نگاهی به اولین ساخته امیرعباس ربیعی

لباس شخصی؛ توده در تور اوج

کدخبر: 2346137

لباس شخصی یک ماجراجویی سینماییِ جسورانه است از کارگردانی جوان با یک تیم جوان که گردوخاک از روی یکی از پروند‌های متروک تاریخ معاصر برداشته و مخاطب را غافلگیر می‌کند.

نسیم آنلاین؛ صالح سلطانی: بله، می‌شود. بدون حتی یک بازیگر شناخته‌شده هم می‌شود. بدون ادعا و ادا هم می‌شود. آرام و نجیبانه هم می‌شود. و لباس شخصی این را به بینندگانش اثبات می‌کند. یک ماجراجویی سینماییِ جسورانه از کارگردانی جوان با یک تیم جوان که گردوخاک از روی یکی از پروند‌های متروک تاریخ معاصر برداشته و مخاطب را غافلگیر می‌کند

. ماجرای فیلم در سال ۱۳۶۱ می‌گذرد و دست روی همسایه‌ی شمالی می‌گذارد. روس‌ها و کمونیسم در سینمای سیاسی-تاریخی ایران، سهم اندکی دارند. شاید فقط کمی در "استرداد" علی غفاری بشود ردشان را پیدا کرد. لباس‌شخصی اما تام‌وتمام درباره‌ی تاواریش‌ها و دوستان ایرانی آن‌هاست. درباره‌ی پدیده‌ی مرموز و کمترشناخته‌شده‌ای به نام حزب توده.

مستقل از سایر جنبه‌ها، اولین فیلم امیرعباس ربیعی در اولین گام، کوهی از اطلاعات تاریخیِ بکر را در اختیار مخاطبین جوانش قرار می‌دهد و همین، اصلا دستاورد کمی نیست. ضربآهنگ لباس‌شخصی، تند و همگام با شتاب اتفاقات است. قهرمان قصه، ذره‌ذره به پیچیدگی‌های پرونده قدم می‌گذارد و خودش هم تبدیل به شخصیتی پیچیده می‌شود. هم‌نشینی با توده‌ای‌ها و ذوب‌شدن در رصد آن‌ها، "یاسر" را وارد بازی‌های خطرناکی می‌کند و نفس مخاطب را می‌بُرد. در جای‌جای لباس‌شخصی، ردپای "ماجرای نیمروز" را می‌شود دید. عناصر زیادی در این فیلم هستند که خواه‌ناخواه مخاطب را به یاد فیلم ماندگار محمدحسین مهدویان می‌اندازند. فرمِ لباس‌شخصی البته از نیمروز عقب‌تر است و برخی ضعف‌های فیلمنامه هم قابل کتمان نیست. اما برای کار اول، امیرعباس ربیعی حتما گل کاشته.

سینمای سیاسی در ایران سابقه‌ی درخشانی ندارد. انبوه فیلم‌های ضعیف با خرواری ادعای ایدئولوژیک که در سال‌های نخستِ پس از پیروزی انقلاب ساخته شدند، معدود آثار درخشانِ سیاسیِ سینمای ایران را تا سال‌ها به حاشیه رانده‌بودند. اما دهه‌ی۹۰ را می‌توان دهه‌ی رستاخیز سینمای سیاسی در ایران دانست. لباس‌شخصی با توجه متواضعانه به ارزش‌های فرمی و تلاش هوشمندانه‌ برای سرگرم‌کردن مخاطب، یک تریلر سیاسی شریف است. یک اثر ایدئولوژیک با پیام‌های آشکار سیاسی که البته بیش و پیش از این پیام‌ها، یک فیلم خوب است. فیلمی که برای مخاطب احترام قائل می‌شود. فیلمی که یک قصه‌گوی خوب است و طراحی روایتِ درستی دارد. در کنار این فرم و این طراحی ارزشمند، تلنگری عمیق هم درباره‌ی مساله‌ی "نفوذ" به مخاطب می‌زند و دستاوردهای فیلم اول امیرعباس ربیعی را بیشتر می‌کند. نام این کارگردان جوان را باید به خاطر بسپاریم. او با همین فیلم اول نشان داده حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

ارسال نظر: