سریالسازی برای تلویزیون از یک سو و گستردهتر شدن دامنه مخاطبان شبکه نمایشخانگی از سوی دیگر، مدیران این مجموعه را در ادامه مسیر به سمت ساخت سریالهایی دیگر برای عرضه در نمایش خانگی بکشاند. چرا که به نظر میرسد تا اینجای کار ورود اوج به عرصه سریالسازی و تجربیات نسبتاً شکست خورده آن بیشتر یک بازی باخت-باخت برای اوج و تلویزیون بوده است (مگر اینکه صرفا پر شدن کمهزینه آنتن تلویزیون را یک برد برای این رسانه بدانیم)؛ اما موفقیت فعلی «آقازاده» در مسیر تازه اوج یعنی ورود به حوزه محصولات نمایش خانگی، شاید بتواند منجر به یک بازی برد-برد برای این اوج و شبکه نمایش خانگی باشد. شبکهای که مدتهاست پاتوق عرضه انبوهی از سریالهای کمکیفیت شده است.